🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۲۸۴ : می کند آن که علاج دل بیچاره من

(ثبت: 177576)

می کند آن که علاج دل بیچاره من

کاش می داشت خبر از دل آواره من

از تماشای دو عالم نشود سیر نگاه

هر که گردید بدآموز به نظاره من

بس که سیراب شد از گریه من، می آید

کار سنگ یده از مهره گهواره من

باده آتش، پر پروانه بود پرده شرم

این سخن را بچشانید به میخواره من

صائب از اهل وفا پاک شد آفاق و هنوز

از جفا سیر نشد یار جفاکاره من

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا