🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۳۵۰ : هلاک جلوه برق است آشیانه من

(ثبت: 177642)

هلاک جلوه برق است آشیانه من

بغل چو موج گشاید به سیل خانه من

خراب حالی ازین بیشتر نمی باشد

که جغد خانه جدا می کند ز خانه من

سیاه مستی من رنگ بست افتاده است

خمار صبح ندارد می شبانه من

ز بس گزیده ز دلگیری وطن شده ام

زبان مار بود خار آشیانه من

روانی سخن من ز هم خیالان نیست

ز موج خویش چو دریاست تازیانه من

چراغ دولت ابر بهار روشن باد!

که چون صدف ز گهر ساخت آب و دانه من

به ابر قطره دهم سیل در عوض گیرم

ز خرج، بیش چو دریا شود خزانه من

مرا ز خاک به اندک توجهی بردار

چو تیر کج مگذر راست از نشانه من

ز گریه ای که مرا در گلو گره گردد

سپهر سفله کند کم ز آب و دانه من

گرفته بود جهان را فسردگی صائب

دماغ خشک جهان تر شد از ترانه من

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا