🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۳۶۸ : پیش قضای حق دم چون و چرا مزن

(ثبت: 177660)

پیش قضای حق دم چون و چرا مزن

در بحر بی کنار عبث دست و پا مزن

تا در دل تو داعیه اعتراض هست

خاموش باش و دم ز مقام رضا مزن

کوته شود زبان ملامت ز احتیاط

با دیده گشاده قدم بی عصا مزن

سهل است ناامید ز بیگانگان شدن

با جان پر امید در آشنا مزن

در آتش است نعل سفر رنگ و بوی را

دامن گره به دامن این بی وفا مزن

در خاک کن نهان قلم استخوان من

آتش به دفتر پر و بال هما مزن

مجنون گرفت دامن محمل به دست صبر

بیهوده قطره در طلب مدعا مزن

صائب کباب شد دل عالم ز ناله ات

در پرده بیش ازین سخن آشنا مزن

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا