🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
حمید گیوه چیان در رخ
درود و سپاس از حضور سبزتان شاد و سلامت باشید.🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146484
به حوالی دو چشمش حشم بلا نشسته
چو قبیله گرد لیلی همه جابجا نشسته
خط و خال بر عذارش همه جابجا نشسته
نرود ز دیده نقشی که به مدعا نشسته
ننشسته ناز چندان به حوالی دو چشمش
که به حلقه های زلفش دل مبتلا نشسته
سرو کار من فتاده به غزال شوخ چشمی
که درون دیده من ز نظر جدا نشسته
به دو دست پرنگارش بنگر ز کشتن من
که پس از هلاک نقشم چه به مدعا نشسته
نه مروت است ما را ز جنون کناره کردن
که به هر گذار طفلی به امید ما نشسته
که گذشته زین گلستان شب دوش مست و خندان؟
که به روی گل ز شبنم عرق حیا نشسته
چه عجب اگر خدنگش به سرم فکند سایه؟
که به خواب دیده بودم به سرم هما نشسته
تو که عکس خود ندیدی ز حجاب و شرم هرگز
به رخت عرق چه دانی که چه خوشنما نشسته
به زکات حسن بگذر سوی گلستان که گلها
همه با کف گشاده ز پی دعا نشسته
ز نسیم بال بستان به نظاره گلستان
که چراغ لاله و گل به ره صبا نشسته
ز دو سنگ دانه مشکل به کنار سالم آید
ننهم قدم به بزمی که دو آشنا نشسته
به دو چشم ز خاطر غم روزگار شویم
که غبار بر دل من ز نه آسیا نشسته
به ثبات حسن خوبان دل خود مبند صائب
که به روی خار دایم گل بی وفا نشسته
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم