🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۷۸۹ : شنیدم بلبل خود را ستایش کرده ای جایی

(ثبت: 178081)

شنیدم بلبل خود را ستایش کرده ای جایی

میان عندلیبان دگر افتاده غوغایی

من و عقل نخستین را به جنگ یکدگر افکن

ز من تیغ زبان در کار بردن وز تو ایمایی

ز طبع موشکافم شانه پشت دست می خاید

به گردم کی رسد همچون صبا هر بادپیمایی؟

چراغ دودمان شهرتم از شعله فطرت

ندارد آسمان امروز چون من نکته پیرایی

به دیوان خیابانش سراسر گشته ام صائب

ندارد بوستان چون مصرع من سرو رعنایی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا