🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۸۶۲ : کجاست دولت آنم که یار من باشی؟

(ثبت: 178154)

کجاست دولت آنم که یار من باشی؟

ز خود کناره کنی در کنار من باشی

اگر شراب خوری ساقی تو من باشم

وگر به خواب روی در کنار من باشی

غرور حسن کجا می دهد ترا رخصت؟

که مرهم جگر داغدار من باشی

مرا به نیم نگه شرمسار کن از خود

چرا تو روز جزا شرمسار من باشی؟

ز ساده لوحی امید چشم آن دارم

که چون شکار تو گردم شکار من باشی

عجب که آینه گیری ز دست آینه دار

اگر تو با خبر از انتظار من باشی

ز شرم عشق همان ناامیدیم برجاست

اگر چه در دل امیدوار من باشی

ترا که هست دو صد کار غیر پرکاری

کجا به فکر سرانجام کار من باشی؟

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا