🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۸۹۴ : روی زمین به زلف معنبر گرفته ای

(ثبت: 178186)

روی زمین به زلف معنبر گرفته ای

با این سپه چه ملک محقر گرفته ای

چشم ستمگر تو کجا، مردمی کجا

بادام تلخ را چه به شکر گرفته ای؟

حیف آیدت به قیمت دل خاک اگر دهی

چون گل پی فریب به کف زر گرفته ای

خورشید را به حلقه فتراک بسته ای

امروز چون شکاری لاغر گرفته ای؟

در آب و آتشم مفکن روز بازخواست

چون در ازل ز خاک مرا برگرفته ای

آتش ز نغمه توام ای نی به جان فتاد

این چاشنی ز لعل که دیگر گرفته ای؟

لوح مزار دشمن بیهوده گو شود!

این سایه ای که از سر ما برگرفته ای

صائب تو از کجا، روش مولوی کجا؟

چون پرده حیا ز میان برگرفته ای؟

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا