🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
علی معصومی در دوباره بر می گردم
درودهای بیکران عالم محضر خداست هستی جای گنجایش او را ندارد که او محاط بر هستی است
اسماعیل علیخانی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
درو بر شما🌺
متشکرم زنده باشید🌺
درود بر شما با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
مهدی سیدحسینی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درود استاد خراسانی بزرگوار زیبا و خاطره غم انگیزی بود روحشون قرین رحمت الهی سلامت
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146436
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
تا کی ز جهل چاره حرص از طلب کنی؟
از خارخار چند علاج جرب کنی؟
هرگز نمی رسد به طباشیر استخوان
پیش حسب مباد حدیث نسب کنی
شب راز آه زنده دلان روز می کنند
داری تو جد و جهد که روزی به شب کنی
انداخت پیش ابر سپر، تیغ آفتاب
آن به که خصم را به مدارا ادب کنی
نان گرسنه چشم فزاید گرسنگی
از چون خودی مباد که روزی طلب کنی
در بحر صاحب گهر از ابر شد صدف
چون غافلان مباد که ترک سبب کنی
بارست سایه بر دل آزادگان و تو
بهر سفر رفیق موافق طلب کنی
صائب به غمگسار ز غم می توان رسید
حیف است عمر صرف نشاط و طرب کنی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم