🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۹۶۴ : زمین از ترکتاز او غباری

(ثبت: 178256)

زمین از ترکتاز او غباری

فلک از کاروانش شیشه باری

بهشت از گلشن لطفش نسیمی

جحیم از آتش قهرش شراری

بهار از گلستانش برگ سبزی

خزان از دفتر او رقعه داری

به هر سو همچو خالش تیره روزی

به هر جانب چو زلفش بی قراری

بود یک چاربرگه چار عنصر

در آن گلشن که او دارد قراری

خرابات است کاسه سرنگونی

که از بزمش فتاده برکناری

به گلشن داد رخساری گشاده

به گلخن داد چشم سرمه داری

به سنبل خاطر آشفته بخشید

به شبنم داد چشم اشکباری

خداوندا به صائب رحمتی کن

که شد یک قطره خوی از شرمساری

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا