🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سارا (س.سکوت) در همراه با سکوتی آرام
درودی دوباره استاد الهی که سلامت باشید ممنون از این همه لطف سلام مرا هم به
حمید گیوه چیان در داستان کوتاه
درود جناب عبدالله پور عزیز و بزرگوار ممنون از تشریف فرمایی و بذل توجهتان شاد و سلامت
ساده و شکیل بود . آفرین
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام فرامرز جان پسر شاعرم ممنونم از حضور بسیار گرمت بابا طارق را
فرامرز عبداله پور در داستان کوتاه
درود شعری زیبا ودلنشینی از شما خواندم استاد ⚘🌺❤ رقص قلمتان ابدی
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26776
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147235
حسن آن لبهای میگون بیش گردد در عتاب
می دواند ریشه در دل از رگ تلخی شراب
می نماید حسن شوخ از پرده شرم و حیا
برق را از تیغ بازی کی شود مانع سحاب
نشأه آن لعل میگون ز آبداری شد زیاد
گر چه می سازد می پر زور را کم زور، آب
حسن عالمسوز را پروای اشک گرم نیست
شعله ور می گردد اخگر بیش از اشک کباب
زلف را وا کرد از سر، حسن روزافزون او
سایه را کوتاه سازد در بلندی آفتاب
دیدن خورشید تابان گر چه (آب) آرد به چشم
دیده خورشید را روی تو می سازد پر آب
زان سراپا چشم گردیده است آن زلف رسا
تا ازان موی کمر تعلیم گیرد پیچ و تاب
می به چشم مست او شد سرمه شرم و حیا
خون اگر در ناف آهوی ختن شد مشک ناب
ناگوار از صحبت نیکان گوارا می شود
عیب تلخی را ز خلق خوش هنر سازد گلاب
از چه رو صائب ز روی آتشین او نسوخت؟
نیست گر بال سمندر تار و پود آن نقاب
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
در لبخند…
همواره درخت دانش مانا پربار است👏👏
درود بی کران... جناب خراسانی گران ارج😍🌱
بستن فرم