🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

لیست اشعار رباعیات
عنوان شعر خوانش نظرات
رباعی شمارهٔ ۱ : باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ 142
رباعی شمارهٔ ۲ : یا رب به محمد و علی و زهرا 186
رباعی شمارهٔ ۱ : باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ 131
رباعی شمارهٔ ۳ : وصل تو کجا و من مهجور کجا 157
رباعی شمارهٔ ۴ : منصور حلاج آن نهنگ دریا 297
رباعی شمارهٔ ۵ : وا فریادا ز عشق وا فریادا 171
رباعی شمارهٔ ۸ : گفتی که منم ماه نشابور سرا 188
رباعی شمارهٔ ۶ : ای شیر سرافراز زبردست خدا 111
رباعی شمارهٔ ۷ : گفتم صنما لاله رخا دلدارا 127
رباعی شمارهٔ ۹ : هرگاه که بینی دو سه سرگردانرا 289
رباعی شمارهٔ ۱۰ : یا رب مکن از لطف پریشان ما را 113
رباعی شمارهٔ ۱۱ : گر بر در دیر می‌نشانی ما را 130
رباعی شمارهٔ ۱۲ : تا چند کشم غصهٔ هر ناکس را 119
رباعی شمارهٔ ۱۳ : پرسیدم ازو واسطهٔ هجران را 95
رباعی شمارهٔ ۱۴ : از زهد اگر مدد دهی ایمان را 138
رباعی شمارهٔ ۱۵ : تسبیح ملک را و صفا رضوان را 131
رباعی شمارهٔ ۱۶ : ای دوست دوا فرست بیماران را 141
رباعی شمارهٔ ۱۷ : دی شانه زد آن ماه خم گیسو را 121
رباعی شمارهٔ ۱۸ : در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا 124
رباعی شمارهٔ ۱۹ : تا درد رسید چشم خونخوار ترا 141
رباعی شمارهٔ ۲۰ : در دیده بجای خواب آبست مرا 207
رباعی شمارهٔ ۲۱ : آن رشته که قوت روانست مرا 105
رباعی شمارهٔ ۲۲ : یا رب ز کرم دری برویم بگشا 111
رباعی شمارهٔ ۲۳ : ای دلبر ما مباش بی دل بر ما 130
رباعی شمارهٔ ۲۴ : آن عشق که هست جزء لاینفک ما 136
رباعی شمارهٔ ۲۵ : ای کرده غمت غارت هوش دل ما 125
رباعی شمارهٔ ۲۶ : مستغرق نیل معصیت جامهٔ ما 115
رباعی شمارهٔ ۲۷ : مهمان تو خواهم آمدن جانانا 141
رباعی شمارهٔ ۲۸ : من دوش دعا کردم و باد آمینا 200
رباعی شمارهٔ ۲۹ : گه میگردم بر آتش هجر کباب 125
رباعی شمارهٔ ۳۰ : در رفع حجب کوش نه در جمع کتب 304
رباعی شمارهٔ ۳۱ : بر تافت عنان صبوری از جان خراب 121
رباعی شمارهٔ ۳۲ : کارم همه ناله و خروشست امشب 117
رباعی شمارهٔ ۳۳ : از چرخ فلک گردش یکسان مطلب 121
رباعی شمارهٔ ۳۴ : بیطاعت حق بهشت و رضوان مطلب 127
رباعی شمارهٔ ۳۵ : ای ذات و صفات تو مبرا زعیوب 96
رباعی شمارهٔ ۳۶ : ای آینه حسن تو در صورت زیب 153
رباعی شمارهٔ ۳۷ : تا زلف تو شاه گشت و رخسار تو تخت 126
رباعی شمارهٔ ۳۸ : تا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت 113
رباعی شمارهٔ ۳۹ : مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت 107
رباعی شمارهٔ ۴۰ : آنروز که آتش محبت افروخت 140
رباعی شمارهٔ ۴۱ : دیشب که دلم ز تاب هجران میسوخت 107
رباعی شمارهٔ ۴۲ : عشق آمد و گرد فتنه بر جانم بیخت 99
رباعی شمارهٔ ۴۳ : شیرین دهنی که از لبش جان میریخت 126
رباعی شمارهٔ ۴۴ : عشق آمد و خاک محنتم بر سر ریخت 115
رباعی شمارهٔ ۴۵ : میرفتم و خون دل براهم میریخت 139
رباعی شمارهٔ ۴۶ : از کفر سر زلف وی ایمان میریخت 153
رباعی شمارهٔ ۴۷ : از نخل ترش بار چو باران میریخت 98
رباعی شمارهٔ ۴۶ : از کفر سر زلف وی ایمان میریخت 103
رباعی شمارهٔ ۴۸ : ایدل چو فراقش رگ جان بگشودت 153
رباعی شمارهٔ ۴۹ : آن یار که عهد دوستداری بشکست 157
رباعی شمارهٔ ۵۰ : از بار گنه شد تن مسکینم پست 116
رباعی شمارهٔ ۵۱ : از کعبه رهیست تا به مقصد پیوست 102
رباعی شمارهٔ ۵۲ : تیری ز کمانخانه ابروی تو جست 109
رباعی شمارهٔ ۵۳ : چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست 130
رباعی شمارهٔ ۵۴ : دی طفلک خاک بیز غربال بدست 88
رباعی شمارهٔ ۵۵ : کردم توبه، شکستیش روز نخست 115
رباعی شمارهٔ ۵۶ : آزادی و عشق چون همی نامد راست 162
رباعی شمارهٔ ۵۷ : خیام تنت بخیمه میماند راست 106
رباعی شمارهٔ ۵۸ : هر چند بطاعت تو عصیان و خطاست 90
رباعی شمارهٔ ۵۹ : من بندهٔ عاصیم رضای تو کجاست 120
رباعی شمارهٔ ۶۰ : گر طالب راه حق شوی ره پیداست 129
رباعی شمارهٔ ۶۱ : غم عاشق سینهٔ بلا پرور ماست 84
رباعی شمارهٔ ۶۲ : ما کشتهٔ عشقیم و جهان مسلخ ماست 96
رباعی شمارهٔ ۶۳ : یا رب غم آنچه غیر تو در دل ماست 99
رباعی شمارهٔ ۶۴ : یاد تو شب و روز قرین دل ماست 118
رباعی شمارهٔ ۶۵ : گردون کمری ز عمر فرسودهٔ ماست 81
رباعی شمارهٔ ۶۶ : دوزخ شرری ز آتش سینهٔ ماست 116
رباعی شمارهٔ ۶۷ : عصیان خلایق ارچه صحرا صحراست 125
رباعی شمارهٔ ۶۸ : آن آتش سوزنده که عشقش لقبست 105
رباعی شمارهٔ ۶۹ : از ما همه عجز و نیستی مطلوبست 105
رباعی شمارهٔ ۷۰ : گویند دل آیینهٔ آیین عجبست 180
رباعی شمارهٔ ۷۱ : گر سبحهٔ صد دانه شماری خوبست 89
رباعی شمارهٔ ۷۲ : پیوسته ز من کشیده دامن دل تست 88
رباعی شمارهٔ ۷۳ : دل کیست که گویم از برای غم تست 132
رباعی شمارهٔ ۷۴ : ای دل غم عشق از برای من و تست 118
رباعی شمارهٔ ۷۵ : ناکامیم ای دوست ز خودکامی تست 96
رباعی شمارهٔ ۷۶ : اسرار ملک بین که بغول افتادست 109
رباعی شمارهٔ ۷۷ : ای حیدر شهسوار وقت مددست 716
رباعی شمارهٔ ۷۸ : عشقم که بهر رگم غمی پیوندست 97
رباعی شمارهٔ ۷۹ : نقاش رخت ز طعنها آسودست 116
رباعی شمارهٔ ۸۰ : در عالم اگر فلک اگر ماه و خورست 119
رباعی شمارهٔ ۸۱ : سوفسطایی که از خرد بی‌خبرست 96
رباعی شمارهٔ ۸۲ : پی در گاوست و گاو در کهسارست 81
رباعی شمارهٔ ۸۳ : ای برهمن آن عذار چون لاله پرست 149
رباعی شمارهٔ ۸۴ : آلودهٔ دنیا جگرش ریش ترست 82
رباعی شمارهٔ ۸۵ : یا رب سبب حیات حیوان بفرست 118
رباعی شمارهٔ ۸۶ : یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست 87
رباعی شمارهٔ ۸۷ : ای خالق خلق رهنمایی بفرست 97
رباعی شمارهٔ ۸۸ : ما را بجز این جهان جهانی دگرست 99
رباعی شمارهٔ ۸۹ : سرمایهٔ عمر آدمی یک نفسست 99
رباعی شمارهٔ ۹۰ : گفتی که فلان ز یاد ما خاموشست 92
رباعی شمارهٔ ۹۱ : راه تو بهر روش که پویند خوشست 122
رباعی شمارهٔ ۹۲ : دل رفت بر کسیکه سیماش خوشست 117
رباعی شمارهٔ ۹۳ : دل بر سر عهد استوار خویشست 109
رباعی شمارهٔ ۹۴ : بر شکل بتان رهزن عشاق حقست 90
رباعی شمارهٔ ۹۵ : گریم زغم تو زار و گویی زرقست 126
رباعی شمارهٔ ۹۶ : گنجم چو گهر در دل گنجینه شکست 96
رباعی شمارهٔ ۹۷ : آنشب که مر از وصلت ای مه رنگست 94
رباعی شمارهٔ ۹۸ : دور از تو فضای دهر بر من تنگست 92
رباعی شمارهٔ ۹۹ : کردیم هر آن حیله که عقل آن دانست 97
رباعی شمارهٔ ۱۰۰ : نردیست جهان که بردنش باختنست 113
رباعی شمارهٔ ۱۰۱ : آواز در آمد بنگر یار منست 142
رباعی شمارهٔ ۱۰۲ : تا مهر ابوتراب دمساز منست 124
رباعی شمارهٔ ۱۰۳ : عشق تو بلای دل درویش منست 269
رباعی شمارهٔ ۱۰۴ : از گل طبقی نهاده کین روی منست 141
رباعی شمارهٔ ۱۰۵ : آنرا که فنا شیوه و فقر آیینست 122
رباعی شمارهٔ ۱۰۶ : دنیا به مثل چو کوزهٔ زرین است 99
رباعی شمارهٔ ۱۰۷ : دردیکه ز من جان بستاند اینست 110
رباعی شمارهٔ ۱۰۸ : ایزد که جهان به قبضهٔ قدرت اوست 126
رباعی شمارهٔ ۱۰۹ : چشمی دارم همه پر از دیدن دوست 141
رباعی شمارهٔ ۱۱۰ : دنیا به جوی وفا ندارد ای دوست 95
رباعی شمارهٔ ۱۱۱ : شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست 120
رباعی شمارهٔ ۱۱۲ : عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست 98
رباعی شمارهٔ ۱۱۳ : غازی بره شهادت اندر تک و پوست 117
رباعی شمارهٔ ۱۱۴ : هر چند که آدمی ملک سیرت و خوست 109
رباعی شمارهٔ ۱۱۵ : آنرا که حلال زادگی عادت و خوست 102
رباعی شمارهٔ ۱۱۶ : عالم به خروش لااله الا هوست 125
رباعی شمارهٔ ۱۱۷ : عنبر زلفی که ماه در چنبر اوست 117
رباعی شمارهٔ ۱۱۸ : عقرب سر زلف یار و مه پیکر اوست 157
رباعی شمارهٔ ۱۱۹ : زان میخوردم که روح پیمانهٔ اوست 146
رباعی شمارهٔ ۱۲۰ : آن مه که وفا و حسن سرمایهٔ اوست 146
رباعی شمارهٔ ۱۲۱ : بر ما در وصل بسته میدارد دوست 90
رباعی شمارهٔ ۱۲۲ : ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست 237
رباعی شمارهٔ ۱۲۳ : ای دوست ای دوست ای دوست ای دوست 131
رباعی شمارهٔ ۱۲۴ : ای خواجه ترا غم جمال ماهست 104
رباعی شمارهٔ ۱۲۵ : عارف که ز سر معرفت آگاهست 112
رباعی شمارهٔ ۱۲۶ : در کار کس ار قرار میباید هست 126
رباعی شمارهٔ ۱۲۷ : تا در نرسد وعدهٔ هر کار که هست 98
رباعی شمارهٔ ۱۲۸ : در درد شکی نیست که درمانی هست 132
رباعی شمارهٔ ۱۲۹ : با دل گفتم که ای دل احوال تو چیست 150
رباعی شمارهٔ ۱۳۰ : پرسید ز من کسیکه معشوق تو کیست 120
رباعی شمارهٔ ۱۳۱ : جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست 198
رباعی شمارهٔ ۱۳۲ : دیروز که چشم تو بمن در نگریست 118
رباعی شمارهٔ ۱۳۳ : عاشق نتواند که دمی بی غم زیست 99
رباعی شمارهٔ ۱۳۴ : گر مرده بوم بر آمده سالی بیست 79
رباعی شمارهٔ ۱۳۵ : می‌گفتم یار و می‌ندانستم کیست 116
رباعی شمارهٔ ۱۳۶ : ای دل همه خون شوی شکیبایی چیست 132
رباعی شمارهٔ ۱۳۷ : اندر همه دشت خاوران گر خاریست 112
رباعی شمارهٔ ۱۳۸ : در بحر یقین که در تحقیق بسیست 113
رباعی شمارهٔ ۱۳۹ : رنج مردم ز پیشی و از بیشیست 94
رباعی شمارهٔ ۱۴۰ : ما عاشق و عهد جان ما مشتاقیست 115
رباعی شمارهٔ ۱۴۱ : گاهی چو ملایکم سر بندگیست 118
رباعی شمارهٔ ۱۴۲ : چون حاصل عمر تو فریبی و دمیست 126
رباعی شمارهٔ ۱۴۳ : دردا که درین سوز و گدازم کس نیست 129
رباعی شمارهٔ ۱۴۴ : در سینه کسی که راز پنهانش نیست 132
رباعی شمارهٔ ۱۴۵ : در کشور عشق جای آسایش نیست 123
رباعی شمارهٔ ۱۴۶ : افسوس که کس با خبر از دردم نیست 149
رباعی شمارهٔ ۱۴۷ : گفتار نکو دارم و کردارم نیست 116
رباعی شمارهٔ ۱۴۸ : هرگز المی چو فرقت جانان نیست 124
رباعی شمارهٔ ۱۴۹ : در هجرانم قرار میباید و نیست 127
رباعی شمارهٔ ۱۵۰ : گر کار تو نیکست به تدبیر تو نیست 81
رباعی شمارهٔ ۱۵۱ : از درد نشان مده که در جان تو نیست 129
رباعی شمارهٔ ۱۵۲ : جانا به زمین خاوران خاری نیست 102
رباعی شمارهٔ ۱۵۳ : اندر همه دشت خاوران سنگی نیست 104
رباعی شمارهٔ ۱۵۴ : سر تا سر دشت خاوران سنگی نیست 121
رباعی شمارهٔ ۱۵۵ : کبریست درین وهم که پنهانی نیست 118
رباعی شمارهٔ ۱۵۶ : دایم نه لوای عشرت افراشتنیست 127
رباعی شمارهٔ ۱۵۷ : ای دیده نظر کن اگرت بیناییست 155
رباعی شمارهٔ ۱۵۸ : سیمابی شد هوا و زنگاری دشت 85
رباعی شمارهٔ ۱۵۹ : آنرا که قضا ز خیل عشاق نوشت 142
رباعی شمارهٔ ۱۶۰ : هان تا تو نبندی به مراعاتش پشت 119
رباعی شمارهٔ ۱۶۱ : از اهل زمانه عار میباید داشت 156
رباعی شمارهٔ ۱۶۲ : روزم به غم جهان فرسوده گذشت 134
رباعی شمارهٔ ۱۶۳ : افسوس که ایام جوانی بگذشت 96
رباعی شمارهٔ ۱۶۴ : سر سخن دوست نمی‌یارم گفت 105
رباعی شمارهٔ ۱۶۵ : دل گر چه درین بادیه بسیار شتافت 216
رباعی شمارهٔ ۱۶۶ : آسان آسان ز خود امان نتوان یافت 72
رباعی شمارهٔ ۱۶۷ : آن دل که تو دیده‌ای زغم خون شد و رفت 77
رباعی شمارهٔ ۱۶۸ : از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت 281
رباعی شمارهٔ ۱۶۹ : دل عادت و خوی جنگجوی تو گرفت 125
رباعی شمارهٔ ۱۷۰ : آنی که ز جانم آرزوی تو نرفت 106
رباعی شمارهٔ ۱۷۱ : یار آمد و گفت خسته میدار دلت 159
رباعی شمارهٔ ۱۷۲ : علمی نه که از زمرهٔ انسان نهمت 114
رباعی شمارهٔ ۱۷۳ : صد شکر که گلشن صفا گشت تنت 117
رباعی شمارهٔ ۱۷۴ : دی زلف عبیر بیز عنبر سایت 129
رباعی شمارهٔ ۱۷۵ : ای قبلهٔ هر که مقبل آمد کویت 81
رباعی شمارهٔ ۱۷۶ : ای مقصد خورشید پرستان رویت 98
رباعی شمارهٔ ۱۷۷ : زنار پرست زلف عنبر بویت 135
رباعی شمارهٔ ۱۷۸ : گفتم چشمت گفت که بر مست مپیچ 101
رباعی شمارهٔ ۱۷۹ : گر درویشی مکن تصرف در هیچ 85
رباعی شمارهٔ ۱۸۰ : ای در تو عیانها و نهانها همه هیچ 171
رباعی شمارهٔ ۱۸۱ : ای با رخت انوار مه و خور همه هیچ 109
رباعی شمارهٔ ۱۸۲ : حمدا لک رب نجنی منک فلاح 87
رباعی شمارهٔ ۱۸۳ : رخساره‌ات تازه گل گلشن روح 112
رباعی شمارهٔ ۱۸۴ : بی شک الفست احد، ازو جوی مدد 107
رباعی شمارهٔ ۱۸۵ : گر درد کند پای تو ای حور نژاد 203
رباعی شمارهٔ ۱۸۶ : در سلسلهٔ عشق تو جان خواهم داد 136
رباعی شمارهٔ ۱۸۷ : هر راحت و لذتی که خلاق نهاد 142
رباعی شمارهٔ ۱۸۸ : در وصل زاندیشهٔ دوری فریاد 91
رباعی شمارهٔ ۱۸۹ : با کوی تو هر کرا سر و کار افتد 83
رباعی شمارهٔ ۱۹۰ : گر عشق دل مرا خریدار افتد 115
رباعی شمارهٔ ۱۹۱ : با علم اگر عمل برابر گردد 129
رباعی شمارهٔ ۱۹۲ : آن را که حدیث عشق در دل گردد 104
رباعی شمارهٔ ۱۹۳ : ما را نبود دلی که خرم گردد 86
رباعی شمارهٔ ۱۹۴ : دل از نظر تو جاودانی گردد 94
رباعی شمارهٔ ۱۹۵ : ای صافی دعوی ترا معنی درد 127
رباعی شمارهٔ ۱۹۶ : دردا که درین زمانهٔ پر غم و درد 113
رباعی شمارهٔ ۱۹۷ : فردا که به محشر اندر آید زن و مرد 175
رباعی شمارهٔ ۱۹۸ : دل صافی کن که حق به دل می‌نگرد 92
رباعی شمارهٔ ۱۹۹ : گویند که محتسب گمانی ببرد 96
رباعی شمارهٔ ۲۰۰ : من زنده و کس بر آستانت گذرد 109
رباعی شمارهٔ ۲۰۱ : از چهرهٔ عاشقانه‌ام زر بارد 120
رباعی شمارهٔ ۲۰۲ : از دفتر عشق هر که فردی دارد 144
رباعی شمارهٔ ۲۰۳ : طالع سر عافیت فروشی دارد 128
رباعی شمارهٔ ۲۰۴ : دل وقت سماع بوی دلدار برد 103
رباعی شمارهٔ ۲۰۵ : گل از تو چراغ حسن در گلشن برد 104
رباعی شمارهٔ ۲۰۶ : شادم بدمی کز آرزویت گذرد 113
رباعی شمارهٔ ۲۰۷ : گر پنهان کرد عیب و گر پیدا کرد 90
رباعی شمارهٔ ۲۰۸ : گفتار دراز مختصر باید کرد 106
رباعی شمارهٔ ۲۰۹ : دردا که همه روی به ره باید کرد 140
رباعی شمارهٔ ۲۱۰ : قدت قدم زبار محنت خم کرد 91
رباعی شمارهٔ ۲۱۱ : من بی تو دمی قرار نتوانم کرد 94
رباعی شمارهٔ ۲۱۲ : از واقعه‌ای ترا خبر خواهم کرد 81
رباعی شمارهٔ ۲۱۱ : من بی تو دمی قرار نتوانم کرد 133
رباعی شمارهٔ ۲۱۳ : آن دشمن دوست بود دیدی که چه کرد 135
رباعی شمارهٔ ۲۱۴ : جمعیت خلق را رها خواهی کرد 115
رباعی شمارهٔ ۲۱۵ : خرم دل آنکه از ستم آه نکرد 114
رباعی شمارهٔ ۲۱۶ : عاشق چو شوی تیغ به سر باید خورد 88
رباعی شمارهٔ ۲۱۷ : عارف بچنین روز کناری گیرد 112
رباعی شمارهٔ ۲۱۸ : من صرفه برم که بر صفم اعدا زد 98
رباعی شمارهٔ ۲۱۹ : حورا به نظارهٔ نگارم صف زد 95
رباعی شمارهٔ ۲۲۰ : گر غره به عمری به تبی برخیزد 125
رباعی شمارهٔ ۲۲۱ : خواهی که ترا دولت ابرار رسد 475 1
رباعی شمارهٔ ۲۲۲ : این گیدی گبر از کجا پیدا شد 123
رباعی شمارهٔ ۲۲۳ : دلخسته و سینه چاک می‌باید شد 102
رباعی شمارهٔ ۲۲۴ : از شبنم عشق خاک آدم گل شد 88
رباعی شمارهٔ ۲۲۵ : تا ولولهٔ عشق تو در گوشم شد 96
رباعی شمارهٔ ۲۲۶ : انواع خطا گر چه خدا می‌بخشد 120
رباعی شمارهٔ ۲۲۷ : از لطف تو هیچ بنده نومید نشد 93
رباعی شمارهٔ ۲۲۸ : صوفی به سماع دست از آن افشاند 132
رباعی شمارهٔ ۲۲۹ : کی حال فتاده هرزه گردی داند 84
رباعی شمارهٔ ۲۳۰ : این عمر به ابر نوبهاران ماند 135
رباعی شمارهٔ ۲۳۱ : اسرار وجود خام و ناپخته بماند 129
رباعی شمارهٔ ۲۳۰ : این عمر به ابر نوبهاران ماند 105
رباعی شمارهٔ ۲۳۲ : چرخ و مه و مهر در تمنای تواند 103
رباعی شمارهٔ ۲۳۳ : آنها که ز معبود خبر یافته‌اند 97
رباعی شمارهٔ ۲۳۴ : زان پیش که طاق چرخ اعلا زده‌اند 95
رباعی شمارهٔ ۲۳۵ : آن روز که نور بر ثریا بستند 125
رباعی شمارهٔ ۲۳۶ : آنروز که نقش کوه و هامون بستند 98
رباعی شمارهٔ ۲۳۷ : قومی ز خیال در غرور افتادند 95
رباعی شمارهٔ ۲۳۸ : در تکیه قلندران چو بنگم دادند 96
رباعی شمارهٔ ۲۳۹ : هوشم نه موافقان و خویشان بردند 118
رباعی شمارهٔ ۲۴۰ : در دیر شدم ماحضری آوردند 130
رباعی شمارهٔ ۲۴۱ : سبزی بهشت و نوبهار از تو برند 124
رباعی شمارهٔ ۲۴۲ : مردان خدا ز خاکدان دگرند 116
رباعی شمارهٔ ۲۴۳ : یارم همه نیش بر سر نیش زند 101
رباعی شمارهٔ ۲۴۴ : آن کس که به کوه ظلم خرگاه زند 177
رباعی شمارهٔ ۲۴۵ : خوبان همه صید صبح خیزان باشند 140
رباعی شمارهٔ ۲۴۶ : در مدرسه اسباب عمل می‌بخشند 115
رباعی شمارهٔ ۲۴۷ : عاشق همه دم فکر غم دوست کند 148
رباعی شمارهٔ ۲۴۸ : نقاش اگر ز موی پرگار کند 143
رباعی شمارهٔ ۲۴۹ : با شیر و پلنگ هر که آمیز کند 130
رباعی شمارهٔ ۲۵۰ : خواهی که خدا کار نکو با تو کند 93
رباعی شمارهٔ ۲۵۱ : زان خوبتری که کس خیال تو کند 116
رباعی شمارهٔ ۲۵۲ : عاشق که تواضع ننماید چه کند 119
رباعی شمارهٔ ۲۵۳ : دل گر ره عشق او نپوید چه کند 90
رباعی شمارهٔ ۲۵۴ : نی دیده بود که جستجویش نکند 85
رباعی شمارهٔ ۲۵۵ : در چنگ غم تو دل سرودی نکند 162
رباعی شمارهٔ ۲۵۶ : ای باد ! به خاک مصطفایت سوگند 156
رباعی شمارهٔ ۲۵۵ : در چنگ غم تو دل سرودی نکند 123
رباعی شمارهٔ ۲۵۷ : درویشانند هر چه هست ایشانند 106
رباعی شمارهٔ ۲۵۸ : گر عدل کنی بر جهانت خوانند 140
رباعی شمارهٔ ۲۵۹ : گه زاهد تسبیح به دستم خوانند 117
رباعی شمارهٔ ۲۶۰ : شب خیز که عاشقان به شب راز کنند 232 1
رباعی شمارهٔ ۲۶۱ : مردان رهش میل به هستی نکنند 69
رباعی شمارهٔ ۲۶۲ : خلقان تو ای جلال گوناگونند 92
رباعی شمارهٔ ۲۶۳ : مردان تو دل به مهر گردون ننهند 107
رباعی شمارهٔ ۲۶۴ : دشمن چو به ما درنگرد بد بیند 119
رباعی شمارهٔ ۲۶۵ : کامل ز یکی هنر ده و صد بیند 143
رباعی شمارهٔ ۲۶۶ : در عشق تو گاه بت پرستم گویند 124
رباعی شمارهٔ ۲۶۷ : اول رخ خود به ما نبایست نمود 108
رباعی شمارهٔ ۲۶۸ : اول که مرا عشق نگارم بربود 110
رباعی شمارهٔ ۲۶۹ : رفتم به کلیسیای ترسا و یهود 122
رباعی شمارهٔ ۲۷۰ : ز اول ره عشق تو مرا سهل نمود 114
رباعی شمارهٔ ۲۷۱ : آنروز که بنده آوریدی به وجود 117
رباعی شمارهٔ ۲۷۲ : فردا که زوال شش جهت خواهد بود 169
رباعی شمارهٔ ۲۷۳ : گر ملک تو شام و گر یمن خواهد بود 139
رباعی شمارهٔ ۲۷۴ : گویند به حشر گفتگو خواهد بود 196
رباعی شمارهٔ ۲۷۵ : عاشق که غمش بر همه کس ظاهر بود 93
رباعی شمارهٔ ۲۷۶ : آن کس که زروی علم و دین اهل بود 107
رباعی شمارهٔ ۲۷۷ : زان ناله که در بستر غم دوشم بود 148
رباعی شمارهٔ ۲۷۸ : هر چند که جان عارف آگاه بود 106
رباعی شمارهٔ ۲۷۹ : دوشم به طرب بود نه دلتنگی بود 77
رباعی شمارهٔ ۲۸۰ : بخشای بر آنکه جز تو یارش نبود 120
رباعی شمارهٔ ۲۸۱ : آن وقت که این انجم و افلاک نبود 102
رباعی شمارهٔ ۲۸۲ : جایی که تو باشی اثر غم نبود 111
رباعی شمارهٔ ۲۸۳ : عاشق به یقین دان که مسلمان نبود 133
رباعی شمارهٔ ۲۸۴ : نه کس که زجور دهر افسرده نبود 123
رباعی شمارهٔ ۲۸۵ : چندانکه به کوی سلمه تارست و پود 187
رباعی شمارهٔ ۲۸۶ : هر کو ز در عمر درآید برود 82
رباعی شمارهٔ ۲۸۷ : عاشق که غم جان خرابش نرود 91
رباعی شمارهٔ ۲۸۸ : در دل چو کجیست روی بر خاک چه سود 99
رباعی شمارهٔ ۲۸۹ : در دل همه شرک و روی بر خاک چه سود 106
رباعی شمارهٔ ۲۹۰ : روزی که چراغ عمر خاموش شود 209
رباعی شمارهٔ ۲۹۱ : گر دشمن مردان همگی حرق شود 93
رباعی شمارهٔ ۲۹۲ : گفتی که شب آیم ارچه بیگاه شود 110
رباعی شمارهٔ ۲۹۳ : یا رب برهانیم ز حرمان چه شود 93
رباعی شمارهٔ ۲۹۴ : آن رشته که بر لعل لبت سوده شود 100
رباعی شمارهٔ ۲۹۵ : روزی که جمال دلبرم دیده شود 160
رباعی شمارهٔ ۲۹۶ : تا مرد به تیغ عشق بی سر نشود 142
رباعی شمارهٔ ۲۹۷ : تا دل ز علایق جهان حر نشود 99
رباعی شمارهٔ ۲۹۸ : هرگز دلم از یاد تو غافل نشود 240
رباعی شمارهٔ ۲۹۹ : تا مدرسه و مناره ویران نشود 95
رباعی شمارهٔ ۳۰۰ : یک ذره زحد خویش بیرون نشود 97
رباعی شمارهٔ ۳۰۱ : دلبر دل خسته رایگان می‌خواهد 97
رباعی شمارهٔ ۳۰۲ : ار کشتن من دو چشم مستت خواهد 85
رباعی شمارهٔ ۳۰۳ : دل وصل تو ای مهر گسل می‌خواهد 91
رباعی شمارهٔ ۳۰۴ : یک نیم رخت الست منکم ببعید 102
رباعی شمارهٔ ۳۰۵ : آورد صبا گلی ز گلزار امید 93
رباعی شمارهٔ ۳۰۶ : گوشم چو حدیث درد چشم تو شنید 111
رباعی شمارهٔ ۳۰۷ : هر چند که دیده روی خوب تو ندید 101
رباعی شمارهٔ ۳۰۸ : معشوقهٔ خانگی به کاری ناید 88
رباعی شمارهٔ ۳۰۹ : یاد تو کنم دلم به فریاد آید 123
رباعی شمارهٔ ۳۱۰ : در باغ روم کوی توام یاد آید 84
رباعی شمارهٔ ۳۱۱ : پیریم ولی چو عشق را ساز آید 93
رباعی شمارهٔ ۳۱۲ : در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید 113
رباعی شمارهٔ ۳۱۳ : ای خواجه ز فکر گور غم می‌باید 114
رباعی شمارهٔ ۳۱۴ : چشمی به سحاب همنشین می‌باید 89
رباعی شمارهٔ ۳۱۵ : ای عشق به درد تو سری می‌باید 154
رباعی شمارهٔ ۳۱۶ : آسان گل باغ مدعا نتوان چید 89
رباعی شمارهٔ ۳۱۷ : جانم به لب از لعل خموش تو رسید 149
رباعی شمارهٔ ۳۱۸ : گلزار وفا ز خار من می‌روید 119
رباعی شمارهٔ ۳۱۹ : یا رب بدو نور دیدهٔ پیغمبر 136
رباعی شمارهٔ ۳۲۰ : تا چند حدیث قامت و زلف نگار 103
رباعی شمارهٔ ۳۲۱ : چشمم که نداشت تاب نظارهٔ یار 113
رباعی شمارهٔ ۳۲۲ : سر رشته دولت ای برادر به کف آر 153
رباعی شمارهٔ ۳۲۳ : هر در که ز بحر اشکم افتد به کنار 96
رباعی شمارهٔ ۳۲۴ : یا رب بگشا گره ز کار من زار 133
رباعی شمارهٔ ۳۲۵ : بستان رخ تو گلستان آرد بار 86
رباعی شمارهٔ ۳۲۶ : گفتم: چشمم، گفت: براهش میدار 95
رباعی شمارهٔ ۳۲۷ : یا رب در دل به غیر خود جا مگذار 115
رباعی شمارهٔ ۳۲۸ : ناقوس نواز گر ز من دارد عار 107
رباعی شمارهٔ ۳۲۹ : با یار موافق آشنایی خوشتر 84
رباعی شمارهٔ ۳۳۰ : یا رب به کرم بر من درویش نگر 141
رباعی شمارهٔ ۳۳۱ : لذات جهان چشیده باشی همه عمر 122
رباعی شمارهٔ ۳۳۲ : امروز منم به زور بازو مغرور 95
رباعی شمارهٔ ۳۳۳ : ای پشت تو گرم کرده سنجاب و سمور 108
رباعی شمارهٔ ۳۳۴ : ای در طلب تو عالمی در شر و شور 100
رباعی شمارهٔ ۳۳۵ : خورشید چو بر فلک زند رایت نور 92
رباعی شمارهٔ ۳۳۶ : گر دور فتادم از وصالت به ضرور 120
رباعی شمارهٔ ۳۳۷ : هر لقمه که بر خوان عوانست مخور 138
رباعی شمارهٔ ۳۳۸ : در بارگه جلالت ای عذر پذیر 121
رباعی شمارهٔ ۳۳۹ : در بزم تو ای شوخ منم زار و اسیر 107
رباعی شمارهٔ ۳۴۰ : شمشیر بود ابروی آن بدر منیر 157
رباعی شمارهٔ ۳۴۱ : مجنون و پریشان توام دستم گیر 95
رباعی شمارهٔ ۳۴۲ : ای فضل تو دستگیر من، دستم گیر 130
رباعی شمارهٔ ۳۴۳ : گفتم که: دلم، گفت: کبابی کم گیر 127
رباعی شمارهٔ ۳۴۴ : آگاه بزی ای دل و آگاه بمیر 113
رباعی شمارهٔ ۳۴۵ : تا روی ترا بدیدم ای شمع تراز 118
رباعی شمارهٔ ۳۴۶ : در خدمت تو چو صرف شد عمر دراز 104
رباعی شمارهٔ ۳۴۷ : در هر سحری با تو همی گویم راز 102
رباعی شمارهٔ ۳۴۸ : من بودم دوش و آن بت بنده نواز 122
رباعی شمارهٔ ۳۴۷ : در هر سحری با تو همی گویم راز 100
رباعی شمارهٔ ۳۴۹ : ای سر تو در سینه هر محرم راز 84
رباعی شمارهٔ ۳۵۰ : گر چشم تو در مقام ناز آید باز 107
رباعی شمارهٔ ۳۵۱ : دل جز ره عشق تو نپوید هرگز 100
رباعی شمارهٔ ۳۵۲ : دانی که مرا یار چه گفتست امروز 98
رباعی شمارهٔ ۳۵۳ : جهدی بکن ار پند پذیری دو سه روز 107
رباعی شمارهٔ ۳۵۴ : دل خسته و جان فگار و مژگان خونریز 143
رباعی شمارهٔ ۳۵۵ : الله، به فریاد من بی کس رس 156
رباعی شمارهٔ ۳۵۶ : ای جملهٔ بی کسان عالم را کس 97
رباعی شمارهٔ ۳۵۷ : نوروز شد و جهان برآورد نفس 100
رباعی شمارهٔ ۳۵۸ : دارم دلکی غمین بیامرز و مپرس 84
رباعی شمارهٔ ۳۵۹ : در دل دردیست از تو پنهان که مپرس 154
رباعی شمارهٔ ۳۶۰ : ای شوق تو در مذاق چندانکه مپرس 123
رباعی شمارهٔ ۳۶۱ : شاها ز دعای مرد آگاه بترس 92
رباعی شمارهٔ ۳۶۲ : اندر صف دوستان ما باش و مترس 227
رباعی شمارهٔ ۳۶۳ : ای آینهٔ ذات تو ذات همه کس 112
رباعی شمارهٔ ۳۶۴ : ای واقف اسرار ضیمر همه کس 90
رباعی شمارهٔ ۳۶۵ : تا در نزنی به هرچه داری آتش 133
رباعی شمارهٔ ۳۶۶ : چون ذات تو منفی بود ای صاحب هش 107
رباعی شمارهٔ ۳۶۷ : چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش 90
رباعی شمارهٔ ۳۶۸ : در میدان آ با سپر و ترکش باش 87
رباعی شمارهٔ ۳۶۹ : گر قرب خدا میطلبی دلجو باش 119
رباعی شمارهٔ ۳۷۰ : شاهی‌طلبی برو گدای همه باش 95
رباعی شمارهٔ ۳۷۱ : چون شب برسد ز صبح خیزان میباش 122
رباعی شمارهٔ ۳۷۲ : از قد بلند یار و زلف پستش 101
رباعی شمارهٔ ۳۷۳ : دل جای تو شد و گر نه پر خون کنمش 127
رباعی شمارهٔ ۳۷۴ : سودای توام در جنون می زد دوش 107
رباعی شمارهٔ ۳۷۵ : دارم گنهان ز قطره باران بیش 125
رباعی شمارهٔ ۳۷۶ : در خانه خود نشسته بودم دلریش 132
رباعی شمارهٔ ۳۷۷ : شوخی که به دیده بود دایم جایش 82
رباعی شمارهٔ ۳۷۸ : آتش بدو دست خویش بر خرمن خویش 125
رباعی شمارهٔ ۳۷۹ : پیوسته مرا ز خالق جسم و عرض 90
رباعی شمارهٔ ۳۸۰ : ای بر سر حرف این و آن نازده خط 106
رباعی شمارهٔ ۳۸۱ : گشتی به وقوف بر مواقف قانع 83
رباعی شمارهٔ ۳۸۲ : کی باشد و کی لباس هستی شده شق 116
رباعی شمارهٔ ۳۸۳ : دل کرد بسی نگاه در دفتر عشق 93
رباعی شمارهٔ ۳۸۴ : بر عود دلم نواخت یک زمزمه عشق 89
رباعی شمارهٔ ۳۸۵ : ما را شده‌است دین و آیین همه عشق 119
رباعی شمارهٔ ۳۸۶ : خلقان همه بر درگهت ای خالق پاک 106
رباعی شمارهٔ ۳۸۷ : دامان غنای عشق پاک آمد پاک 119
رباعی شمارهٔ ۳۸۸ : گر فضل کنی ندارم از عالم باک 125
رباعی شمارهٔ ۳۸۹ : یا من بک حاجتی و روحی بیدیک 587 1
رباعی شمارهٔ ۳۹۰ : بر چهره ندارم زمسلمانی رنگ 101
رباعی شمارهٔ ۳۹۱ : تا شیر بدم شکار من بود پلنگ 143
رباعی شمارهٔ ۳۹۲ : در عشق تو ای نگار پر کینه و جنگ 103
رباعی شمارهٔ ۳۹۳ : دستی که زدی به ناز در زلف تو چنگ 113
رباعی شمارهٔ ۳۹۶ : شیدای ترا روح مقدس منزل 81
رباعی شمارهٔ ۳۹۴ : پرسید کسی منزل آن مهر گسل 183
رباعی شمارهٔ ۳۹۵ : درماند کسی که بست در خوبان دل 127
رباعی شمارهٔ ۳۹۷ : ای عهد تو عهد دوستان سر پل 103
رباعی شمارهٔ ۳۹۸ : در باغ کجا روم که نالد بلبل 101
رباعی شمارهٔ ۳۹۹ : هر نعت که از قبیل خیرست و کمال 91
رباعی شمارهٔ ۴۰۰ : ای چارده ساله مه که در حسن و جمال 101
رباعی شمارهٔ ۴۰۱ : می‌رست زدشت خاوران لالهٔ آل 100
رباعی شمارهٔ ۴۰۲ : یا رب به علی بن ابی طالب و آل 128
رباعی شمارهٔ ۴۰۳ : گر با غم عشق سازگار آید دل 97
رباعی شمارهٔ ۴۰۴ : هر جا که وجود کرده سیرست ای دل 156
رباعی شمارهٔ ۴۰۵ : چندت گفتم که دیده بردوز ای دل 117
رباعی شمارهٔ ۴۰۶ : در عشق چه به ز بردباری ای دل 151
رباعی شمارهٔ ۴۰۷ : با خود در وصل تو گشودن مشکل 123
رباعی شمارهٔ ۴۰۸ : با اهل زمانه آشنایی مشکل 105
رباعی شمارهٔ ۴۰۹ : بر لوح عدم لوایح نور قدم 88
رباعی شمارهٔ ۴۱۰ : گر پاره کنی مرا ز سر تا به قدم 109
رباعی شمارهٔ ۴۱۱ : من دانگی و نیم داشتم حبهٔ کم 128
رباعی شمارهٔ ۴۱۲ : از گردش افلاک و نفاق انجم 118
رباعی شمارهٔ ۴۱۳ : هم در ره معرفت بسی تاخته‌ام 107
رباعی شمارهٔ ۴۱۴ : حک کردنی است آنچه بنگاشته‌ام 132
رباعی شمارهٔ ۴۱۵ : بستم دم مار و دم عقرب بستم 170
رباعی شمارهٔ ۴۱۶ : گر من گنه جمله جهان کردستم 134
رباعی شمارهٔ ۴۱۷ : تب را شبخون زدم در آتش کشتم 98
رباعی شمارهٔ ۴۱۸ : دیریست که تیر فقر را آماجم 120
رباعی شمارهٔ ۴۱۹ : رنجورم و در دل از تو دارم صد غم 120
رباعی شمارهٔ ۴۲۰ : هر چند به صورت از تو دور افتادم 95
رباعی شمارهٔ ۴۲۱ : دی بر سر گور ذله غارت گردم 128
رباعی شمارهٔ ۴۲۲ : یا رب من اگر گناه بی حد کردم 132
رباعی شمارهٔ ۴۲۳ : تا چند به گرد سر ایمان گردم 111
رباعی شمارهٔ ۴۲۴ : عودم چو نبود چوب بید آوردم 133
رباعی شمارهٔ ۴۲۵ : اندوه تو از دل حزین می‌دزدم 122
رباعی شمارهٔ ۴۲۶ : گر خاک تویی خاک ترا خاک شدم 556
رباعی شمارهٔ ۴۲۷ : اندر طلب یار چو مردانه شدم 234
رباعی شمارهٔ ۴۲۸ : آنان که به نام نیک می‌خوانندم 132
رباعی شمارهٔ ۴۲۹ : چونان شده‌ام که دید نتوانندم 98
رباعی شمارهٔ ۴۳۰ : گر خلق چنانکه من منم دانندم 113
رباعی شمارهٔ ۴۳۱ : آن دم که حدیث عاشقی بشنودم 159
رباعی شمارهٔ ۴۳۲ : عمری به هوس باد هوی پیمودم 104
رباعی شمارهٔ ۴۳۳ : من از تو جدا نبوده‌ام تا بودم 100
رباعی شمارهٔ ۴۳۴ : هرگز نبود شکست کس مقصودم 127
رباعی شمارهٔ ۴۳۵ : در وصل تو پیوسته به گلشن بودم 91
رباعی شمارهٔ ۴۳۶ : در کوی تو من سوخته دامن بودم 113
رباعی شمارهٔ ۴۳۷ : یک چند دویدم و قدم فرسودم 101
رباعی شمارهٔ ۴۳۸ : ز آمیزش جان و تن تویی مقصودم 166
رباعی شمارهٔ ۴۳۹ : در خواب جمال یار خود میدیدم 139
رباعی شمارهٔ ۴۴۰ : روزی ز پی گلاب می‌گردیدم 216
رباعی شمارهٔ ۴۴۱ : دیشب که بکوی یار می‌گردیدم 108
رباعی شمارهٔ ۴۴۲ : گر در سفرم تویی رفیق سفرم 152
رباعی شمارهٔ ۴۴۳ : از هجر تو ای نگار اندر نارم 105
رباعی شمارهٔ ۴۴۴ : گر دست تضرع به دعا بردارم 99
رباعی شمارهٔ ۴۴۵ : یا رب چو به وحدتت یقین می‌دارم 112
رباعی شمارهٔ ۴۴۶ : از خاک درت رخت اقامت نبرم 105
رباعی شمارهٔ ۴۴۷ : آزرده ترم گر چه کم آزار ترم 140
رباعی شمارهٔ ۴۴۸ : جهدی بکنم که دل زجان برگیرم 107
رباعی شمارهٔ ۴۴۹ : ساقی اگرم می ندهی می‌میرم 128
رباعی شمارهٔ ۴۵۰ : نه از سر کار با خلل می‌ترسم 82
رباعی شمارهٔ ۴۵۱ : تا ظن نبری کز آن جهان می‌ترسم 140
رباعی شمارهٔ ۴۵۵ : یک روز بیوفتی تو در میدانم 90
رباعی شمارهٔ ۴۵۲ : مشهود و خفی چو گنج دقیانوسم 125
رباعی شمارهٔ ۴۵۳ : عیبم مکن ای خواجه اگر می نوشم 129
رباعی شمارهٔ ۴۵۴ : یا رب ز گناه زشت خود منفعلم 99
رباعی شمارهٔ ۴۵۴ : یا رب ز گناه زشت خود منفعلم 245
رباعی شمارهٔ ۴۵۶ : از جملهٔ دردهای بی درمانم 94
رباعی شمارهٔ ۴۵۷ : زان دم که قرین محنت وافغانم 132
رباعی شمارهٔ ۴۵۸ : بی‌مهری آن بهانه‌جو می‌دانم 89
رباعی شمارهٔ ۴۵۹ : رویت بینم چو چشم را باز کنم 99
رباعی شمارهٔ ۴۶۰ : عشق تو ز خاص و عام پنهان چه کنم 115
رباعی شمارهٔ ۴۶۱ : بی روی تو رای استقامت نکنم 135
رباعی شمارهٔ ۴۶۲ : از بیم رقیب طوف کویت نکنم 128
رباعی شمارهٔ ۴۶۳ : با چشم تو یاد نرگس‌تر نکنم 124
رباعی شمارهٔ ۴۶۴ : با درد تو اندیشهٔ درمان نکنم 78
رباعی شمارهٔ ۴۶۵ : یادت کنم ار شاد و اگر غمگینم 105
رباعی شمارهٔ ۴۶۶ : آن بخت ندارم که به کامت بینم 114
رباعی شمارهٔ ۴۶۷ : تا بردی ازین دیار تشریف قدوم 130
رباعی شمارهٔ ۴۶۸ : غمناکم و از کوی تو با غم نروم 88
رباعی شمارهٔ ۴۶۹ : هر چند گهی زعشق بیگانه شوم 107
رباعی شمارهٔ ۴۷۰ : یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم 100
رباعی شمارهٔ ۴۷۱ : هیهات که باز بوی می می‌شنوم 109
رباعی شمارهٔ ۴۷۲ : دانی که چها چها چها میخواهم 100
رباعی شمارهٔ ۴۷۳ : ای دوست طواف خانه‌ات می‌خواهم 114
رباعی شمارهٔ ۴۷۴ : نی باغ به بستان نه چمن می‌خواهم 81
رباعی شمارهٔ ۴۷۵ : سرمایهٔ غم ز دست آسان ندهم 89
رباعی شمارهٔ ۴۷۶ : در کوی تو سر در سر خنجر بنهم 98
رباعی شمارهٔ ۴۷۷ : دارم ز خدا خواهش جنات نعیم 126
رباعی شمارهٔ ۴۷۸ : دی تازه گلی ز گلشن آورد نسیم 91
رباعی شمارهٔ ۴۷۹ : ما بین دو عین یار از نون تا میم 156
رباعی شمارهٔ ۴۸۰ : با یاد تو با دیدهٔ تر می‌آیم 80
رباعی شمارهٔ ۴۸۱ : چون دایره ما ز پوست پوشان توایم 150
رباعی شمارهٔ ۴۸۲ : هر چند زکار خود خبردار نه‌ایم 87
رباعی شمارهٔ ۴۸۳ : افسوس که ما عاقبت اندیش نه‌ایم 130
رباعی شمارهٔ ۴۸۴ : مادر ره سودای تو منزل کردیم 118
رباعی شمارهٔ ۴۸۵ : هر چند که دل به وصل شادان کردیم 113
رباعی شمارهٔ ۴۸۶ : ما طی بساط ملک هستی کردیم 110
رباعی شمارهٔ ۴۸۷ : جانا من و تو نمونهٔ پرگاریم 139
رباعی شمارهٔ ۴۸۸ : ما با می و مستی سر تقوی داریم 139
رباعی شمارهٔ ۴۸۹ : شمعم که همه نهان فرو می‌گریم 128
رباعی شمارهٔ ۴۹۰ : ما جز به غم عشق تو سر نفرازیم 122
رباعی شمارهٔ ۴۹۱ : در مصطبها درد کشان ما باشیم 134
رباعی شمارهٔ ۴۹۲ : یک جو غم ایام نداریم خوشیم 95
رباعی شمارهٔ ۴۹۳ : ببرید ز من نگار هم خانگیم 84
رباعی شمارهٔ ۴۹۴ : من لایق عشق و درد عشق تو نیم 91
رباعی شمارهٔ ۴۹۵ : ما قبلهٔ طاعت آن دو رو می‌دانیم 87
رباعی شمارهٔ ۴۹۶ : در حضرت پادشاه دوران ماییم 88
رباعی شمارهٔ ۴۹۷ : افتاده منم به گوشهٔ بیت حزن 87
رباعی شمارهٔ ۴۹۸ : ای دوست ترا به جملگی گشتم من 94
رباعی شمارهٔ ۴۹۹ : بگریختم از عشق تو ای سیمین تن 89
رباعی شمارهٔ ۵۰۰ : فریاد ز دست فلک بی سر و بن 106
رباعی شمارهٔ ۵۰۱ : ای خالق ذوالجلال وحی رحمان 98
رباعی شمارهٔ ۵۰۲ : جانست و زبانست زبان دشمن جان 326
رباعی شمارهٔ ۵۰۳ : چندین چه زنی نظاره گرد میدان 106
رباعی شمارهٔ ۵۰۴ : رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان 81
رباعی شمارهٔ ۵۰۵ : رویت دریای حسن و لعلت مرجان 88
رباعی شمارهٔ ۵۰۶ : فریاد و فغان که باز در کوی مغان 102
رباعی شمارهٔ ۵۰۷ : هستی به صفاتی که درو بود نهان 97
رباعی شمارهٔ ۵۰۸ : آن دوست که هست عشق او دشمن جان 94
رباعی شمارهٔ ۵۰۹ : یا رب ز قناعتم توانگر گردان 108
رباعی شمارهٔ ۵۱۰ : یا رب زدو کون بی‌نیازم گردان 124
رباعی شمارهٔ ۵۱۱ : یا رب ز کمال لطف خاصم گردان 96
رباعی شمارهٔ ۵۱۲ : در درویشی هیچ کم و بیش مدان 108
رباعی شمارهٔ ۵۱۳ : دارم گله از درد نه چندان چندان 95
رباعی شمارهٔ ۵۱۴ : دنیا گذران، محنت دنیا گذران 339
رباعی شمارهٔ ۵۱۵ : یا رب تو مرا به یار دمساز رسان 322
رباعی شمارهٔ ۵۱۶ : بر گوش دلم ز غیب آواز رسان 115
رباعی شمارهٔ ۵۱۷ : قومی که حقست قبلهٔ همتشان 127
رباعی شمارهٔ ۵۱۸ : فریاد ز شب روی و شب رنگیشان 114
رباعی شمارهٔ ۵۱۹ : رخسار تو بی نقاب دیدن نتوان 111
رباعی شمارهٔ ۵۲۰ : بحریست وجود جاودان موج زنان 100
رباعی شمارهٔ ۵۲۱ : با گلرخ خویش گفتم: ای غنچه دهان 144
رباعی شمارهٔ ۵۲۲ : حاصل زدر تو دایما کام جهان 97
رباعی شمارهٔ ۵۲۳ : بنگر به جهان سر الهی پنهان 111
رباعی شمارهٔ ۵۲۴ : چون حق به تفاصیل شئون گشت بیان 97
رباعی شمارهٔ ۵۲۵ : سودت نکند به خانه در بنشستن 93
رباعی شمارهٔ ۵۲۶ : پل بر زبر محیط قلزم بستن 138
رباعی شمارهٔ ۵۲۷ : از ساحت دل غبار کثرت رفتن 106
رباعی شمارهٔ ۵۲۸ : عشق آن صفتی نیست که بتوان گفتن 115
رباعی شمارهٔ ۵۲۹ : از باده بروی شیخ رنگ آوردن 121
رباعی شمارهٔ ۵۳۰ : تا لعل تو دلفروز خواهد بودن 101
رباعی شمارهٔ ۵۳۱ : سهلست مرا بر سر خنجر بودن 99
رباعی شمارهٔ ۵۳۲ : دنیا نسزد ازو مشوش بودن 129
رباعی شمارهٔ ۵۳۳ : در راه خدا حجاب شد یک سو زن 92
رباعی شمارهٔ ۵۳۴ : یا رب تو زخواب ناز بیدارش کن 126
رباعی شمارهٔ ۵۳۵ : یک لحظه چراغ آرزوهاپف کن 97
رباعی شمارهٔ ۵۳۶ : خواهی که کسی شوی زهستی کم کن 88
رباعی شمارهٔ ۵۳۷ : یا رب تو به فضل مشکلم آسان کن 145
رباعی شمارهٔ ۵۳۸ : یا رب نظری بر من سرگردان کن 102
رباعی شمارهٔ ۵۳۹ : ای غم گذری به کوی بدنامان کن 123
رباعی شمارهٔ ۵۴۰ : ای نه دلهٔ ده دله هر ده یله کن 120
رباعی شمارهٔ ۵۴۱ : در درگه ما دوستی یک دله کن 138
رباعی شمارهٔ ۵۴۵ : درویشی کن قصد در شاه مکن 81
رباعی شمارهٔ ۵۴۲ : ای شمع چو ابر گریه و زاری کن 97
رباعی شمارهٔ ۵۴۳ : ای ناله گرت دمیست اظهاری کن 104
رباعی شمارهٔ ۵۴۴ : گفتم که: رخم به رنگ چون کاه مکن 86
رباعی شمارهٔ ۵۴۶ : افعال بدم ز خلق پنهان می‌کن 102
رباعی شمارهٔ ۵۴۷ : عاشق من و دیوانه من و شیدا من 101
رباعی شمارهٔ ۵۴۸ : ای چشم من از دیدن رویت روشن 112
رباعی شمارهٔ ۵۴۹ : ای عشق تو مایهٔ جنون دل من 102
رباعی شمارهٔ ۵۵۰ : شد دیده به عشق رهنمون دل من 103
رباعی شمارهٔ ۵۵۱ : ای زلف مسلسلت بلای دل من 97
رباعی شمارهٔ ۵۵۲ : بختی نه که با دوست در آمیزم من 128
رباعی شمارهٔ ۵۵۳ : ای آنکه تراست عار از دیدن من 103
رباعی شمارهٔ ۵۵۴ : ای گشته سراسیمه به دریای تو من 125
رباعی شمارهٔ ۵۵۵ : اسرار ازل را نه تو دانی و نه من 122
رباعی شمارهٔ ۵۵۶ : زد شعله به دل آتش پنهانی من 109
رباعی شمارهٔ ۵۵۷ : سلطان گوید که نقد گنجینهٔ من 108
رباعی شمارهٔ ۵۵۸ : رازی که به شب لب تو گوید با من 127
رباعی شمارهٔ ۵۵۹ : دارم ز جفای فلک آینه گون 96
رباعی شمارهٔ ۵۶۰ : شوریده دلی و غصه گردون گردون 121
رباعی شمارهٔ ۵۶۱ : فریاد ز دست فلک آینه گون 112
رباعی شمارهٔ ۵۶۲ : تا گرد رخ تو سنبل آمد بیرون 98
رباعی شمارهٔ ۵۶۳ : در راه یگانگی نه کفرست و نه دین 94
رباعی شمارهٔ ۵۶۴ : گر سقف سپهر گردد آیینهٔ چین 101
رباعی شمارهٔ ۵۶۵ : گر صفحهٔ فولاد شود روی زمین 100
رباعی شمارهٔ ۵۶۶ : ای در همه شان ذات تو پاک از شین 109
رباعی شمارهٔ ۵۶۷ : یا رب به رسالت رسول الثقلین 492
رباعی شمارهٔ ۵۶۸ : بر ذره نشینم بچمد تختم بین 81
رباعی شمارهٔ ۵۶۹ : هان یاران هوی و ها جوانمردان هو 92
رباعی شمارهٔ ۵۷۰ : دورم اگر از سعادت خدمت تو 117
رباعی شمارهٔ ۵۷۱ : ای آینه را داده جلا صورت تو 106
رباعی شمارهٔ ۵۷۲ : جان و دل من فدای خاک در تو 102
رباعی شمارهٔ ۵۷۳ : ای گشته جهان تشنهٔ پرآب از تو 103
رباعی شمارهٔ ۵۷۴ : ای شعلهٔ طور طور پر نور از تو 103
رباعی شمارهٔ ۵۷۵ : ای سبزی سبزهٔ بهاران از تو 109
رباعی شمارهٔ ۵۷۶ : ای رونق کیش بت‌پرستان از تو 121
رباعی شمارهٔ ۵۷۷ : ابریست که خون دیده بارد غم تو 108
رباعی شمارهٔ ۵۷۸ : از دیدهٔ سنگ خون چکاند غم تو 101
رباعی شمارهٔ ۵۷۹ : ای پیر و جوان دهر شاد از غم تو 115
رباعی شمارهٔ ۵۸۰ : ای نالهٔ پیر قرطه پوش از غم تو 98
رباعی شمارهٔ ۵۸۱ : ای آمده کار من به جان از غم تو 107
رباعی شمارهٔ ۵۸۲ : ای نالهٔ پیر خانقاه از غم تو 108
رباعی شمارهٔ ۵۸۳ : ای خالق ذوالجلال و ای رحمان تو 121
رباعی شمارهٔ ۵۸۴ : ای کعبه پرست چیست کین من و تو 108
رباعی شمارهٔ ۵۸۵ : هر چند که یار سر گرانست به تو 110
رباعی شمارهٔ ۵۸۴ : ای کعبه پرست چیست کین من و تو 127
رباعی شمارهٔ ۵۸۶ : ای در دل من اصل تمنا همه تو 246
رباعی شمارهٔ ۵۸۷ : ای در دل و جان صورت و معنی همه تو 100
رباعی شمارهٔ ۵۸۸ : شبهای دراز ای دریغا بی تو 96
رباعی شمارهٔ ۵۸۹ : درد دل من دواش می‌دانی تو 276
رباعی شمارهٔ ۵۹۰ : ای شمع دلم قامت سنجیدهٔ تو 114
رباعی شمارهٔ ۵۹۱ : من میشنوم که می نبخشایی تو 74
رباعی شمارهٔ ۵۹۲ : ما را نبود دلی که کار آید ازو 128
رباعی شمارهٔ ۵۹۳ : زلفش بکشی شب دراز آید ازو 91
رباعی شمارهٔ ۵۹۴ : عشقست که شیر نر زبون آید ازو 99
رباعی شمارهٔ ۵۹۵ : ابر از دهقان که ژاله می‌روید ازو 106
رباعی شمارهٔ ۵۹۶ : سودای سر بی سر و سامان یک سو 92
رباعی شمارهٔ ۵۹۷ : ای دل چو فراق یار دیدی خون شو 88
رباعی شمارهٔ ۵۹۸ : ای در صفت ذات تو حیران که و مه 101
رباعی شمارهٔ ۵۹۹ : اندر شش و چار غایب آید ناگاه 95
رباعی شمارهٔ ۶۰۰ : ای خاک نشین درگه قدر تو ماه 96
رباعی شمارهٔ ۶۰۱ : ای زاهد و عابد از تو در ناله و آه 126
رباعی شمارهٔ ۶۰۲ : اینک سر کوی دوست اینک سر راه 91
رباعی شمارهٔ ۶۰۳ : معمورهٔ دل به علم آراسته به 99
رباعی شمارهٔ ۶۰۴ : در گفتن ذکر حق زبان از همه به 105
رباعی شمارهٔ ۶۰۵ : از مردم صدرنگ سیه پوشی به 152
رباعی شمارهٔ ۶۰۶ : از هر چه نه از بهر تو کردم توبه 164
رباعی شمارهٔ ۶۰۷ : از بس که شکستم و ببستم توبه 84
رباعی شمارهٔ ۶۰۸ : جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه 145
رباعی شمارهٔ ۶۰۹ : چشمم که سرشک لاله گون آورده 119
رباعی شمارهٔ ۶۱۰ : ای نیک نکرده و بدیها کرده 91
رباعی شمارهٔ ۶۱۱ : زاهد خوشدل که ترک دنیا کرده 110
رباعی شمارهٔ ۶۱۲ : گر جا به حرم ور به کلیسا کرده 149
رباعی شمارهٔ ۶۱۳ : بحریست نه کاهنده نه افزاینده 90
رباعی شمارهٔ ۶۱۴ : افسوس که عمر رفت بر بیهوده 141
رباعی شمارهٔ ۶۱۵ : ما درویشان نشسته در تنگ دره 134
رباعی شمارهٔ ۶۱۶ : تا کی زجهان پر گزند اندیشه 83
رباعی شمارهٔ ۶۱۷ : هجران ترا چو گرم شد هنگامه 140
رباعی شمارهٔ ۶۱۸ : دنیا طلبان ز حرص مستند همه 125
رباعی شمارهٔ ۶۱۹ : ای چشم تو چشم چشمه هر چشم همه 86
رباعی شمارهٔ ۶۲۰ : چون باز سفید در شکاریم همه 99
رباعی شمارهٔ ۶۲۱ : ای روی تو مهر عالم آرای همه 116
رباعی شمارهٔ ۶۲۲ : سودا به سرم همچو پلنگ اندر کوه 113
رباعی شمارهٔ ۶۲۳ : هستی که ظهور می‌کند در همه شی 122
رباعی شمارهٔ ۶۲۴ : ای خالق ذوالجلال و ای بار خدای 134
رباعی شمارهٔ ۶۲۵ : دارم صنمی چهره برافروخته‌ای 66
رباعی شمارهٔ ۶۲۶ : من کیستم آتش به دل افروخته‌ای 102
رباعی شمارهٔ ۶۲۷ : آنم که توام ز خاک برداشته‌ای 116
رباعی شمارهٔ ۶۲۸ : ای غم که حجاب صبر بشکافته‌ای 90
رباعی شمارهٔ ۶۳۱ : یا سرکشی سپهر را سرکوبی 83
رباعی شمارهٔ ۶۲۹ : من کیستم از خویش به تنگ آمده‌ای 89
رباعی شمارهٔ ۶۳۰ : یا پست و بلند دهر را سرکوبی 96
رباعی شمارهٔ ۶۳۲ : عهدی به سر زبان خود بربستی 85
رباعی شمارهٔ ۶۳۳ : غم جمله نصیب چرخ خم بایستی 141
رباعی شمارهٔ ۶۳۴ : زلفت سیمست و مشک را کان گشتی 120
رباعی شمارهٔ ۶۳۵ : ای شیر خدا امیر حیدر فتحی 165
رباعی شمارهٔ ۶۳۶ : در کوی خودم مسکن و ماوا دادی 87
رباعی شمارهٔ ۶۳۷ : اول همه جام آشنایی دادی 91
رباعی شمارهٔ ۶۳۸ : ای شاه ولایت دو عالم مددی 122
رباعی شمارهٔ ۶۳۹ : من کیستم از قید دو عالم فردی 89
رباعی شمارهٔ ۶۴۰ : از چهره همه خانه منقش کردی 132
رباعی شمارهٔ ۶۴۱ : عشقم دادی زاهل دردم کردی 213
رباعی شمارهٔ ۶۴۲ : با فاقه و فقر هم نشینم کردی 94
رباعی شمارهٔ ۶۴۳ : ای دیده مرا عاشق یاری کردی 110
رباعی شمارهٔ ۶۴۴ : ای دل تا کی مصیبت‌افزا گردی 90
رباعی شمارهٔ ۶۴۷ : ای کاش مرا به نفت آلایندی 100
رباعی شمارهٔ ۶۴۵ : ای آنکه به گرد شمع دود آوردی 133
رباعی شمارهٔ ۶۴۶ : ای چرخ بسی لیل و نهار آوردی 306
رباعی شمارهٔ ۶۴۸ : ای خالق ذوالجلال هر جانوری 89
رباعی شمارهٔ ۶۴۹ : دستی نه که از نخل تو چینم ثمری 94
رباعی شمارهٔ ۶۵۰ : هنگام سپیده دم خروس سحری 117
رباعی شمارهٔ ۶۵۱ : ای ذات تو در صفات اعیان ساری 117
رباعی شمارهٔ ۶۵۲ : عالم ار نه‌ای ز عبرت عاری 113
رباعی شمارهٔ ۶۵۳ : یا رب یا رب کریمی و غفاری 81
رباعی شمارهٔ ۶۵۴ : گیرم که هزار مصحف از برداری 135
رباعی شمارهٔ ۶۵۵ : ای شمع نمونه‌ای زسوزم داری 105
رباعی شمارهٔ ۶۵۶ : چون گل بگلاب شسته رویی داری 114
رباعی شمارهٔ ۶۵۷ : ای دل بر دوست تحفه جز جان نبری 109
رباعی شمارهٔ ۶۵۸ : پیوسته تو دل ربوده‌ای معذوری 115
رباعی شمارهٔ ۶۵۹ : یا شاه تویی آنکه خدا را شیری 98
رباعی شمارهٔ ۶۶۰ : یا گردن روزگار را زنجیری 114
رباعی شمارهٔ ۶۶۱ : از کبر مدار هیچ در دل هوسی 114
رباعی شمارهٔ ۶۶۲ : ای در سر هر کس از خیالت هوسی 101
رباعی شمارهٔ ۶۶۳ : گر شهره شوی به شهر شر الناسی 172
رباعی شمارهٔ ۶۶۴ : تا نگذری از جمع به فردی نرسی 218
رباعی شمارهٔ ۶۶۵ : گه شانه کش طرهٔ لیلا باشی 116
رباعی شمارهٔ ۶۶۶ : مزار دلی را که تو جانش باشی 121
رباعی شمارهٔ ۶۶۷ : جان چیست غم و درد و بلا را هدفی 93
رباعی شمارهٔ ۶۶۸ : بگشود نگار من نقاب از طرفی 113
رباعی شمارهٔ ۶۶۹ : وصافی خود به رغم حاسد تا کی 89
رباعی شمارهٔ ۶۷۰ : ای دل زشراب جهل مستی تا کی 93
رباعی شمارهٔ ۶۷۱ : ای آنکه به کنهت نرسد ادراکی 115
رباعی شمارهٔ ۶۷۲ : ای از تو به باغ هر گلی را رنگی 116
رباعی شمارهٔ ۶۷۳ : تا بتوانی بکش به جان بار دلی 88
رباعی شمارهٔ ۶۷۴ : از درد تو نیست چشم خالی ز نمی 93
رباعی شمارهٔ ۶۷۵ : بی پا و سران دشت خون آشامی 90
رباعی شمارهٔ ۶۷۶ : دل داغ تو دارد ارنه بفروختمی 173
رباعی شمارهٔ ۶۷۷ : حقا که اگر چو مرغ پر داشتمی 107
رباعی شمارهٔ ۶۷۸ : هستی که عیان نیست روان در شانی 119
رباعی شمارهٔ ۶۷۹ : گر در طلب گوهر کانی کانی 137
رباعی شمارهٔ ۶۸۰ : میدان فراخ و مرد میدانی نی 105
رباعی شمارهٔ ۶۸۱ : دردی داریم و سینهٔ بریانی 98
رباعی شمارهٔ ۶۸۲ : گر طاعت خود نقش کنم بر نانی 123
رباعی شمارهٔ ۶۸۳ : نزدیکان را بیش بود حیرانی 96
رباعی شمارهٔ ۶۸۴ : نزدیکان را بیش بود حیرانی 144
رباعی شمارهٔ ۶۸۵ : ای آنکه دوای دردمندان دانی 103
رباعی شمارهٔ ۶۸۶ : آنی تو که حال دل نالان دانی 206
رباعی شمارهٔ ۶۸۷ : گفتی که به وقت مجلس افروختنی 86
رباعی شمارهٔ ۶۸۸ : ما را به سر چاه بری دست زنی 93
رباعی شمارهٔ ۶۸۹ : تا چند سخن تراشی و رنده زنی 131
رباعی شمارهٔ ۶۹۰ : ای واحد بی مثال معبود غنی 111
رباعی شمارهٔ ۶۹۱ : خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی 86
رباعی شمارهٔ ۶۹۲ : گر زانکه هزار کعبه آزاد کنی 96
رباعی شمارهٔ ۶۹۳ : ای آنکه سپهر را پر از ابر کنی 117
رباعی شمارهٔ ۶۹۴ : ای خوانده ترا خدا ولی ادر کنی 89
رباعی شمارهٔ ۶۹۵ : یاقوت ز دیده ریختم تا چه کنی 121
رباعی شمارهٔ ۶۹۶ : دنیای دنی پر هوس را چه کنی 88
رباعی شمارهٔ ۶۹۷ : تا ترک علایق و عوایق نکنی 111
رباعی شمارهٔ ۶۹۸ : یا رب در خلق تکیه گاهم نکنی 169
رباعی شمارهٔ ۶۹۹ : گر در یمنی چو با منی پیش منی 87
رباعی شمارهٔ ۷۰۰ : از سادگی و سلیمی و مسکینی 125
رباعی شمارهٔ ۷۰۱ : باز آی که تا صدق نیازم بینی 102
رباعی شمارهٔ ۷۰۲ : ای دل اگر آن عارض دلجو بینی 104
رباعی شمارهٔ ۷۰۳ : ای در خم چوگان تو سرها شده گوی 148
رباعی شمارهٔ ۷۰۴ : هان مردان هان و هان جوانمردان هوی 83
رباعی شمارهٔ ۷۰۵ : در کوی تو میدهند جانی به جوی 125
رباعی شمارهٔ ۷۰۶ : تحقیق معانی ز عبارات مجوی 97
رباعی شمارهٔ ۷۰۷ : در ظلمت حیرت ار گرفتار شوی 113
رباعی شمارهٔ ۷۰۸ : در مدرسه گر چه دانش اندوز شوی 128
رباعی شمارهٔ ۷۰۹ : گر صید عدم شوی زخود رسته شوی 92
رباعی شمارهٔ ۷۱۰ : از هستی خویش تا پشیمان نشوی 209
رباعی شمارهٔ ۷۱۱ : آمد بر من قاصد آن سرو سهی 93
رباعی شمارهٔ ۷۱۲ : تا تو هوس خدای از سر ننهی 94
رباعی شمارهٔ ۷۱۳ : دنیا راهی بهشت منزلگاهی 125
رباعی شمارهٔ ۷۱۴ : ای دلبر عیسی نفس ترسایی 104
رباعی شمارهٔ ۷۱۵ : پاکی و منزهی و بی همتایی 127
رباعی شمارهٔ ۷۱۶ : گفتم که کرایی تو بدین زیبایی 115
رباعی شمارهٔ ۷۱۷ : بردارم دل گر از جهان فرمایی 114
رباعی شمارهٔ ۷۱۸ : آنجا که ببایی نه پدیدی گویی 88
رباعی شمارهٔ ۷۱۹ : آیینه صفت بدست او نیکویی 114
رباعی شمارهٔ ۷۲۰ : ای آنکه بر آرنده حاجات تویی 107
رباعی شمارهٔ ۷۲۱ : ای آنکه گشایندهٔ هر بند تویی 100
رباعی شمارهٔ ۷۲۲ : سبحان الله بهر غمی یار تویی 134
رباعی شمارهٔ ۷۲۳ : الله تویی وز دلم آگاه تویی 580
رباعی شمارهٔ ۷۲۴ : ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی 440 2