🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مجدد سپاس از شما و بزرگواریتان باز هم عذر میخوام. ممنون از اشعار زیبایتان🙏🙏🙏🌹🌹🌹
درود .زیبا سرودید .عذر خواهم .جسارتا .در مصرع دوم بیت دوم سهوالقلمی هست .نرسیدن بوده.
درود .بسیار زیبا و خیال انگیز .👏👏
صدیقه پناهنده در هنوز وقتش نیست
درود .زیبا سرودید 👏👏👏
درود .سپاسگزارم .سهو القلم بوده .حتما اصلاح میشود .سپاس از وقتی که گذاشتید .
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147246
نگر کز چشم شاهد چیست پیدا
رعایت کن لوازم را بدینجا
ز چشمش خاست بیماری و مستی
ز لعلش گشت پیدا عین هستی
ز چشم اوست دلها مست و مخمور
ز لعل اوست جانها جمله مستور
ز چشم او همه دلها جگرخوار
لب لعلش شفای جان بیمار
به چشمش گرچه عالم در نیاید
لبش هر ساعتی لطفی نماید
دمی از مردمی دلها نوازد
دمی بیچارگان را چاره سازد
به شوخی جان دمد در آب و در خاک
به دم دادن زند آتش بر افلاک
از او هر غمزه دام و دانهای شد
وز او هر گوشهای میخانهای شد
ز غمزه میدهد هستی به غارت
به بوسه میکند بازش عمارت
ز چشمش خون ما در جوش دائم
ز لعلش جان ما مدهوش دائم
به غمزه چشم او دل میرباید
به عشوه لعل او جان میفزاید
چو از چشم و لبش جویی کناری
مر این گوید که نه آن گوید آری
ز غمزه عالمی را کار سازد
به بوسه هر زمان جان مینوازد
از او یک غمزه و جان دادن از ما
وز او یک بوسه و استادن از ما
ز «لمح بالبصر» شد حشر عالم
ز نفخ روح پیدا گشت آدم
چو از چشم و لبش اندیشه کردند
جهانی میپرستی پیشه کردند
نیاید در دو چشمش جمله هستی
در او چون آید آخر خواب و مستی
وجود ما همه مستی است یا خواب
چه نسبت خاک را با رب ارباب
خرد دارد از این صد گونه اشگفت
که «ولتصنع علی عینی» چرا گفت
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
در لبخند…
همواره درخت دانش مانا پربار است👏👏
بستن فرم