🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۰۹ : از روی نرم، سرزنش خار می‌کشم

(ثبت: 169678)

از روی نرم، سرزنش خار می‌کشم

چون گل ز حسن خلق خود آزار می‌کشم

آزاده‌ام، مرا سر و برگ لباس نیست

از مغز خود گرانی دستار می‌کشم

هر چند شمع راهروانم چو آفتاب

از احتیاط دست به دیوار می‌کشم

آیینه پاک کرده‌ام از زنگ قیل و قال

از طوطیان گرانی زنگار می‌کشم

نازی که داشتم به پدر چون عزیز مصر

در غربت این زمان ز خریدار می‌کشم

مژگان صفت به دیدهٔ خود جای می‌دهم

از پای هر که در ره او خار می‌کشم

از بس به احتیاط قدم می‌نهم به خاک

دست نوازشی به سر خار می‌کشم

صائب به هیچ دل نبود دیدنم گران

بار کسی نمی‌شوم و بار می‌کشم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا