🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۵۱۴ : در کف هر که بود ساغر می، خاتم ازوست

(ثبت: 172805)

در کف هر که بود ساغر می، خاتم ازوست

هر که در عالم آب است همه عالم ازوست

هر که پوشید نظر، گوهر بینایی یافت

هر که پرداخت دل از وسوسه جام جم ازوست

هوس تخت سلیمان گرهی بر بادست

هر که در حلقه انصاف بود خاتم ازوست

دم جان بخش همین قسمت روح الله نیست

هر که لب از سخن بیهده بندد دم ازوست

به من کار فرو بسته کجا پردازد؟

آن که پیشانی گل در گره شبنم ازوست

دم همت ز لب خامش پیمانه طلب

که درین عهد گلستان کرم را نم ازوست

به جز از خامه صائب نتوان داد نشان

رگ ابری که همه روی زمین خرم ازوست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا