🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۸۴۷ : خطش عنان تصرف ز دست خال گرفت

(ثبت: 173138)

خطش عنان تصرف ز دست خال گرفت

به خوش سیاه دلی ملک انتقال گرفت

چه حسن بود که از پرده تا برون آمد

جهان به زیر سراپرده جمال گرفت

ز دام و دانه چه پرواست مرغ زیرک را؟

نمی توان دل ما را به زلف و خال گرفت

عجب که آتش دوزخ به گرد من گردد

که آتشم به دل از تاب انفعال گرفت

دو چشم روشن خود باخت در تماشایش

ز مصحف رخ او هر کسی که فال گرفت

به یک پیاله مرا عالم دگر سازید

کز این جهان مکرر مرا ملال گرفت

هما گداخت چنان ز استخوان سوخته ام

کز سایه را نتواند به زیر بال گرفت

غزل نبود به این رتبه هیچ گه صائب

نوای عشق در ایام من کمال گرفت

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا