🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۶۰۷ : داغ ناسور مرا گر بر دل صحرا نهند

(ثبت: 173898)

داغ ناسور مرا گر بر دل صحرا نهند

از خجالت لاله ها بر کوه پا بالا نهند

از لب پیمانه ها خیزد نوای العطش

پنبه مغز مرا گر بر سر مینا نهند

این عزیزانی که من در مصر دولت دیده ام

در ترازو جنس یوسف را به استغنا نهند

کشتی جمعی که دارد از توکل بادبان

بیشتر در غیر موسم روی در دریا نهند

پرتو رویش چنین گر مجلس افروزی کند

زود باشد شمعها سر را به جای پا نهند

غنچه خسبانی که سر پیچیده اند از روزگار

سر چو صائب بر سر زانوی استغنا نهند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا