🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
آن که منع من مخمور ز صهبا می کرد
لب میگون ترا کاش تماشا می کرد
عشق در کف ز دل سوخته خاکستر داشت
حسن آن روز که آیینه مصفا می کرد
دل پر خونم اگر آبله بیرون می داد
از گهر بادیه را دامن دریا می کرد
در دل سخت تو تأثیر ندارد، ور نه
کوه را ناله من بادیه پیما می کرد
از خط سبز چو موم است کنون نقش پذیر
دل سخت تو که خون در دل خارا می کرد
عاشقان را به سر خاک شدن خون می شد
زیر پا گر نظر آن قامت رعنا می کرد
آن که تسبیح ز دستش نفتادی هرگز
دیدمش دوش سر شیشه به لب وا می کرد
یاد آن عهد که خون در قدحم گر می ریخت
به نگه کردن دزدیده گوارا می کرد
می گشاید نظر از دور به حسرت امروز
آن که گستاخ ترا بند قبا وا می کرد
شب که از تاب می آن چهره برافروخته بود
شمع بال و پر پروانه تمنا می کرد
دل سنگین تو خون می شد اگر می دیدی
که فراق تو چه با این دل شیدا می کرد
لب جان بخش تو از خاک قیامت انگیخت
روح اگر در تن خفاش مسیحا می کرد
آن که می گفت که در پرده کفر ایمان نیست
روی نو خط ترا کاش تماشا می کرد
صائب از خواجه مدد خواست درین تازه غزل
که در احیای سخن کار مسیحا می کرد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم