🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۶۸۱ : ز بردباری من موج می شود لنگر

(ثبت: 174972)

ز بردباری من موج می شود لنگر

ز خاکساری من صدر آستان گردد

فلک ز بار غم من به خاک بندد نقش

زمین ز بال و پر شوقم آسمان گردد

اگر چه خضر ز آب حیات سیراب است

ز یاد تیغ تواش آب در دهان گردد

شدی چو پیر ز اهل جهان کناری گیر

که هرکه مانده شود بار کاروان گردد

به قسمت ازلی باش از جهان خرسند

که چون فضول شود میهمان گران گردد

چو ماه عید عزیز جهان شود صائب

ز بار درد قد هر که چون کمان گردد

نسیم گل ز سبکروحیم گران گردد

ز چرب نرمی من مغز استخوان گردد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا