🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۰۳ : راه خوابیده رسانید به منزل خود را

(ثبت: 171794)

راه خوابیده رسانید به منزل خود را

نرساندی تو گرانجان به در دل خود را

تا چو گرداب توان ریشه رسانید به آب

همچو کشتی مکن آلوده ساحل خود را

نقد هستی است گرامی تر ازان ای غافل

که کنی خرج به اندیشه باطل خود را

نشود خرج زمین قطره چو گوهر گردید

برسان زود به آرامگه دل خود را

در چنین فصل بهاری نشوی چون مجنون؟

می شماری اگر از مردم عاقل خود را

سر سودازده را تیغ بود سایه بید

وارهان زود ازین عقده مشکل خود را

حسن لیلی چه خیال است شود پرده نشین؟

چه تسلی دهی از دیدن محمل خود را؟

گوهری نیست درین قلزم خونین صائب

پوچ (و) بی مغز مکن چون کف ساحل خود را

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا