🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سپاس مجدد نمی دونستم
علی معصومی در دوباره بر می گردم
درودهای بیکران عالم محضر خداست هستی جای گنجایش او را ندارد که او محاط بر هستی است
اسماعیل علیخانی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
درو بر شما🌺
متشکرم زنده باشید🌺
درود بر شما با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146437
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
تا چند خون زرشک تماشاییان خورم؟
دل جای دانه چند درین گلستان خورم؟
تا هست خون چرا می چون ارغوان خورم؟
تا دل بجا بود چه غم آب و نان خورم؟
صد دل حریف یک غم فیروز جنگ نیست
من چون به نیم دل غم صددودمان خورم؟
آخر مروت است که زاغان درین دیار
شکر خورند و من چو هما استخوان خورم؟
در جبهه عزیمت من نور صدق نیست
چون تیر کج مگر به غلط برنشان خورم
هر قطره را کنم چو صدف گوهر خوشاب
من آن نیم که آب کسی رایگان خورم
خون دل است از دهن جام من زیاد
من کیستم که باده چون ارغوان خورم و
آیینه عقیدت من صیقلی شود
هر چند خاکمال درین آستان خورم
درمان من ز برگ سبکبار گشتن است
زان پیشتر که سیلی باد خزان خورم
از سادگی به دست نوازش کنم حساب
از هر که روی دست من ناتوان خورم
درمانده ام به دست غم بی شمار خویش
آن فرصتم کجاست غم دیگران خورم؟
تا سیر می توان شدن از جان خویشتن
صائب چه لازم است غم آب و نان خورم؟
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم