🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۸۶۳ : در محفلی که تیغ زبان بر کشیده ایم

(ثبت: 177155)

در محفلی که تیغ زبان بر کشیده ایم

در گوش تیغ حلقه جوهر کشیده ایم

گر حنظل سپهر به ساغر فشرده اند

ابرو ترش نساخته بر سر کشیده ایم

در پرده دل است شب و روز عیش ما

دایم چو غنچه سر به ته پر کشیده ایم

شاخ شکوفه ایم، سبیل است سیم ما

چون نوبهار رشته ز گوهر کشیده ایم

از داغ لاله نامه ما دل سیه ترست

چون لاله بس که باده احمر کشیده ایم

هرگز ز پیش چشم چو مژگان نمی رود

خاری که در ره تو ز پا بر کشیده ایم

از نقش بوریای قناعت، که سبز باد!

صائب همیشه صفحه مسطر کشیده ایم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا