🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۹۸۸ : عاشق صادق نیندیشد ز آتش تاختن

(ثبت: 177280)

عاشق صادق نیندیشد ز آتش تاختن

زر خالص را محابا نیست از بگداختن

روزگاری را که کردم صرف تسخیر بتان

می توانستم دو عالم را مسخر ساختن

آبرویی را که کردم صرف این بی حاصلان

آسیایی می توانستم به دور انداختن

رنگ یکتایی نگیرد رشته چون همتاب نیست

سازگاری نیست با ناسازگاران ساختن

آن که کار سهل ما را در گره انداخته است

می تواند کار عالم را به ابرو ساختن

سرکشان را مهربان خویش کردن مشک است

سهل باشد آسمان را بر زمین انداختن

از بهشت عدن صائب صلح کن با وصل یار

بر امید نسیه نقد عمر نتوان باختن

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا