🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
روزی که پسته دید لب همچو قند او
شد خنده زهر در دهن نیم خند او
لیلی وشی که شورش سوادی من ازوست
یک حلقه است چشم غزال از کمند او
جان می دهد به نرگس بیمار خلق را
عیسی دمی که من شده ام دردمند او
از لطف همچو اشک شود آب پیکرش
از پرده های چشم بود گر پرند او
آید به رنگ سبزه خوابیده در نظر
عمر خضر به سایه سروبلند او
یوسف ز بند عشق عزیز زمانه شد
دل بد مکن که بنده نوازست بند او
از چشم تر به آب رسانند عاشقان
بر هر زمین که پای گذارد سمند او
خون همچو نافه در جگرش مشک می شود
پیچد به هر غزال که مشکین کمند او
آن آتشین عذار به گلزار چون رود
گلها کنند خرده خود را سپند او
هر چند صید لاغر من نیست کشتنی
نومید نیستم ز نگاه کشند او
صائب شده است خانه زنبور سینه ام
از دستبازی مژه های بلند او
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم