🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۹۷۷ : آن را که نیست قسمت از روزی خدایی

(ثبت: 178269)

آن را که نیست قسمت از روزی خدایی

دایم گرسنه چشم است چون کاسه گدایی

از لاغری نکاهد، از فربهی نبالد

آن را که همچو خورشید ذاتی است روشنایی

نفس خسیس دایم کار خسیس جوید

پیوسته زنده باشد آتش به ژاژخایی

جان هواپرستان در فکر عاقبت نیست

گرد هدف نگردد تیری که شد هوایی

از یک فسرده گردد صد زنده دل فسرده

از مایه شیر جاری واماند از روایی

حسن تمام با خود عین الکمال دارد

در آبله است پنهان حسن برهنه پایی

صائب شکستگی را بر خویش بسته ای تو

ورنه شکستگان را کم نیست مومیایی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا