🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سپاس مجدد نمی دونستم
علی معصومی در دوباره بر می گردم
درودهای بیکران عالم محضر خداست هستی جای گنجایش او را ندارد که او محاط بر هستی است
اسماعیل علیخانی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
درو بر شما🌺
متشکرم زنده باشید🌺
درود بر شما با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146437
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
از بس گرفت تنگی دل در میان مرا
در کام همچو غنچه نگردد زبان مرا
از بال سعی قوت پرواز رفته است
ورنه دهان مار بود آشیان مرا
از فکر رزق، چاک چو گندم به دل فتاد
افکند در تنور صد اندیشه نان مرا
خال تو هر چه می برد از کیسه من است
این دزد یافته است درین کاروان مرا
برد از دلم هوای وطن را خیال دور
فکر غریب، کرد غریب جهان مرا
از آستان دل به چه جانب سفر کنم؟
شهپر شکسته است درین آشیان مرا
در شکر ناوک تو چرا کوتهی کنم؟
پرورده است مغز ازین استخوان مرا
ناف مرا به تیغ خموشی بریده اند
نتوان گره گشود به تیغ از زبان مرا
شهباز من ز دست شهان طعمه می خورد
نتوان چو سگ فریفت به هر استخوان مرا
رحمی کز اشتیاق قد چون خدنگ تو
خمیازه خانه کرد به دل چون کمان مرا
از انتظار دیده یعقوب باختن
یک چشمه متاع بود از دکان مرا
صائب شود شکفته گل از ناله های من
دامن کشان به باغ برد باغبان مرا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم