🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
کی نیام پوچ می سازد به تمکین تیغ را؟
آستین زندان بود چون دست گلچین تیغ را
سیل بی زنهار را هر موج بال دیگرست
کثرت جوهر نمی سازد به تمکین تیغ را
غمزه اش از کشتن عشاق شد در خون دلیر
تشنه خون می کند جان های شیرین تیغ را
می کند آهن دلی، کار فسان با کج نهاد
نیست در خون ریختن حاجت به تلقین تیغ را
نیست پروا برق را از تلخرویی های ابر
چون سپر مانع شود ز ابروی پرچین تیغ را؟
دست گلچین شد دراز از چهره خندان گل
کرد زخم خنده روی من شلایین تیغ را
کرد عشق آهنین بازو ز مومش نرمتر
آن که کرد از سخت جانی اره چندین تیغ را
می رساند محضر بی رحمی خود را به مهر
نیست از راه ترحم اشک خونین تیغ را
می برد دل از نگاه زیر چشمی بیش، حسن
جوهر دیگر بود زیر سپر این تیغ را
خواب آسایش به گرد دیده جوهر نگشت
خون گرم من نشد تا شمع بالین تیغ را
چشم رحم از قاتلی دارم که از بهر شگون
اول از صید حرم کرده است رنگین تیغ را
شد ز آه بی شمار من فلک بی دست و پا
چون برآید یک سپر از عهده چندین تیغ را؟
گر من از شکر شهادت لب ز حیرت بسته ام
می کند صائب دهان زخم، تحسین تیغ را
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم