🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

لیست اشعار دیوان اشعار
عنوان شعر خوانش نظرات
غزل شمارهٔ ۱ : سوی خود خوان یک رهم تا تحفه جان آرم تو را 124
غزل شمارهٔ ۲ : به گردون می‌رسد فریاد یارب یاربم شب‌ها 135
غزل شمارهٔ ۳ : جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را 128
غزل شمارهٔ ۴ : جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا 108
غزل شمارهٔ ۵ : تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدن‌ها 98
غزل شمارهٔ ۶ : به بزمم دوش یار آمد به همراه رقیب اما 120
غزل شمارهٔ ۷ : جان و دلم از عشقت ناشاد و حزین بادا 101
غزل شمارهٔ ۸ : ناقه آن محمل نشین چون راند از منزل مرا 119
غزل شمارهٔ ۹ : گل خواهد کرد از گل ما 138
غزل شمارهٔ ۱۰ : نوید آمدن یار دلستان مرا 111
غزل شمارهٔ ۱۱ : به قصد کوی تو بی‌رحم عاشقان ز وطن‌ها 102
غزل شمارهٔ ۱۲ : روز وصلم به تن آرام نباشد جان را 121
غزل شمارهٔ ۱۳ : مهی کز دوریش در خاک خواهم کرد جا امشب 105
غزل شمارهٔ ۱۴ : بوده است یار بی من اگر دوش با رقیب 90
غزل شمارهٔ ۱۵ : شب وصل است و با دلبر مرا لب بر لب است امشب 119
غزل شمارهٔ ۱۶ : چون شیشهٔ دل نه از ستم آسمان پر است 97
غزل شمارهٔ ۱۷ : قاصد به خاک بر سر کویش فتاده کیست 94
غزل شمارهٔ ۱۸ : ز غمزه، چشم تو یک تیر در کمان نگذاشت 118
غزل شمارهٔ ۱۹ : هرگزم امید و بیم از وصل و هجر یار نیست 108
غزل شمارهٔ ۲۰ : حرف غمت از دهان ما جست 108
غزل شمارهٔ ۲۱ : لبم خموش ز آواز مدعا طلبی است 113
غزل شمارهٔ ۲۲ : ای باده ز خون من به جامت 79
غزل شمارهٔ ۲۳ : گفتم نگرم روی تو گفتا به قیامت 117
غزل شمارهٔ ۲۴ : چه گویمت که دلم از جدائیت چون است 89
غزل شمارهٔ ۲۵ : یک گریبان نیست کز بیداد آن مه پاره نیست 114
غزل شمارهٔ ۲۶ : مطلب و مقصود ما از دو جهان، اوست اوست 109
غزل شمارهٔ ۲۷ : شود از باد تا شمشاد گاهی راست گاهی کج 110
غزل شمارهٔ ۲۸ : بی من و غیر اگر باده خورد نوشش باد 112
غزل شمارهٔ ۲۹ : بتان نخست چو در دلبری میان بستند 84
غزل شمارهٔ ۳۰ : با حریفان چو نشینی و زنی جامی چند 103
غزل شمارهٔ ۳۱ : در پیش بیدلان جان، قدری چنان ندارد 81
غزل شمارهٔ ۳۲ : کدام عهد نکویان عهد ما بستند 138
غزل شمارهٔ ۳۳ : دل بوی او سحر ز نسیم صبا شنید 103
غزل شمارهٔ ۳۴ : نه با من دوست آن گفت و نه آن کرد 102
غزل شمارهٔ ۳۵ : داغ عشق تو نهان در دل و جان خواهد ماند 91
غزل شمارهٔ ۳۶ : گفتم که چاره غم هجران شود نشد 120
غزل شمارهٔ ۳۷ : گر آن گلبرگ خندان در گلستانی دمی خندد 92
غزل شمارهٔ ۳۸ : به ره او چه غم آن را که ز جان می‌گذرد 114
غزل شمارهٔ ۳۹ : دل عشاق روا نیست که دلبر شکند 111
غزل شمارهٔ ۴۰ : آن دلبر محمل‌نشین چون جای در محمل کند 98
غزل شمارهٔ ۴۱ : شب و روزی به پایان گر تو را در وصل یار آید 97
غزل شمارهٔ ۴۲ : امروز ما را گر کشی بی‌جرم از ما بگذرد 111
غزل شمارهٔ ۴۳ : گفتیم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد 100
غزل شمارهٔ ۴۴ : تا ز جان و دل من نام و نشان خواهد بود 135
غزل شمارهٔ ۴۵ : گریه جانسوز مرا ناله ز دنباله نگر 122
غزل شمارهٔ ۴۶ : بر دست کس افتد چو تو یاری نه و هرگز 99
غزل شمارهٔ ۴۷ : از دل رودم یاد تو بیرون نه و هرگز 108
غزل شمارهٔ ۴۸ : با من ار هم آشیان می‌داشت ما را در قفس 96
غزل شمارهٔ ۴۹ : رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس 100
غزل شمارهٔ ۵۰ : شبی فرخنده و روزی همایون روزگاری خوش 94
غزل شمارهٔ ۵۱ : دانی که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش 107
غزل شمارهٔ ۵۲ : پس از چندی کند یک لحظه با من یار دورانش 117
غزل شمارهٔ ۵۳ : سرو قدی که بود دیدهٔ دلها به رهش 79
غزل شمارهٔ ۵۴ : غم عشق نکویان چون کند در سینه‌ای منزل 89
غزل شمارهٔ ۵۵ : کرده‌است یا قاصد نهان مکتوب جانان در بغل 89
غزل شمارهٔ ۵۶ : به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم 115
غزل شمارهٔ ۵۷ : شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم 168
غزل شمارهٔ ۵۸ : بی‌مهری اگر چه بی‌وفا هم 122
غزل شمارهٔ ۵۹ : مپرس ای گل ز من کز گلشن کویت چسان رفتم 74
غزل شمارهٔ ۶۰ : ای گمشده دل کجات جویم 114
غزل شمارهٔ ۶۱ : گوهرفشان کن آن لب کز شوق جان فشانم 105
غزل شمارهٔ ۶۲ : جانا ز ناتوانی از خویشتن به جانم 106
غزل شمارهٔ ۶۳ : دل من ز بیقراری چو سخن به یار گویم 92
غزل شمارهٔ ۶۴ : گه ره دیر و گهی راه حرم می‌پویم 112
غزل شمارهٔ ۶۵ : با چشم تو گهی که به رویت نظر کنم 132
غزل شمارهٔ ۶۶ : هر شبم نالهٔ زاری است که گفتن نتوان 89
غزل شمارهٔ ۶۷ : گواهی دهد چهرهٔ زرد من 69
غزل شمارهٔ ۶۸ : بر خاکم اگر پا نهد آن سرو خرامان 111
غزل شمارهٔ ۶۹ : به یک نظاره چون داخل شدی در بزم میخواران 90
غزل شمارهٔ ۷۰ : آن کمان ابرو کند چون میل تیرانداختن 99
غزل شمارهٔ ۷۱ : منم آن رند قدح نوش که از کهنه و نو 112
غزل شمارهٔ ۷۲ : گردد کسی کی کامیاب از وصل یاری همچو تو 100
غزل شمارهٔ ۷۳ : خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله 121
غزل شمارهٔ ۷۴ : بود مه روی آن زیبا جوان چارده ساله 86
غزل شمارهٔ ۷۵ : مهر رخسار و مه جبین شده‌ای 123
غزل شمارهٔ ۷۶ : رفتی و دارم ای پسر بی تو دل شکسته‌ای 108
غزل شمارهٔ ۷۷ : چه شود به چهرهٔ زرد من نظری برای خدا کنی 106
غزل شمارهٔ ۷۸ : شکست پیر مغان گر سرم به ساغر می 107
غزل شمارهٔ ۷۹ : چو نی نالدم استخوان از جدایی 101
غزل شمارهٔ ۸۰ : روز و شب خون جگر می‌خورم از درد جدایی 111
غزل شمارهٔ ۸۱ : کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی 126
غزل شمارهٔ ۸۲ : شستم ز می‌در پای خم، دامن ز هر آلودگی 101
غزل شمارهٔ ۸۱ : کجایی در شب هجران که زاری‌های من بینی 112
غزل شمارهٔ ۸۳ : ای که مشتاق وصل دلبندی 113
غزل شمارهٔ ۸۴ : کوی جانان از رقیبان پاک بودی کاشکی 104
غزل شمارهٔ ۸۵ : دو چشمم خون فشان از دوری آن دلستانستی 107
غزل شمارهٔ ۸۶ : صبوری کردم و بستم نظر از ماه سیمایی 82
غزل شمارهٔ ۸۷ : من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی 93
غزل شمارهٔ ۸۸ : زهی از رخ تو پیدا همه آیت خدایی 91
غزل شمارهٔ ۸۹ : ای که در جام رقیبان می پیاپی می‌کنی 120
غزل شمارهٔ ۹۰ : دل زارم بود در صیدگاه عشق نخجیری 143
قصیدهٔ شمارهٔ ۱ : سحر از کوه خاور تیغ اسکندر چو شد پیدا 92
قصیدهٔ شمارهٔ ۲ : نسیم صبح عنبر بیز شد بر تودهٔ غبرا 94
قصیدهٔ شمارهٔ ۳ : زهی مقصود اصلی از وجود آدم و حوا 135
قصیدهٔ شمارهٔ ۴ : نسیمی به دل می‌خورد روح‌پرور 103
قصیدهٔ شمارهٔ ۵ : کرده‌ام از کوی یار بیهده عزم سفر 89
قصیدهٔ شمارهٔ ۶ : رو ای باد صبا ای پیک مشتاقان سوی گلشن 81
قصیدهٔ شمارهٔ ۷ : دارم از آسمان زنگاری 107
قصیدهٔ شمارهٔ ۸ : حبذا شهری که سالار است در وی سروری 80
قطعه شمارهٔ ۱ : خار بدرودن به مژگان خاره فرسودن به دست 88
قطعه شمارهٔ ۲ : الهی ازین ششپر بی‌نظیر 80
قطعه شمارهٔ ۳ : گفت فیاض خان والا شان 98
قطعه شمارهٔ ۴ : مجوش ای فرومایه گر من تو را 112
قطعه شمارهٔ ۵ : عزیزم بهر آزارم نهانی 85
قطعه شمارهٔ ۶ : امیر داد گستر خان عادل 107
قطعه شمارهٔ ۷ : صبح و شامی و ماه‌رخساری 88
قطعه شمارهٔ ۸ : زنگیی با دو ترک و دو هندو 103
قطعه شمارهٔ ۹ : تو ای نسیم صباحی که پیک دلشدگانی 111
شمارهٔ ۱ : بیار وعده خلافم گر اتفاق افتاد 126
شمارهٔ ۲ : با حریفی که بی‌سبب دارد 89
شمارهٔ ۱ : در زمان خدیو دارا شان 133
شمارهٔ ۲ : از محمدعلی آن گلبن بی‌خار افسوس 84
شمارهٔ ۳ : گرامی‌ترین یاری از دوستان 107
شمارهٔ ۴ : خان والا گهر محمدخان 93
شمارهٔ ۵ : خان ذیجاه فلک مرتبه عبدالرزاق 107
شمارهٔ ۶ : آه که از جور چرخ، وز ستم روزگار 99
شمارهٔ ۷ : دریغ از حاجی ابراهیم آن دانای روشندل 79
شمارهٔ ۸ : شکرلله که جهان را ز قدوم 93
شمارهٔ ۹ : خان احمد دون کز ستم و ظلم پیاپی 106
شمارهٔ ۱۰ : سپهر مجد و خورشید سماحت اختر عزت 102
شمارهٔ ۱۱ : حیف از حاجی محمد صادق روش ضمیر 82
شمارهٔ ۱۲ : صدهزار افسوس کز جور سپهر واژگون 117
شمارهٔ ۱۳ : بلبل گویای این باغ آذر از دور سپهر 99
شمارهٔ ۱۴ : در عهد خان دوران فرمانروای گیتی 104
شمارهٔ ۱۵ : فخر زمان میرزا صادق نیکو سرشت 60
شمارهٔ ۱۶ : چون ز بیداد چرخ بدرنسا 92
شمارهٔ ۱۷ : حیف از هدیه آن گل رعنا 99
شمارهٔ ۱۸ : دریغ و درد که دور سپهر فاطمه را 96
شمارهٔ ۱۹ : به تایید دارای گردون سپهر 96
شمارهٔ ۲۰ : هزار افسوس کز بیداد گردون 99
شمارهٔ ۲۱ : چون آقا صادق آن فروزان اختر 92
شمارهٔ ۲۲ : چو عبدالباقی آن خان فلک قدر 116
شمارهٔ ۲۳ : فخر سادات رفیع الدرجات 98
شمارهٔ ۲۴ : صد هزار افسوس کز بی‌مهری گردون نهاد 97
شمارهٔ ۲۵ : حیف ز حاجی نبی گوهر بحر وجود 86
شمارهٔ ۲۶ : خسرو کشور سخن مشتاق 81
شمارهٔ ۲۷ : شمع بزم اهل دل آقا علی‌اکبر که بود 75
شمارهٔ ۲۸ : آه که از جور فلک شد به باد 84
شمارهٔ ۲۹ : دریغ و درد کز بیداد گردون 94
شمارهٔ ۳۰ : به حکم بندهٔ خلاق آن رزاق بی‌منت 68
شمارهٔ ۳۱ : چو حوری جهان آن پسندیده زن 100
شمارهٔ ۳۲ : خان احمدبیک چون به جنت 137
شمارهٔ ۳۳ : چون خان جهان پناه از دور زمان 91
شمارهٔ ۳۴ : سپهر فضل و هنر آفتاب عز و شرف 95
شمارهٔ ۳۵ : صدهزار افسوس از فخر زمان زینت که بود 126
شمارهٔ ۳۶ : ساکن کنعان مهجوری خلیل 85
شمارهٔ ۳۷ : هزار افسوس کز بزم جهان ناگاه بیرون شد 119
شمارهٔ ۳۸ : خان جم کوکبه عبدالرزاق 135
شمارهٔ ۳۹ : حیف از فاطمه آن نخل جوان 129
شمارهٔ ۴۰ : گوهر این نه صدف آقا عزیز 99
شمارهٔ ۴۱ : میرزا صادق که پیش قامتش 118
شمارهٔ ۴۲ : حیف و صد حیف کز نهیب اجل 124
شمارهٔ ۴۳ : دریغا که شد در نقاب تراب 105
شمارهٔ ۴۴ : هزار حیف که از گلشن جهان آخر 94
شمارهٔ ۴۵ : محیط مروت که جوید نقاب 99
رباعی شمارهٔ ۱ : گر فاش شود عیوب پنهانی ما 136
رباعی شمارهٔ ۲ : ای غیر بر غم تو درین دیر خراب 125
رباعی شمارهٔ ۳ : از عشق کز اوست بر لبم مهر سکوت 131
رباعی شمارهٔ ۴ : روی تو که رشک ماه ناکاسته است 133
رباعی شمارهٔ ۵ : ساقی فلک ارچه در شکست من و توست 120
رباعی شمارهٔ ۶ : این تیغ که شیر فلکش نخجیر است 126
رباعی شمارهٔ ۷ : این تیغ که در کف آتشی سوزان است 127
رباعی شمارهٔ ۸ : این تکیه که رشک گلستان ارم است 109
رباعی شمارهٔ ۹ : یک لحظه کسی که با تو دمساز آید 254
رباعی شمارهٔ ۱۰ : هر شب به تو با عشق و طرب می‌گذرد 523
رباعی شمارهٔ ۱۱ : یارب رود از تنم اگر جان چه شود 143
رباعی شمارهٔ ۱۲ : دست ساقی ز دست حاتم خوشتر 110
رباعی شمارهٔ ۱۳ : ای مستمعان را ز حدیث تو سرور 83
رباعی شمارهٔ ۱۴ : باز آی و به کوی فرقتم فرد نگر 109
رباعی شمارهٔ ۱۵ : باز آی و دلم ز هجر پردرد نگر 114
رباعی شمارهٔ ۱۶ : دارم ز غم فراق یاری که مپرس 98
رباعی شمارهٔ ۱۷ : مهجور تو را شب خیالی که مپرس 116
رباعی شمارهٔ ۱۸ : دارم ز جدایی غزالی که مپرس 113
رباعی شمارهٔ ۱۹ : بس مرد که لاف می‌زد از مردی خویش 113
رباعی شمارهٔ ۲۰ : دلخسته‌ام از ناوک دلدوز فراق 133
رباعی شمارهٔ ۲۱ : ای در حرم و دیر ز تو صد آهنگ 122
رباعی شمارهٔ ۲۲ : آن گل که چو من هزار دارد بلبل 138
رباعی شمارهٔ ۲۳ : اکنون که زمین شد ز بهاران همه گل 214
رباعی شمارهٔ ۲۴ : از جور بتی ز عمر خود سیر شدم 124
رباعی شمارهٔ ۲۵ : از عشق تو جان بی قراری دارم 135
رباعی شمارهٔ ۲۶ : اول بودت برم گذر مسکن هم 107
رباعی شمارهٔ ۲۷ : زان روز که شد بنای این نه طارم 96
رباعی شمارهٔ ۲۸ : من از همه عشاق تو مغموم‌ترم 114
رباعی شمارهٔ ۲۹ : در دهر چه غم ز بینوایی دارم 107
رباعی شمارهٔ ۳۰ : این گل که به چشم نیک و بد خارم ازو 110
رباعی شمارهٔ ۳۱ : هر گل که شمیم مشکبار آید ازو 118
رباعی شمارهٔ ۳۲ : بر روی زمین نه کار یک کس دلخواه 161
رباعی شمارهٔ ۳۳ : این ریخته خون من و صد همچو منی 110
رباعی شمارهٔ ۳۲ : بر روی زمین نه کار یک کس دلخواه 138
رباعی شمارهٔ ۳۴ : ای خواجه که نان به زیردستان ندهی 125
رباعی شمارهٔ ۳۵ : افسوس که از همنفسان نیست کسی 135
رباعی شمارهٔ ۳۶ : هرچند که گلچهره و سیمین بدنی 156
شمارهٔ ۱ : تجافی طبیبی نائیا عن‌دوائیا 124
شمارهٔ ۲ : سلمی علی رحلها و الرحل محمول 172
شمارهٔ ۳ - فی مدیح الرسول صلی الله علیه و آله و سلم : نادمت اهل الحمی یوما بذی سلم 143
ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او : ای فدای تو هم دل و هم جان 149