🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای آفتـــاب روشـــن عشــــق ، وقتـــی نمی تابـــی حقیرم
چون سایـــه ای در متن غـــاری ، موهوم و تاریکی پذیرم
مثل سئوالــــی بـــی جوابـــم ، در لحظـــه های ناصبوری
یک فرصــــت از دست رفتــــه ، در وقتهـــــای ناگزیرم
در چنبــــر نازک دلیها ، احســـــاس تـردی نیستم بیش
در خودشکستم یا شکستند ، یاران از جان کرده سیرم
عمـــری است روح خسته ام را ، در پیکـری تابوت گونه
با خود به هر سو می کشانــــم ، بی انتها باشد مسیرم
از هیـــچ لبخنـــدی نیامد ، عشقــــی به پشتیبانی دل
دستی نگفـــت از مهربانـــی ، بگذار دستت را بگیرم
آزادیـــم را عقـــل حتی ، کاری عبـــث دانســـت زیرا
در پیله ی خویشــم گرفتـــار ، در دام رویاها اسیرم
در فصلهای تشنه کامی ، یک جرعه آبم کس نبخشید
چشــم انتظار لطف بـاران ، چون تکدرختی در کویرم
ویرانه جویی زار و خسته ، چون جغــدهای ناخجسته
ای بال و پـرهــای شکسته ، رخصت! بمانم یا بمیرم؟
خوانش: 1020
سپاس: 6
تعداد نظر: 6
چون شدم محو تو از هر دوجهان آزادم
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم
خوانش: 676
سپاس: 6
تعداد نظر: 12
گاهی نمی شود به دلی اضطراب داد
احساس را به خاطر مشتی عذاب داد
هم بر خطوط زلف پریشان کشید دست
هم شانه کرد و نقش و نگاری به تاب داد
آری نمی شود همه زیبایی از تو بُرد
باید به داده از تو، حساب و کتاب داد
کوهی به دوش می کشم از دردِ درک و فهم
پندار نیک نیست، کسی را خطاب داد!
پنهانترین خیال مرا سر بریده اند
با آن حقیقتی که به من یک طناب داد
هرگز نمی توان که ندانست و سر کشید
شعری که جرعه جرعه آن را شراب داد
دستی به رسم هدیه اگر ماه می دهد
باید عوض به منتی از آفتاب داد
پُر واژه بود، در شب لبریز، شعر تلخ
چشمم برای اشک جوابیّه خواب داد
روح اله اصغرپور
خوانش: 1782
سپاس: 7
تعداد نظر: 4
تعداد نقد: 4
خواب دیدم که ز عشق تو جوان می میرم
ضربان در ضربان در ضربان می میرم…..
فتنه ای سبز شده پشت نگاهت حالا
"بی بصیرت" شدم و مثل "سران" می می میرم!
با قدم های خودت وارد میدان شده ای
با رجز خوانی تو مرثیه خوان می میرم…
نوح من! غرق شدم راه نجاتی بفرست
ناخدا گفت ولی در جریان می میرم….
به جهنّم! که دگر میکده ها تعطیلند…!
ساقیا مست شدم! "جامه دران " می میرم…
دست من نیست ! خدا خواسته عیسی باشی
به دمی زنده کنی …شاد از آن می میرم…
عاشق ترجمه ی چشم زلالت هستم
پر تلاطم شده ام گرچه روان می میرم
به امیدی که شود از تو نشانی پیدا
سر هر کوچه پی ات نعره زنان می میرم
گر بیایی "تو" ردیف غزل من باشی…
می زنم شعله به این شعر و عیان می میرم…
معصومه بیرانوند
دهم مهر94
خوانش: 622
سپاس: 6
تعداد نظر: 13
می کُشد درد فراق یار ما را عاقبت
می کِشد دست قضا بر دار ما را عاقبت
خوانش: 820
سپاس: 6
تعداد نظر: 13
تعداد نقد: 4
آرام بخــــوان به گــــوش من تلقینی
تکـــــــــرار بکـــن… بـرای مـن آئینی
خوانش: 1349
سپاس: 10
تعداد نظر: 17
تعداد نقد: 1
با غروری نجیب وروحانی… وسـعت درد را شنا کردند
دل به توفان موج ها دادند… میل دیدار آشــنا کردند
خوانش: 942
سپاس: 12
تعداد نظر: 16
مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)
«در پاسخ به تهدید تحریم نفت و جنگ، ما نیز تهدیدهایی داریم که به موقع اعمال می کنیم.»
خوانش: 1065
سپاس: 9
تعداد نظر: 9
وجودم آتش و شعر و غزل شد
دل دیوانه همدست اجل شد
خوانش: 1564
سپاس: 13
تعداد نظر: 13
تعداد نقد: 6