🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
از کف دستی نه کف، آری ببین جان یافتم
لعلِ رخشانی به از لعلِ بَدخشان یافتم
خوانش: 922
سپاس: 9
تعداد نظر: 8
ز بــــرج عصمــــت حـــق آفتـــاب بی بدیل آمد
«امـــام عسکـــری» فرخنــده مـولـــود جلیل آمد
خوانش: 995
سپاس: 6
تعداد نظر: 5
« دودیم ؛ وگاهی آه ما ، بر آستانی می رود »
……………..
خوانش: 1058
سپاس: 8
مهررخشان،یاره زرین ، بـاره رخشی، زین کند
آب و تـاب زمهـریـرسـتـان زم ، تـوزیـن کند
خوانش: 961
سپاس: 7
نازک ترین نارنجی ها
مـویه ره ، بستم ؛ ممـوید چینی ام ؛ کز بش زنی
چین پر، دارد جبین ؛ هی های…! پرچین، نشکنی
حافظی بختـی ، نجـویـد ؛ رنـدی یی معشوقه بـاز
طـالـع سعـد . ی ، نخـوانند ؛ از کـفی اهـریمـنی
بر گل بـرفی ، مشو مفتـون ؛ که سـازد ؛ آدمـک
بـرفـ ، برف ست ؛ و گلولـه در گلویش، بهـمـنی
چشمهء خورشید را، امکان چه داری؟ در قیاس
مـوشییی شبـکـور شعـلـه ، پاسـپـورتت برزنـی
گِل ، کجـا ! و بـوتـه ی پـردازش لعـلی مـذاب !!
بوسه زن گل بوتگان را، تاجـریزان ؛ گلشـنی !
چون ! پـزی ؛سـودای همآغـوشی از بسترخیـال
تـا ، طنیـن ، دارد ؛ بسـامـد را ، منـاری مـأذنـی
زیـر چتــرگل ، مـلـودی سـاز سـازی ایـده آل
: بوسهء شکرانهء سهـره ست ؛ مـأوا مـأمـنی
تـا ، بـر آرد منـبـری بر بـام ؛ جـار عشـق ، زن
عیـد فطرش ، سابق از تهلیـل و مـلـّی – میهـنی
باب تمـّت ، فصل تعـویض مقال ست ؛ از ادب_
در مبـادی_ گر نه ، درآداب ، داری ؛ خود زنی
آخـر….!. ای اقبـال اندروا ! , قبـالت کـرده گم
خود ،تنش پردازخویشی ؛ باز، برخود ، می تنی!
شد دل همسایه جان، داعش نشین؛آتش فشان
تا ، اروپـایی شـدن ، بیـلمــــاز ، می سـازد غنـی
نرخ یو . اس. بازی ات ، اعلا ، مهـاجر ساز شد
جام جمعیت ، پراست ؛ امنیت ار ، برجـام ، نـی
خوانش: 1092
سپاس: 5
قصیده خراسان را به همسر عزیزم خانم علیزاده تقدیم می کنم
*مقدمه ای بر «قصیده ی خراسان»
خوانش: 2479
سپاس: 26
تعداد نظر: 68
تعداد نقد: 3
از بَر کن ای نگار،این شعرِ غم فزا را
خوانش: 1346
سپاس: 16
تعداد نظر: 45
تعداد نقد: 1
ولی را نباشد به سر، خودسری
به دانا سری باشدش همسری
خوانش: 1871
سپاس: 16
تعداد نظر: 34
تعداد نقد: 4