🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مُحتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت *
مست ، مستی کرد ، آمد پیش و دندانش گرفت
خوانش: 441
سپاس: 2
تعداد نظر: 6
روزِ زن زندگی مرد الی زندان است
مردنِ مرد ، و آن مردترین مردان است
خوانش: 392
سپاس: 8
تعداد نظر: 16
چون که افتادم به روی خاک دیدم بس سیاه ست
قابله بس زیرک است و گوئیا از مافیا ست …
خوانش: 506
سپاس: 14
تعداد نظر: 36
من !
در این دنیا که « آن دنیا » ی توست
خوانش: 700
سپاس: 14
تعداد نظر: 26
تلگرام اومد و هوش از سرم رفت
کتاب و درس و حتی دفترم رفت
خوانش: 726
سپاس: 8
تعداد نظر: 14
پیــرمــرد فالگیــــری در گــذر
دیــدم و گفتم : چطوری ای پدر؟
خوانش: 682
سپاس: 4
تعداد نظر: 3
رفـت در نــزد شیــخ ، تازه مرید
بـه دو زانــو نشست و بــا تمجید
خوانش: 691
سپاس: 1
تعداد نظر: 2
تفکیکِ این عشق از هوس بر عهده ی من بود
تو فرقِ شیر و دوغ را به زور می فهمی…
خوانش: 624
سپاس: 11
تعداد نظر: 21
تعداد نقد: 2
با جهان دوست شدیم کار رها خواهم کرد
میشوم مستر کامی حال چه ها خواهم کرد
خوانش: 804
سپاس: 9
تعداد نظر: 11
پر جاذبه، مهربان و بس محبوب است
تا دلبرم اوست حال و روزم خوب است
خوانش: 586
سپاس: 9
تعداد نظر: 6
مثل یک حبّه ی انگور سیاه
زیر دندان شغالی مفلوک
خوانش: 942
سپاس: 7
تعداد نظر: 8
هر که در کشور ما سیم و زرش بیشتر است
شده ثابت که زیـــان و ضررش بیشتر است
ماکیــــان را کنــــد آرامــش خوابیدن سلب
شام در لانه خروسـی که پَرَش بیشتر است
خوانش: 776
سپاس: 6
تعداد نظر: 6