شعر پاک

🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

تندیس شعرپاک

کلام بزرگان

نزد خداپرستان دانی که چیست طاعت؟
آن سیرتی که در وی آزارِ دل نباشد

« اوحدی مراغه‌ای »

تازه ترین نظرات

محمد ورچندی در قبله ی بی سمت و سو

سلام ها نثار جانتان جناب یغمایی عزیز، زیبایی در نگاه شماست☺️ ممنونم که شعر حقیر را میوانید🙏🙌🏻

حسن نبی در ضرر نکنید

درود ، احسنت جناب معصومی عزیز قلمتان نویسا👌👌

طارق خراسانی در کهکشان در کف نگاه حسین

سلام سپاس از مهر نگاهتان در پناه خدا 🌹

حدیث عبدلی در سال های عسل

سلام و عرض ارادت و احترام جناب علی محمدی برادر گرانقدرم زیبا حضور دوستانی چون شماست

حدیث عبدلی در سال های عسل

سلام و عرض ارادت و احترام جناب خراسانی گرانقدر از حضور پر مهر و نظر

مشاهده تمام نظرات و نقدها

کاربران دارای اشتراک

ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

آرزو بزن بیرانوند

امیر وحدتی "یگانه"

محمد رضا شرعی ( شبگرد )

آمار سایت

اعضا تایید شده: 1773

تعداد اشعار: 26565

تعداد مطالب: 2880

تعداد کل نظرات و نقدها:146460

حاضرین در سایت

متولدین امروز

شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک می‌گوید:

انوش بیات

لیست اشعار خردنامه اسکندری

عنوان شعر	خوانش	نظرات
بخش ۲ - مناجات در اظهار افتادگی عجز و پیری و به پایمردی عنایت استدعای دستگیری	101
بخش ۳ - در نعت خواجه ای که دیباچه کمال او «کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین » است و روزنامه حال خجسته مآل او «انا سید الأولین و الآخرین »	92
بخش ۴ - پایه معراج سخن را بلند ساختن و سخن پایه معراج خواجه پرداختن	138
بخش ۵ - در دعای دولتخواهی حضرت ولایت پناهی عبیداللهی لازالت ایام بقائه مصونة عن التناهی و مأمونة عن اصابة الدواهی	112
بخش ۷ - جواب از این سؤال که چون دعای مظلوم مستجاب است چرا دعای اکثر مظلومان از اجابت در حجاب است	136
بخش ۶ - در مدحت سایه خدا که سایه بودن وی مر آن حضرت را چون آفتاب بر همه ذرات عالم روشن است لازال ممدودا علی مفارق العالمین	131
بخش ۱۴ - معارضه حکیم و لئیمی که صورت این چون سیرت آن آراسته بود و صورت آن چو سیرت این ناپیراسته	118
بخش ۸ - گوش خالی فرزند ارجمند را به گوهر پند گوهر بند کردن و لوح ساده اش را به نقوش نصیحت نشانمند ساختن	126
بخش ۹ - در نصیحت نفس مفلس از بضاعت طاعت و دلالت وی به طریق تجرید و قناعت	187
بخش ۱۰ - حکایت آن از قافله حاجیان دور افتاده با آن پیر زال در بادیه قناعت بر قدم توکل ایستاده	142
بخش ۱۱ - گفتار در فضایل سخن و سخنوری و تقریب نظم این منظومه از عیب تکلف بری که نامزد است به خردنامه اسکندری	137
بخش ۱۲ - حکایت آن خاد که گوش بر افسانه غوک نهاد و نقد را به امید نسیه از دست بداد	106
بخش ۱۳ - آغاز سخن گستری به شروع در خردنامه اسکندری	148
بخش ۱۵ - داستان آفتاب دولت فیلقوس به سر دیوار رسیدن و آیینه اسکندری را در مقابله آن داشتن و فروغ آن را در وی دیدن و سلطنت رابه ربقه تصرف وی در آوردن و از استاد وی ارسطو طلب وصیت کردن	107
بخش ۱۶ - حکایت آن پیر که جوان گریان را دید و موجب گریه او را پرسید	131
بخش ۱۷ - داستان اسکندر که خود را بر خاک تواضع انداخت و از خاک تواضع سر بر اوج ترفع افراخت	89
بخش ۲۳ - خردنامه سقراط	88
بخش ۲۵ - خردنامه بقراط	182
بخش ۱۸ - حکایت پسر مهتر ده که چون با پدر مشاهده حشمت و شوکت پادشاه شهر کرد	90
بخش ۲۶ - حکایت اعراض پدر حکیم از تربیت پسر لئیم	111
بخش ۲۸ - حکایت آن طفل خرد که نان بزرگ در دست داشت، می خورد و می گریست که این نان اندک است و اشتهای من بسیار	76
بخش ۲۹ - خردنامه اسقلینوس	102
بخش ۳۰ - حکایت آن نوخاسته تن به جامه آراسته که جامه هایش نغز و سخن هایش بی مغز بود	137
بخش ۱۹ - خردنامه ارسطاطالیس	122
بخش ۲۰ - حکایت آن اشتر که به مشورت روباه در آب خسبید و در آخر بار وی گران تر گردید	118
بخش ۳۲ - حکایت آن زشت روی خانه آرای که حکیمی در خانه وی منزل ساخت و در وقت حاجت آب دهان بر وی انداخت	100
بخش ۲۱ - خردنامه افلاطون	111
بخش ۲۲ - حکایت آن راستگوی که از ناراستی کج اندیشان به مسافرت بسیار سخن خود را راست کرد	99
بخش ۳۴ - حکایت آن قاضی غریب که پادشاه بر وی غضب کرد و گفت که خانه اش را به غارت از هر چه دارد بپردازند و خایه اش را بیرون کرده خصی سازند	88
بخش ۲۴ - حکایت آن مرغ ماهیگیر که حیله ای ساخت و آن ماهی ساده را در دام انداخت	144
بخش ۳۶ - حکایت سبب نارسیدن خلیفه به آن کنیزک نورسیده	95
بخش ۲۷ - خردنامه فیثاغورس	119
بخش ۳۱ - خردنامه هرمس	133
بخش ۳۳ - داستان جهانگیری اسکندر و عمارت شهرها و اختراع کارهای وی بر سبیل اجمال	107
بخش ۳۵ - خردنامه اسکندر	132
بخش ۳۷ - در نصیحت مجردان که به صحبت زنان آب خود نریزند و وصیت کدخدایان که از فرمانبرداری زنان بپرهیزید	120
بخش ۴۰ - حکایت شخصی که زمین خرید و در آنجا گنجی یافت، برنداشت که از آن فروشنده است و فروشنده قبول نکرد که من زمین را و هر چه در وی بوده فروخته ام	118
بخش ۳۸ - حکایت پرویز با آن ماهیگیر که چون ماهی درم ریزش کرد و به نصیحت تلخ شیرین که آن درم ریزی مضاعف شد	141
بخش ۴۱ - داستان کاغذ نوشتن مادر اسکندر و جواهر حکمت در آن پیچیدن و به اسکندر فرستادن	104
بخش ۳۹ - داستان خاقان چین که تحفه حقیر به اسکندر فرستاد و به حکمتی شریفش آگاهی داد	149
بخش ۴۲ - حکایت آن جوان رعنا که جامه های عید پوشید و به نظر عجب در خود نگریست و به آن تیر زهرآلود از پای در افتاد	103
بخش ۴۳ - داستان طلب وصیت کردن اسکندر از ارسطو و وصیت نوشتن وی	94
بخش ۴۴ - حکایت پادشاه فرزانه با آن دیوانه از خرد بیگانه	143
بخش ۴۵ - داستان نکته های حکمت راندن شاگردان ارسطو و خبر یافتن اسکندر از آن و عقدهای گوهر بر ایشان نثار کردن	97
بخش ۴۶ - داستان رسیدن اسکندر به زمین هند و ملاقات وی با حکیمان ایشان	129
بخش ۴۷ - حکایت آن حکیم کشتی شکسته رخت به دریا فکنده که بعد از نجات به واسطه حکمت به درجات رسید	117
بخش ۴۹ - حکایت آن حکیم از مردم بر کرانه و سؤال و جواب او با پادشاه زمانه	121
بخش ۴۸ - داستان رسیدن اسکندر به شهری که همه مردم پاکیزه روزگار بودند و سؤال و جواب ایشان	144
بخش ۵۳ - ظاهر شدن علامات وفات بر اسکندر و مکتوب نوشتن وی به سوی مادر	188
بخش ۶۲ - ندبه حکیم ششم	100
بخش ۶۳ - ندبه حکیم هفتم	101
بخش ۶۴ - ندبه حکیم هشتم	88
بخش ۶۵ - ندبه حکیم نهم	108
بخش ۶۶ - ندبه حکیم دهم	112
بخش ۵۰ - داستان ملاقات اسکندر باآن پادشاه زاده گریزان از تخت و افسر و مقالات ایشان با یکدگر	117
بخش ۵۱ - داستان رسیدن سکندر در سفر دریا به فرشته کوه قاف و طلب نصیحت از وی	114
بخش ۵۲ - حکایت خصومت غلام و خاتون مرزبان مرو با یکدیگر و بهتان آموختن غلام مر طوطیان را و ظاهر شدن آن بهتان	104
بخش ۵۴ - داستان وصیت کردن اسکندر که دستش را بعد از وفات از تابوت بیرون گذارند تا تهیدستی وی بر همه کس ظاهر شود	121
بخش ۵۵ - حکایت آن حکیم که با زن گفت هر چه نفقه کردی بهره تو آن است و آنچه برای خود گذاشتی نصیب دیگران است	125
بخش ۵۶ - داستان وفات اسکندر و ندبه حکیمان بر وی	187
بخش ۵۷ - ندبه حکیم اول	141
بخش ۵۸ - ندبه حکیم دوم	89
بخش ۵۹ - ندبه حکیم سوم	101
بخش ۶۰ - ندبه حکیم چهارم	105
بخش ۶۱ - ندبه حکیم پنجم	129
بخش ۶۸ - تعزیت گفتن حکیم اول	100
بخش ۶۹ - تعزیت گفتن حکیم دوم	114
بخش ۶۷ - داستان بردن تابوت اسکندر به اسکندریه و تعزیت گفتن حکیمان مادرش را	117
بخش ۷۰ - تعزیت گفتن حکیم سوم	98
بخش ۷۱ - تعزیت گفتن حکیم چهارم	149
بخش ۷۲ - تعزیت گفتن حکیم پنجم	112
بخش ۷۳ - عذر خواستن مادر اسکندر حکیمان را	121
بخش ۷۴ - تعزیت نامه ارسطو به مادر اسکندر	83
بخش ۷۷ - حکایت عمر گذرانیدن دیوانه بلخی از گریه بسیار به شوری و تلخی	95
بخش ۷۵ - جواب نوشتن مادر اسکندر نامه ارسطو را	114
بخش ۷۶ - در بی وفایی این رباط دو در و بساط آی و گذر که آینده در وی به محنت زید و رونده از وی به حسرت رود	80
بخش ۷۸ - به ختم پنجمین انگشت از پنجه ا ین کتب پنجگانه که دست قوی بازوان را تاب می دهد به خاتم خاتمه	140

ناحیه کاربری

ثبت نام در شعرپاک

کتابخانه

صور خیال در شعر فارسی

بیان و معانی

هنر مقدس

مکتب های ادبی

مشاهده تمام کتاب‌ها

سخن دل

بخند و این جهنم را گلستان کن… بگو چشم
برایم دلبری کن، مو پریشان کن…. بگو چشم

منِ مرداب را سودای فتح رودها نیست
مرا با موج گیسویت خروشان کن… بگو چشم

به من آب حیات و عمر جاویدان عطا کن
مرا یک بوسه ی جانانه مهمان کن… بگو چشم

حجاب از سر بگیر و گیسوانت را بیفشان
اطاعت از فرامین رضا خان کن… بگو چشم

نمی خواهم کسی چشمت زند زیبای شرقی
خودت را از تمام خلق پنهان کن… بگو چشم

اگر ذوقی نمانده در دلم، پایان آن باش
مرا دیوانه ی پاییز و باران کن… بگو چشم

شبیه ارتش نازی هجوم آور به قلبم
مرا در سلطه آور؛ چون لهستان کن… بگو چشم

تمام عمرِ من در حسرت پروانگی رفت
بیا و پیلگی ها را تو جبران کن… بگو چشم

« حمیدرضا گلشن »

تازه ترین نقدها

علی معصومی در سر منشاء دیوانگی

سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی

معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام و سپاس مجدد

طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی

معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ

طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را

مشاهده تمام نظرات و نقدها

آرشیو

ویدئو

فایل صوتی

کانال تلگرام