شعر پاک

عنوان شعر	خوانش	نظرات
بخش ۱ - از دفتر اول سلسلةالذهب تقدیس حضرت حق سبحانه تعالی	87
بخش ۲ - در نعمت سیدالمرسلین و خاتم‌النبیین (ص)	93
بخش ۳ - گفتار در ترغیب مسترشدان آگاه بر مداومت تکرار لا اله الا الله	94
بخش ۴ - در مراقبت حال	90
بخش ۵ - در تحقیق معنی اختیار و جبر	94
بخش ۶ - در بیان به عیب خود پرداختن و نظر به عیب دیگران نینداختن	100
بخش ۷ - در مذمت شعرای روزگار	92
بخش ۱۵ - قصهٔ عتیبه و ریا	112
بخش ۱۶ - رفتن معتمر و عتیبه به جستجوی ریا	101
بخش ۸ - در مذمت کم آزاری و نکوهش آزار مسلمانان	87
بخش ۹ - در بیان عشق و رهایی از خودپرستی	83
بخش ۱۰	194
بخش ۱۱ - گفتار در ختم دفتر اول از کتاب سلسلةالذهب	87
بخش ۱۲ - از دفتر دوم سلسلةالذهب در خلق اسماء باری و پیداش عشق	84
بخش ۱۳ - تمثیل	130
بخش ۱۴ - حکایت آن زن که سی سال در مقام حیرت بر یک جای بماند	95
بخش ۱۷ - رسیدن معتمر بعد از چندگاه بر سر قبر ایشان	88
بخش ۱۸ - حکایت بر سبیل تمثیل	92
بخش ۱۹ - در ختم دفتر دوم سلسله الذهب	102
بخش ۲۰ - از دفتر سوم سلسلة الذهب در حمد ایزد	101
بخش ۲۱	186
بخش ۲۲ - رسیدن پیامبر (ص) به گروهی و سخن گفتن با ایشان	121
بخش ۲۳ - گفتار در فضیلت جود و کرم	85
بخش ۲۴ - حکایت حاتم و بند از پای اسیری گشادن و بر پای خود نهادن	95
بخش ۲۵ - معالجه کردن بوعلی سینا آن صاحب مالیخولیا را	104
بخش ۲۶ - خاتمهٔ کتاب	103
بخش ۱ - در ستایش خداوند	86
بخش ۲ - در سبب نظم کتاب	74
بخش ۳	269
بخش ۴ - آغاز داستان سلامان و ابسال	81
بخش ۵ - ظاهر شدن آرزوی فرزند بر شاه	117
بخش ۶ - تدبیر کردن حکیم در ولادت فرزند پس از نکوهش شهوت و زن	128
بخش ۷ - صفت چوگان باختن سلامان	88
بخش ۸ - در صفت کمانداری و تیراندازی وی	95
بخش ۹ - در صفت جود و سخا و بذل و عطای وی	101
بخش ۱۱ - تاثیر حیلت‌های ابسال در سلامان	97
بخش ۱۰ - ظاهر شدن عشق ابسال بر سلامان	102
بخش ۱۲ - تمتع یافتن سلامان و ابسال از صحبت یکدیگر	112
بخش ۱۳ - آگاه شدن شاه و حکیم از کار سلامان و ابسال	102
بخش ۱۴ - نصیحت کردن شاه و حکیم سلامان را و جواب گفتن وی	91
بخش ۱۵ - تنگ شدن کار بر سلامان از ملامت بسیار و گریختن با ابسال	106
بخش ۱۶ - در دریا نشستن سلامان و ابسال و به جزیره‌ای خرم رسیدن	98
بخش ۱۷ - آگاه شدن شاه از گریختن سلامان و دیدن او در آیینهٔ گیتی‌نمای	102
بخش ۱۸ - رسیدن سلامان پیش پدر و اظهار شعف کردن وی	96
بخش ۱۹ - تنگدل شدن سلامان از ملامت پدر و در آتش رفتن با ابسال	112
بخش ۲۰ - بازماندن سلامان از ابسال و زاری کردن بر دوری وی	93
بخش ۲۱ - عاجز شدن شاه از تدبیر کار سلامان و مشورت با حکیم	98
بخش ۲۳ - وصیت کردن شاه سلامان را	87
بخش ۲۲ - منقاد شدن سلامان حکیم را	97
بخش ۲۴ - مراد ازین قصه تنها صورت قصه نیست	85
بخش ۲۵ - در بیان مقصود	75
بخش ۴ - در تنبیه سخنوران	84
بخش ۱ - آغاز سخن	110
بخش ۲ - مناجات	80
بخش ۳ - در فضیلت سخن	73
بخش ۵ - در آفرینش عالم	109
بخش ۶ - حکایت شیخ روزبهان با بیوه‌ای که میوهٔ دل خود را شیوهٔ مستوری می‌آموخت	107
بخش ۷ - حکایت مسافر کنعانی	77
بخش ۸ - حکایت بیرون کشیدن تیر از پای شاه ولایت علی (ع)	95
بخش ۹ - حکایت زنده دلی که با مردگان انس گرفته بود	96
بخش ۱۰ - در اشارت به خاموشی که سرمایهٔ نجات است	94
بخش ۱۱ - حکایت لاک‌پشت و مرغابیان	127
بخش ۱۲ - در اشارت به هشیاری روز و بیداری شب	77
بخش ۱۴ - حکایت درازدستی وزیر	91
بخش ۱۳ - در مخاطبهٔ سلاطین	79
بخش ۱۵ - حکایت زاغی که به شاگردی رفتار کبک رفت	86
بخش ۱۶ - در اشارت به حسن	103
بخش ۱۷ - در اشارت به عشق	90
بخش ۱۸ - ختم خطاب و خاتمهٔ کتاب	107
بخش ۱ - مناجات	101
بخش ۳ - در شرح سخن	141
بخش ۲ - سبب نظم جوهر آبدار سبحةالابرار	73
بخش ۴ - حکایت شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی، رحمةالله، که چون این بیت بگفت که: «برگ درختان سبز، در نظر هوشیار» «هر ورقی دفتری‌ست معرفت کردگار» یکی از اکابر در خواب دید که جمعی از ملائکه طبق‌های نور از بهر نثار وی می‌بردند:	87
بخش ۵ - در استدلال بر وجود آفریدگار	99
بخش ۶ - حکایت آن ماهیان که تا به خشکی نیفتادند دریا را نشناختند	84
بخش ۷ - مناجات در طلب وصول به شهود	86
بخش ۸ - حکایت مناظرهٔ کلیم با ابلیس سیه گلیم	110
بخش ۹ - در بیان ارادت	82
بخش ۱۰ - حکایت آن مرید گرم رو و پیر	111
بخش ۱۱ - مناجات	83
بخش ۱۲ - در مقام توبه	88
بخش ۱۳ - حکایت آن وزیر که دل پندپذیر داشت	92
بخش ۱۴ - حکایت شیرزن موصلی	94
بخش ۱۵ - حکایت صبر عیار	117
بخش ۱۶ - در رجاء که به روایح وصال زیستن است و به لوایح جمال نگریستن	116
بخش ۱۷ - حکایت ابراهیم و پیر آتش پرست	96
بخش ۱۸ - حکایت خوابیدن ابوتراب نسفی در میدان جنگ	93
بخش ۱۹ - در عشق	124
بخش ۲۰ - سؤال و جواب ذوالنون با عاشق مفتون	101
بخش ۲۱ - حکایت پیر خارکش	90
بخش ۲۲ - فتوت	125
بخش ۲۳ - در صدق چنانکه ظاهر و باطن یک‌سان بود	75
بخش ۲۴ - حکایت وارد شدن میهمان بر اعرابی	82
بخش ۲۵ - مناجات	69
بخش ۲۶ - در سماع	121
بخش ۲۸ - حکایت حکیم سنائی رحمةالله علیه که وقت وفات این بیت می‌خواند: «بازگشتم از سخن زیرا که نیست» «در سخن معنی و در معنی سخن»	119
بخش ۲۷ - در نصیحت به نفس خود و یاد از شاعران گذشته	94
بخش ۲۹ - مناجات	85
بخش ۳۰ - خطاب به خوانندگان و عیبجویان	76
بخش ۲ - در حمد و ستایش	71
بخش ۵ - در فضایل سخن	92
بخش ۳۱ - ختم کتاب و خاتمهٔ خطاب	96
بخش ۸ - در خواب دیدن زلیخا، یوسف را	77
بخش ۳ - در اثبات واجب الوجود	103
بخش ۱۹ - آغاز حسدبردن برادران بر یوسف	78
بخش ۴ - در بیان فضیلت عشق	96
بخش ۶ - آغاز داستان و تولد یوسف	110
بخش ۷ - در صفت زیبایی زلیخا	89
بخش ۹ - بیدار شدن زلیخا از خواب و نهفتن اندوه خود از پرستاران	92
بخش ۱۰ - پرسیدن دایه از حال زلیخا	128
بخش ۱۱ - خواب دیدن زلیخا، یوسف را بار دوم	75
بخش ۱۲ - به خواب دیدن زلیخا، یوسف را بار سوم	104
بخش ۱۳ - آمدن رسولان شاهان چندین کشور به خواستگاری زلیخا	96
بخش ۱۴ - رفتن رسول از سوی پدر زلیخا به جانب عزیز مصر	101
بخش ۱۵ - فرستادن پدر، زلیخا را به مصر	95
بخش ۱۶ - دیدن زلیخا عزیز مصر را از شکاف خیمه	86
بخش ۱۷ - به مصر درآمدن زلیخا و نثار افشاندن مصریان بر وی	105
بخش ۱۸ - عمر گذراندن زلیخا در مفارقت یوسف	81
بخش ۲۹ - مطالبه کردن زلیخا وصال یوسف را و استغنا نمودن یوسف از وی	89
بخش ۳۴ - خانه هفتم	82
بخش ۳۷ - زبان به طعنهٔ زلیخا گشادن زنان مصر و به تیغ غیرت عشق دست ایشان بریدن	86
بخش ۳۹ - احسان یوسف به زندانیان و تعبیر خواب ایشان و شاه مصر را کردن	118
بخش ۴۲ - التفات نکردن یوسف به زلیخا در کفر و التفات به وی پس از توحید	126
بخش ۲۱ - درخواست برادران یوسف از پدر که وی را با خود به صحرا برند	92
بخش ۲۴ - دیدن زلیخا، یوسف را	80
بخش ۲۶ - خدمتگاری نمودن زلیخا، یوسف را	135
بخش ۲۷ - شرح دادن یوسف قصهٔ محنت راه و زحمت چاه را برای زلیخا	106
بخش ۲۸ - تمنا کردن یوسف شبانی را	71
بخش ۴۳ - عقد نکاح بستن یوسف با زلیخا	109
بخش ۴۵ - در خاتمهٔ کتاب	97
بخش ۲۰ - خواب دیدن یوسف که آفتاب و ماه و یازده ستاره او را سجده می‌برند	112
بخش ۱ - سرآغاز	98
بخش ۲۲ - به صحرا بردن برادران یوسف را و به جاه افگندنش	107
بخش ۵ - عهد وفا بستن لیلی با قیس	102
بخش ۲۳ - بیرون آوردن کاروانیان یوسف را از چاه و بردن به مصر	128
بخش ۲۵ - خریدن زلیخا یوسف را به اضعاف، در حراج	72
بخش ۶ - خبر یافتن پدر مجنون از عشق او به لیلی	121
بخش ۳۰ - فرستادن زلیخا، یوسف را به باغ	109
بخش ۳۱ - عرضه کردن کنیزان جمال خویش را بر یوسف و یکتاپرست کردن یوسف ایشان را	100
بخش ۳۲ - تضرع کردن زلیخا پیش دایه و راهنمایی او زلیخا را به ساختن عمارت	90
بخش ۳۳ - وصف آرایش کردن زلیخا	154
بخش ۳۵ - رسیدن عزیز مصر در همان دم و سال از یوسف و زلیخا	88
بخش ۳۶ - گواهی دادن طفل شیرخواره به بی‌گناهی یوسف	72
بخش ۳۸ - به زندان رفتن یوسف	91
بخش ۴۰ - بیرون آمدن یوسف از زندان و وفات عزیز مصر و تنهایی زلیخا	96
بخش ۴۱ - ابتلای زلیخا به محنت فراق بعد از وفات عزیز مصر	93
بخش ۴۴ - وفات یافتن یوسف و هلاک شدن زلیخا از مفارقت وی	70
بخش ۲ - آشنایی قیس و لیلی	105
بخش ۳ - شتافتن قیس به دیدن لیلی در فردای آن روز	80
بخش ۴ - در بوتهٔ امتحان گداختن لیلی، قیس را	91
بخش ۷ - بدگویی کردن غمازان نزد لیلی از مجنون	78
بخش ۸ - با خبر شدن قبیلهٔ لیلی از عشق او و مجنون و منع وی از دیدن یکدیگر	84
بخش ۱۱ - رفتن پدر و اعیان قبیلهٔ مجنون به خواستگاری لیلی	139
بخش ۱۶ - نامه نوشتن لیلی به مجنون	115
بخش ۲۰ - ساقی نامه مغنی نامه	110
بخش ۹ - سیاست کردن پدر لیلی وی را به خاطر دیدار مجنون	111
بخش ۱۷ - بیمار شدن شوهر لیلی و وفات یافتن وی	97
بخش ۱۸ - شکستن لیلی کاسهٔ مجنون را و رقص کردن وی از ذوق آن	116
بخش ۲۲ - در ختم کتاب و خاتمهٔ خطاب	211
بخش ۲ - در نصیحت نفس مفلس	140
بخش ۳ - گفتار در فضایل سخن و سخنوری	121
بخش ۱۰ - شکایت بردن پدر لیلی از مجنون پیش خلیفه	126
بخش ۱۲ - ملاقات کردن مجنون، لیلی را غیبت مردان قبیله	119
بخش ۱۳ - وصف تابستان و به سفر حج رفتن لیلی و همراه شدن مجنون با قافلهٔ وی	119
بخش ۱۴ - عاشق شدن جوانی از ثقیف به لیلی و نکاح کردن آن دو	99
بخش ۱۵ - شنیدن مجنون شوهر کردن لیلی را	129
بخش ۴ - آغاز داستان	103
بخش ۱۹ - در انتظار لیلی ایستادن مجنون و آشیان کردن مرغ بر سر وی	91
بخش ۲۰ - مرگ مجنون	159
بخش ۲۱ - وصف خزان و مرگ لیلی	123
بخش ۵ - نزدیک شدن مرگ فیلقوس و به حضور خواستن اسکندر	107
بخش ۶ - مرگ فیلقوس و پادشاهی اسکندر	158
بخش ۷ - خردنامهٔ ارسطو	94
بخش ۸ - خردنامهٔ افلاطون	108
بخش ۹ - خردنامهٔ سقراط	92
بخش ۱۰ - خردنامهٔ بقراط	118
بخش ۱۱ - خردنامهٔ فیثاغورس	115
بخش ۱۳ - خردنامهٔ اسکندر	82
بخش ۱۲ - داستان جهانگیری اسکندر	132
بخش ۱۵ - کاغذ نوشتن مادر اسکندر به وی	101
بخش ۱۴ - تحفهٔ حقیر فرستادن خاقان چین برای اسکندر	391
بخش ۱۸ - وصیت اسکندر که پس از مرگ دستش را از تابوت بیرون بگذارند	135
بخش ۱۶ - گفتگوی اسکندر با حکیمان هند	99
بخش ۲۱ - پایان کتاب	135
بخش ۱۷ - ظاهر شدن نشانهٔ مرگ بر اسکندر و نامه نوشتن او به مادر	105
بخش ۱۹ - مرگ اسکندر و پایان داستان	132