🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

لیست اشعار دیوان اشعار
عنوان شعر خوانش نظرات
غزل شمارهٔ ۱ : بیا ای جان بیا ای جان بیا فریاد رس ما را 148
غزل شمارهٔ ۲ : جرمی ندارم بیش از این کز جان وفادارم ترا 107
غزل شمارهٔ ۳ : ای کرده خجل بتان چین را 108
غزل شمارهٔ ۴ : ای کرده در جهان غم عشقت سمر مرا 108
غزل شمارهٔ ۵ : تا بود در عشق آن دلبر گرفتاری مرا 112
غزل شمارهٔ ۶ : گر باز دگرباره ببینم مگر اورا 139
غزل شمارهٔ ۷ : از دور بدیدم آن پری را 105
غزل شمارهٔ ۸ : جانا به جان رسید ز عشق تو کار ما 89
غزل شمارهٔ ۹ : ای غارت عشق تو جهانها 137
غزل شمارهٔ ۱۰ : ای از بنفشه ساخته گلبرگ را نقاب 98
غزل شمارهٔ ۱۱ : خه‌خه به نام ایزد آن روی کیست یارب 113
غزل شمارهٔ ۱۲ : خه از کجات پرسم چونست روزگارت 108
غزل شمارهٔ ۱۳ : در همه عالم وفاداری کجاست 112
غزل شمارهٔ ۱۴ : غم عشق تو از غمها نجاتست 103
غزل شمارهٔ ۱۵ : تا دل مسکین من در کار تست 109
غزل شمارهٔ ۱۶ : جرم رهی دوستی روی تست 112
غزل شمارهٔ ۱۷ : دل در آن یار دلاویز آویخت 99
غزل شمارهٔ ۱۸ : ای به دیدهٔ دریغ خاک درت 108
غزل شمارهٔ ۱۹ : رخت مه را رخ و فرزین نهادست 87
غزل شمارهٔ ۲۰ : گلبن عشق تو بی‌خار آمدست 89
غزل شمارهٔ ۲۱ : پایم از عشق تو در سنگ آمدست 124
غزل شمارهٔ ۲۲ : کارم ز غمت به جان رسیدست 132
غزل شمارهٔ ۲۳ : حسن را از وفا چه آزارست 115
غزل شمارهٔ ۲۴ : معشوقه به رنگ روزگارست 112
غزل شمارهٔ ۲۵ : ز عشق تو نهانم آشکارست 118
غزل شمارهٔ ۲۶ : ای یار مرا غم تو یارست 98
غزل شمارهٔ ۲۷ : یارب چه بلا که عشق یارست 95 2
غزل شمارهٔ ۲۸ : هر شکن در زلف تو از مشک دالی دیگرست 110
غزل شمارهٔ ۲۹ : امید وصل تو کاری درازست 104
غزل شمارهٔ ۳۰ : مهرت به دل و به جان دریغست 92
غزل شمارهٔ ۳۱ : ای برادر عشق سودایی خوشست 103
غزل شمارهٔ ۳۲ : کار دل از آرزوی دوست به جانست 133
غزل شمارهٔ ۳۳ : عشق تو از ملک جهان خوشترست 101
غزل شمارهٔ ۳۴ : عشق تو قضای آسمانست 101
غزل شمارهٔ ۳۵ : هرکه چون من به کفرش ایمانست 105
غزل شمارهٔ ۳۶ : مرا دانی که بی‌تو حال چونست 110
غزل شمارهٔ ۳۷ : جمالت بر سر خوبی کلاهست 109
غزل شمارهٔ ۳۸ : عشق تو دل را نکو پیرایه‌ایست 93
غزل شمارهٔ ۳۹ : هرکس که غم ترا فسانه‌ست 70
غزل شمارهٔ ۴۰ : بازماندم در غم و تیمار او تدبیر چیست 118
غزل شمارهٔ ۴۱ : دل بی‌تو به صدهزار زاریست 89
غزل شمارهٔ ۴۲ : ماه چون چهرهٔ زیبای تو نیست 146
غزل شمارهٔ ۴۳ : از تو بریدن صنما روی نیست 102
غزل شمارهٔ ۴۴ : روی برگشتنم از روی تو نیست 102
غزل شمارهٔ ۴۵ : جانا دلم از خال سیاه تو به حالیست 152
غزل شمارهٔ ۴۶ : عشق تو بی‌روی تو درد دلیست 78
غزل شمارهٔ ۴۷ : در همه مملکت مرا جانیست 93
غزل شمارهٔ ۴۸ : مکن ای دل که عشق کار تو نیست 108
غزل شمارهٔ ۴۹ : بی‌مهر جمال تو دلی نیست 100
غزل شمارهٔ ۵۰ : یار با من چون سر یاری نداشت 125
غزل شمارهٔ ۵۱ : باز کی گیرم اندر آغوشت 127
غزل شمارهٔ ۵۲ : رایت حسن تو از مه برگذشت 92
غزل شمارهٔ ۵۳ : یار ما را به هیچ برنگرفت 102
غزل شمارهٔ ۵۴ : سخت خوشی چشم بدت دورباد 102
غزل شمارهٔ ۵۵ : از بس که کشیدم از تو بیداد 96
غزل شمارهٔ ۵۶ : مرا با دلبری کاری بیفتاد 87
غزل شمارهٔ ۵۷ : هرکس که ز حال من خبر یابد 116
غزل شمارهٔ ۵۸ : جان ز رازت خبر نمی‌یابد 81
غزل شمارهٔ ۵۹ : در دور تو کم کسی امان یابد 110
غزل شمارهٔ ۶۰ : حسنت اندر جهان نمی‌گنجد 99
غزل شمارهٔ ۶۱ : یار گرد وفا نمی‌گردد 106
غزل شمارهٔ ۶۲ : عشق تو بر هرکه عافیت به‌سر آرد 99
غزل شمارهٔ ۶۳ : یار دل در میان نمی‌آرد 97
غزل شمارهٔ ۶۴ : عشق هر محنتی به روی آرد 120
غزل شمارهٔ ۶۵ : زلف تو تکیه بر قمر دارد 115
غزل شمارهٔ ۶۶ : تا ماه‌رویم از من رخ در حجیب دارد 101
غزل شمارهٔ ۶۷ : مرا تا کی فلک رنجور دارد 104
غزل شمارهٔ ۶۸ : با قد تو قد سرو خم دارد 107
غزل شمارهٔ ۶۹ : جان نقش رخ تو بر نگین دارد 104
غزل شمارهٔ ۷۰ : یار با هرکسی سری دارد 91
غزل شمارهٔ ۷۱ : دلبر هنوز ما را از خود نمی‌شمارد 103
غزل شمارهٔ ۷۲ : تا کار مرا وصل تو تیمار ندارد 115
غزل شمارهٔ ۷۳ : به بیل عشق تو دل گل ندارد 114
غزل شمارهٔ ۷۴ : دلم را انده جان می‌ندارد 112
غزل شمارهٔ ۷۵ : آرزوی روی تو جانم ببرد 73
غزل شمارهٔ ۷۶ : بدیدم جهان را نوایی ندارد 89
غزل شمارهٔ ۷۷ : بتی دارم که یک ساعت مرا بی‌غم بنگذارد 95
غزل شمارهٔ ۷۸ : عشقم این بار جهان بخواهد برد 96
غزل شمارهٔ ۷۹ : حلقهٔ زلف تو بر گوش همی جان ببرد 71
غزل شمارهٔ ۸۰ : روی تو آرام دلها می‌برد 113
غزل شمارهٔ ۸۱ : صبر کن ای تن که آن بیداد هجران بگذرد 129
غزل شمارهٔ ۸۲ : عشق ترا خرد نباید شمرد 138
غزل شمارهٔ ۸۳ : ای مانده من از جمال تو فرد 120
غزل شمارهٔ ۸۴ : جمالش از جهان غوغا برآورد 103
غزل شمارهٔ ۸۵ : باز دستم به زیر سنگ آورد 109
غزل شمارهٔ ۸۶ : حسنش از رخ چو پرده برگیرد 111
غزل شمارهٔ ۸۷ : هر کرا با تو کار درگیرد 78
غزل شمارهٔ ۸۸ : مرا صوت نمی‌بندد که دل یاری دگر گیرد 148
غزل شمارهٔ ۸۹ : نه دل کم عشق یار می‌گیرد 78
غزل شمارهٔ ۹۰ : دل راه صلاح برنمی‌گیرد 99
غزل شمارهٔ ۹۱ : نه وعدهٔ وصلت انتظار ارزد 87
غزل شمارهٔ ۹۲ : جانا دهان تنگت صد تنگ شکر ارزد 75
غزل شمارهٔ ۹۳ : درد تو صدهزار جان ارزد 117
غزل شمارهٔ ۹۴ : از وصل تو آتش جگر خیزد 98
غزل شمارهٔ ۹۵ : چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد 108
غزل شمارهٔ ۹۶ : دست در وصل یار می‌نرسد 88
غزل شمارهٔ ۹۷ : دردم فزود و دست به درمان نمی‌رسد 107
غزل شمارهٔ ۹۸ : هرچه با من کنی روا باشد 89
غزل شمارهٔ ۹۹ : نه چو شیرین لبت شکر باشد 107
غزل شمارهٔ ۱۰۰ : رنگ عاشق چو زعفران باشد 226
غزل شمارهٔ ۱۰۱ : ترا کز نیکوان یاری نباشد 92
غزل شمارهٔ ۱۰۲ : مرا گر چون تو دلداری نباشد 119
غزل شمارهٔ ۱۰۳ : بی‌عشق توام به سر نخواهد شد 94
غزل شمارهٔ ۱۰۴ : حسن تو بر ماه لشکر می‌کشد 96
غزل شمارهٔ ۱۰۵ : بدرود شب دوش که چون ماه برآمد 117
غزل شمارهٔ ۱۰۶ : زلفت چو به دلبری درآمد 98
غزل شمارهٔ ۱۰۷ : مرا تاثیر عشقت بر دل آمد 85
غزل شمارهٔ ۱۰۸ : با روی دلفروزت سامان بنمی‌ماند 102
غزل شمارهٔ ۱۰۹ : جانا دلم از غمت به جان آمد 97
غزل شمارهٔ ۱۱۰ : عجب عجب که ترا یاد دوستان آمد 125
غزل شمارهٔ ۱۱۱ : رخ خوبت خدای می‌داند 103
غزل شمارهٔ ۱۱۲ : نه در وصال تو بختم به کام دل برساند 96
غزل شمارهٔ ۱۱۳ : هرچه مرا روی تو به روی رساند 96
غزل شمارهٔ ۱۱۴ : مرا مرنجان کایزد ترا برنجاند 127
غزل شمارهٔ ۱۱۵ : حسن تو گر بر همین قرار بماند 76
غزل شمارهٔ ۱۱۶ : طاقت عشق تو زین بیشم نماند 117
غزل شمارهٔ ۱۱۷ : درد تو دلا نهان نماند 103
غزل شمارهٔ ۱۱۸ : در همه آفاق دلداری نماند 109
غزل شمارهٔ ۱۱۹ : عشق تو ز دل برید نتواند 106
غزل شمارهٔ ۱۲۰ : گل رخسار تو چون دسته بستند 100
غزل شمارهٔ ۱۲۱ : آن شوخ دیده دیده چو بر هم نمی‌زند 83
غزل شمارهٔ ۱۲۲ : هرکرا عشقت به هم برمی‌زند 97
غزل شمارهٔ ۱۲۳ : هرچ از وفا به جای من آن بی‌وفا کند 97
غزل شمارهٔ ۱۲۴ : نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند 102
غزل شمارهٔ ۱۲۵ : گر وفا با جمال یار کند 146
غزل شمارهٔ ۱۲۶ : معشوق دل ببرد و همی قصد دین کند 108
غزل شمارهٔ ۱۲۷ : جان وصال تو تقاضا می‌کند 80
غزل شمارهٔ ۱۲۸ : دل به عشقش رخ به خون تر می‌کند 72
غزل شمارهٔ ۱۲۹ : حسن تو عشق من افزون می‌کند 131
غزل شمارهٔ ۱۳۰ : یار در خوبی قیامت می‌کند 90
غزل شمارهٔ ۱۳۱ : زلفش اندر جور تلقین می‌کند 125
غزل شمارهٔ ۱۳۲ : عالمی در ره تو حیرانند 105
غزل شمارهٔ ۱۳۳ : گرد ترا دل همی چنان خواهد 128
غزل شمارهٔ ۱۳۴ : یارم این بار، بار می‌ندهد 101
غزل شمارهٔ ۱۳۵ : هرکه دل بر چون تو دلداری نهد 132
غزل شمارهٔ ۱۳۶ : دوش آنکه همه جهان ما بود 108
غزل شمارهٔ ۱۳۷ : من آن نیم که مرا بی‌تو جان تواند بود 125
غزل شمارهٔ ۱۳۸ : آن روزگار کو که مرا یار یار بود 113
غزل شمارهٔ ۱۳۹ : دوش تا صبح یار در بر بود 109
غزل شمارهٔ ۱۴۰ : ای دلبر عیار ترا یار توان بود 109
غزل شمارهٔ ۱۴۱ : آنچه بر من در غم آن نامسلمان می‌رود 109
غزل شمارهٔ ۱۴۲ : آب جمال جمله به جوی تو می‌رود 89
غزل شمارهٔ ۱۴۳ : دست در روزگار می‌نشود 103
غزل شمارهٔ ۱۴۴ : وصلت به آب دیده میسر نمی‌شود 142
غزل شمارهٔ ۱۴۵ : چون نیستی آنچنان که می‌باید 112
غزل شمارهٔ ۱۴۶ : دوستی یک دلم همی باید 97
غزل شمارهٔ ۱۴۷ : دل در هوست ز جان برآید 99
غزل شمارهٔ ۱۴۸ : ز هجران تو جانم می‌برآید 71
غزل شمارهٔ ۱۴۹ : آنرا که غمت ز در درآید 95
غزل شمارهٔ ۱۵۰ : صبر با عشق بس نمی‌آید 79
غزل شمارهٔ ۱۵۱ : درد سر دل به سر نمی‌آید 82
غزل شمارهٔ ۱۵۲ : یا وصل ترا عنایتی باید 128
غزل شمارهٔ ۱۵۳ : ز عمرم بی‌تو درد دل فزاید 66
غزل شمارهٔ ۱۵۴ : از نازکی که رنگ رخ یار می‌نماید 98
غزل شمارهٔ ۱۵۵ : چو کاری ز یارم همی برنیاید 134
غزل شمارهٔ ۱۵۶ : به عمری در کفم یاری نیاید 84
غزل شمارهٔ ۱۵۷ : ز عهد تو بوی وفا می‌نیاید 71
غزل شمارهٔ ۱۵۸ : طاقتم در فراق تو برسید 100
غزل شمارهٔ ۱۵۹ : غارت عشقت به دل و جان رسید 92
غزل شمارهٔ ۱۶۰ : ساقیا بادهٔ صبوح بیار 105
غزل شمارهٔ ۱۶۱ : هیچ دانی که سر صحبت ما دارد یار 119
غزل شمارهٔ ۱۶۲ : سلام علیک ای جفا پیشه یار 113
غزل شمارهٔ ۱۶۳ : ای غم تو جسم را جانی دگر 112
غزل شمارهٔ ۱۶۴ : دلدار به طبع گشت رام آخر 102
غزل شمارهٔ ۱۶۵ : ای شده از رخ تو تاب قمر 114
غزل شمارهٔ ۱۶۶ : ای پسر بردهٔ قلندر گیر 82
غزل شمارهٔ ۱۶۷ : دلا در عاشقی جانی زیان‌گیر 80
غزل شمارهٔ ۱۶۸ : ای جهان را به حضرت تو نیاز 106
غزل شمارهٔ ۱۶۹ : تختهٔ عشق برنوشتم باز 100
غزل شمارهٔ ۱۷۰ : قیامت می‌کنی ای کافر امروز 97
غزل شمارهٔ ۱۷۱ : جمالت عشق می‌افزاید امروز 82
غزل شمارهٔ ۱۷۲ : چارهٔ عشق تو نداند کس 89
غزل شمارهٔ ۱۷۳ : جانا به غریبستان چندین بنماند کس 98
غزل شمارهٔ ۱۷۴ : نگارا بر سر عهد و وفا باش 89
غزل شمارهٔ ۱۷۵ : باز دوش آن صنم باده‌فروش 104
غزل شمارهٔ ۱۷۶ : دوش در ره نگارم آمد پیش 109
غزل شمارهٔ ۱۷۷ : به جان آمد مرا کار از دل خویش 94
غزل شمارهٔ ۱۷۸ : کرا در شهر برگویم غم دل 74
غزل شمارهٔ ۱۷۹ : ساقی اندر خواب شد خیز ای غلام 88
غزل شمارهٔ ۱۸۰ : مست از درم درآمد دوش آن مه تمام 104
غزل شمارهٔ ۱۸۱ : تا به مهر تو تولا کرده‌ام 113
غزل شمارهٔ ۱۸۲ : بدو چشم تو که تا زنده‌ام 88
غزل شمارهٔ ۱۸۳ : تا رنگ مهر از رخ روشن گرفته‌ام 100
غزل شمارهٔ ۱۸۴ : یعلم‌الله که دوست‌دار توام 119
غزل شمارهٔ ۱۸۵ : روی ندارم که روی از تو بتابم 102
غزل شمارهٔ ۱۸۶ : کس نداند کز غمت چون سوختم 94
غزل شمارهٔ ۱۸۷ : آخر در زهد و توبه دربستم 84
غزل شمارهٔ ۱۸۸ : دل از خوبان دیگر برگرفتم 91
غزل شمارهٔ ۱۸۹ : ای زلف تابدار ترا صدهزار خم 121
غزل شمارهٔ ۱۹۰ : دردا و دریغا که دل از دست بدادم 121
غزل شمارهٔ ۱۹۱ : برآنم کز تو هرگز برنگردم 124
غزل شمارهٔ ۱۹۲ : ای مسلمانان ز جان سیر آمدم 107
غزل شمارهٔ ۱۹۳ : در دست غم یار دلارام بماندم 108
غزل شمارهٔ ۱۹۴ : بدان عزمم که دیگر ره به میخانه کمر بندم 95
غزل شمارهٔ ۱۹۵ : دل باز به عاشقی درافکندم 92
غزل شمارهٔ ۱۹۶ : زیر بار غمی گرفتارم 107
غزل شمارهٔ ۱۹۷ : هرچند به جای تو وفا دارم 95
غزل شمارهٔ ۱۹۸ : بیا که با سر زلف تو کارها دارم 121
غزل شمارهٔ ۱۹۹ : تا به کوی تو رهگذر دارم 95
غزل شمارهٔ ۲۰۰ : درد دل هر زمان فزون دارم 106
غزل شمارهٔ ۲۰۱ : عشقت اندر میان جان دارم 130
غزل شمارهٔ ۲۰۲ : هرچند غم عشقت پوشیده همی دارم 99
غزل شمارهٔ ۲۰۳ : جز سر پیوند آن نگار ندارم 123
غزل شمارهٔ ۲۰۴ : داری خبر که در غمت از خود خبر ندارم 88
غزل شمارهٔ ۲۰۵ : یارم تویی به عالم یار دگر ندارم 458
غزل شمارهٔ ۲۰۶ : اگر نقش رخت بر جان ندارم 98
غزل شمارهٔ ۲۰۷ : نگارا جز تو دلداری ندارم 111
غزل شمارهٔ ۲۰۸ : گر عزیزم بر تو گر خوارم 93
غزل شمارهٔ ۲۰۹ : بیا تا ببینی که من بر چه کارم 106
غزل شمارهٔ ۲۱۰ : عمر بی‌تو به سر چگونه برم 124
غزل شمارهٔ ۲۱۱ : کارم به جان رسید و به جانان نمی‌رسم 110
غزل شمارهٔ ۲۱۲ : دل رفت و این بتر بر دلبر نمی‌رسم 103
غزل شمارهٔ ۲۱۳ : پای بر جای نیست همنفسم 107
غزل شمارهٔ ۲۱۴ : کار جهان نگر که جفای که می‌کشم 86
غزل شمارهٔ ۲۱۵ : نو به نو هر روز باری می‌کشم 104
غزل شمارهٔ ۲۱۶ : ای آرزوی جانم در آرزوی آنم 91
غزل شمارهٔ ۲۱۷ : ای دوست‌تر از جانم زین بیش مرنجانم 65
غزل شمارهٔ ۲۱۸ : جانا ز غم عشق تو امروز چنانم 84
غزل شمارهٔ ۲۱۹ : تو دانی که من جز تو کس را ندانم 121
غزل شمارهٔ ۲۲۰ : ره فراکار خود نمی‌دانم 97
غزل شمارهٔ ۲۲۱ : ترا من دوست می‌دارم ندانم چیست درمانم 99
غزل شمارهٔ ۲۲۲ : از عشقت ای شیرین صنم گرچه بر سر برمی‌زنم 97
غزل شمارهٔ ۲۲۳ : بیا ای راحت جانم که جان را بر تو افشانم 98
غزل شمارهٔ ۲۲۴ : من که باشم که تمنای وصال تو کنم 107
غزل شمارهٔ ۲۲۵ : باز چون در خورد همت می‌کنم 91
غزل شمارهٔ ۲۲۶ : تا نپنداری که دستان می‌کنم 88
غزل شمارهٔ ۲۲۷ : بی‌تو جانا زندگانی می‌کنم 88
غزل شمارهٔ ۲۲۸ : هر غم که ز عشق یار می‌بینم 159
غزل شمارهٔ ۲۲۹ : دل را به غمت نیاز می‌بینم 93
غزل شمارهٔ ۲۳۰ : سر آن دارم کامروز بر یار شوم 97
غزل شمارهٔ ۲۳۱ : روز دو از عشق پشیمان شوم 86
غزل شمارهٔ ۲۳۲ : چه گویی با تو درگیرد که از بندی برون آیم 121
غزل شمارهٔ ۲۳۳ : تا رخت دل اندر سر زلف تو نهادیم 100
غزل شمارهٔ ۲۳۴ : آخر به مراد دل رسیدیم 100
غزل شمارهٔ ۲۳۵ : ای روی خوب تو سبب زندگانیم 116
غزل شمارهٔ ۲۳۶ : دل بدادیم و جان نمی‌خواهیم 102
غزل شمارهٔ ۲۳۷ : درمان دل خود از که جویم 128
غزل شمارهٔ ۲۳۸ : ای بندهٔ روی تو خداوندان 82
غزل شمارهٔ ۲۳۹ : عشق بر من سر نخواهد آمدن 124
غزل شمارهٔ ۲۴۰ : عاشقی چیست مبتلا بودن 109
غزل شمارهٔ ۲۴۱ : هم مصلحت نبینی رویی به ما نمودن 92
غزل شمارهٔ ۲۴۲ : آتش ای دلبر مرا بر جان مزن 91
غزل شمارهٔ ۲۴۳ : به عمری آخرم روزی وفا کن 87
غزل شمارهٔ ۲۴۴ : ای بت یغما دلم یغما مکن 97
غزل شمارهٔ ۲۴۵ : ز من حجرهٔ خویش پنهان مکن 108
غزل شمارهٔ ۲۴۶ : روی خوب خویش را پنهان مکن 101
غزل شمارهٔ ۲۴۷ : شرم دار آخر جفا چندین مکن 147
غزل شمارهٔ ۲۴۸ : ز من برگشتی ای دلبر دریغا روزگار من 113
غزل شمارهٔ ۲۴۹ : ای باد صبحدم خبری ده ز یار من 114
غزل شمارهٔ ۲۵۰ : چو کرد خیمهٔ حسنت طناب خویش مکین 104
غزل شمارهٔ ۲۵۱ : ایمن ز عارض تو این خط سیاه تو 90
غزل شمارهٔ ۲۵۲ : ای قبای حسن بر بالای تو 90
غزل شمارهٔ ۲۵۳ : ترک من ای من سگ هندوی تو 152
غزل شمارهٔ ۲۵۴ : ای جان من به جان تو کز آرزوی تو 101
غزل شمارهٔ ۲۵۵ : جرم رهی دوستی روی تو 100
غزل شمارهٔ ۲۵۶ : ای مردمان بگویید آرام جان من کو 83
غزل شمارهٔ ۲۵۷ : ای برده دل من و جفا کرده 116
غزل شمارهٔ ۲۵۸ : ای ایزد از لطافت محضت بیافریده 120
غزل شمارهٔ ۲۵۹ : ای رخت رشک آفتاب شده 89
غزل شمارهٔ ۲۶۰ : هرگز از دل خبر نداشته‌ای 127
غزل شمارهٔ ۲۶۱ : تا دل من برده‌ای قصد جفا کرده‌ای 101
غزل شمارهٔ ۲۶۲ : سهل می‌گیرم چو با ما کرده‌ای 93
غزل شمارهٔ ۲۶۳ : مسکین دلم به داغ جفا ریش کرده‌ای 106
غزل شمارهٔ ۲۶۴ : بر مه از عنبر عذار آورده‌ای 115
غزل شمارهٔ ۲۶۵ : تا که دستم زیر سنگ آورده‌ای 107
غزل شمارهٔ ۲۶۶ : دامن اندر پای صبر آورده‌ای 134
غزل شمارهٔ ۲۶۷ : زردرویم ز چرخ دندان‌خای 82
غزل شمارهٔ ۲۶۸ : جانا به کمال صورتی‌ای 99
غزل شمارهٔ ۲۶۹ : گر مرا روزگار یارستی 106
غزل شمارهٔ ۲۷۰ : همچون سر زلف خود شکستی 125
غزل شمارهٔ ۲۷۱ : یا بدان رخ نظری بایستی 118
غزل شمارهٔ ۲۷۲ : ای دیر به دست آمده بس زود برفتی 83
غزل شمارهٔ ۲۷۳ : چه نازست آنکه اندر سرگرفتی 134
غزل شمارهٔ ۲۷۴ : ای دل تو مرا به باد دادی 107
غزل شمارهٔ ۲۷۵ : دیدی که پای از خط فرمان برون نهادی 90
غزل شمارهٔ ۲۷۶ : ای دوست به کام دشمنم کردی 128
غزل شمارهٔ ۲۷۷ : گر ترا روزی ز ما یاد آمدی 109
غزل شمارهٔ ۲۷۸ : بس دل‌افروز و دلارام آمدی 80
غزل شمارهٔ ۲۷۹ : گر ترا طبع داوری بودی 97
غزل شمارهٔ ۲۸۰ : یاد می‌دار کانچه بنمودی 86
غزل شمارهٔ ۲۸۱ : بی‌دلم ای یار همچنان که تو دیدی 127
غزل شمارهٔ ۲۸۲ : دلم بردی نگارا وارمیدی 131
غزل شمارهٔ ۲۸۳ : بدخوی‌تری مگر خبر داری 112
غزل شمارهٔ ۲۸۴ : روی چون ماه آسمان داری 104
غزل شمارهٔ ۲۸۵ : ما را تو به هر صفت که داری 116
غزل شمارهٔ ۲۸۶ : تو گر دوست داری مرا ور نداری 108
غزل شمارهٔ ۲۸۷ : گرفتم کز غم من غم نداری 99
غزل شمارهٔ ۲۸۸ : یک دم به مراعات دلم گرم نداری 218
غزل شمارهٔ ۲۸۹ : ندارم جز غم تو غمگساری 113
غزل شمارهٔ ۲۹۰ : ای کار غم تو غمگساری 138
غزل شمارهٔ ۲۹۱ : با من اندر گرفته‌ای کاری 109
غزل شمارهٔ ۲۹۲ : نگفتی کزین پس کنم سازگاری 113
غزل شمارهٔ ۲۹۳ : ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری 104
غزل شمارهٔ ۲۹۴ : الحق نه دروغ محتشم یاری 109
غزل شمارهٔ ۲۹۵ : گرفتم سر به پیمان درنیاری 80
غزل شمارهٔ ۲۹۶ : جانا اگر به جانت بیابم گران نباشی 99
غزل شمارهٔ ۲۹۷ : مرا وقتی خوشست امروز و حالی 116
غزل شمارهٔ ۲۹۸ : گر جان و دل به دست غم تو ندادمی 97
غزل شمارهٔ ۲۹۹ : گر من اندر عشق جز درد یاری دارمی 96
غزل شمارهٔ ۳۰۰ : یک زمان از غم نیاسایم همی 91
غزل شمارهٔ ۳۰۱ : بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی 119
غزل شمارهٔ ۳۰۲ : آگه نه‌ای ز حالم ای جان و زندگانی 107
غزل شمارهٔ ۳۰۳ : بنامیزد به چشم من چنانی 98
غزل شمارهٔ ۳۰۴ : ای غایت عیش این جهانی 190
غزل شمارهٔ ۳۰۵ : گرد ماه از مشک خرمن می‌زنی 103
غزل شمارهٔ ۳۰۶ : دلم بردی و برگشتی زهی دلدار بی‌معنی 137
غزل شمارهٔ ۳۰۷ : نام وصل اندر زبانی افکنی 106
غزل شمارهٔ ۳۰۸ : سر آن داری کامروز مرا شاد کنی 128
غزل شمارهٔ ۳۰۹ : بی‌گناه از من تبرا می‌کنی 97
غزل شمارهٔ ۳۱۰ : آخر ای جان جهان با من جفا تا کی کنی 135
غزل شمارهٔ ۳۱۱ : از من ای جان روی پنهان می‌کنی 115
غزل شمارهٔ ۳۱۲ : ناز از اندازه بیرون می‌کنی 106
غزل شمارهٔ ۳۱۳ : باز آهنگ بلایی می‌کنی 126
غزل شمارهٔ ۳۱۴ : دوستا گر دوستی گر دشمنی 88
غزل شمارهٔ ۳۱۵ : در حسن قرین نوبهار آیی 116
غزل شمارهٔ ۳۱۶ : این همه چابکی و زیبایی 107
غزل شمارهٔ ۳۱۷ : ای همه دلبری و زیبایی 116
غزل شمارهٔ ۳۱۸ : خه مرحبا و اهلا آخر تو خود کجایی 97
غزل شمارهٔ ۳۱۹ : ای روی تو آیت نکویی 107
غزل شمارهٔ ۳۲۰ : ای خوبتر ز خوبی نیکوتر از نکویی 102
غزل شمارهٔ ۳۲۱ : قرطه بگشای و زمانی بنشین بیش مگوی 143
قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح علاء الدین ابوعلی الحسن الشریف 128
قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح امیر اجل ابو علی علاء الدین حسن 95
قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در مدح شاهزاده عمادالدین 101
قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح وزیر 86
قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در مدح امیر سید مجدالدین ابوطالب 106
قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در مدح عمادالدین فیروز شاه 94
قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح خواجه ناصرالدین طاهر 113
قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح 130
قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در مدح صاحب مجدالدین ابوالحسن عمرانی 139
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در مدح ناصرالدین طاهر 97
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱ - در مدح صاحب ناصرالدین طاهر 84
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ 139
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 106
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ - در مدح ابوالمعالی مجدالدین بن احمد 88
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ - در مدح خاقان اعظم کمال‌الدین 101
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در مدح خاقان اعظم عمادالدین پیروزشاه 112
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷ - در مدح ضیاء الدین اکفی الکفاة مودودبن احمدالعصمی 98
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در مدح ناصرالملة والدین ابوالفتح طاهر 102
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ - در مرثیهٔ سیدالسادات مجدالدین ابی‌طالب‌بن نعمه 92
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰ - در مدح سلطان سنجر 126
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در صفت خزان و مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر 108
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲ - در مدح قاضی حمیدالدین بلخی 101
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳ - در مدح خاقان اعظم پیروزشاه 104
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در مدح مجدالدین محمدبن نصر احمد 99
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در مدح ملکان غور شهاب‌الدین و ناصرالدین حسن محمود 93
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در مدح امام اجل عالم صفی‌الدین عمر گحجواری 120
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - در مدح صاحب ناصرالدین و تهنیت منصب 137
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - در مدح صدر سعید خواجه سعدالدین اسعد و عرض اخلاص 79
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹ - در مدح ناصرالدین طاهر و توصیف عمارت وی 134
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰ - ایضا در وصف عمارت ممدوح 100
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در مدح دستور معظم ناصرالدین طاهربن المظفر گوید 94
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - در مدح خاقان اعدل ابوالمظفر عمادالدین پیروز شاه 124
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳ - در شکایت فلک و مدح صدر سعدالدین 105
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴ - در مدح کمال‌الدین محمود خال 127
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۵ - در مدح خاتون معظم صفوةالدین مریم گوید 124
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶ - در مدح جلال‌الدین احمد 121
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در وصف ربیع و مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 96
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۸ - در مدح مودود شاه زنگی 124
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - در مدح امیر نصیرالدین تاج‌الملوک ابوالفوارس 101
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰ - در مدح خاقان اعظم سلطان سنجر 139
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱ - در مدح ملک عادل یوسف 124
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۲ - در مدح ملک‌الامرا طغرل تگین 102
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۳ - در مدح صاحب صدر طاهربن مظفر 79
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۴ - در مدح ملک بدرالدین سنقر 98
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۵ - در مدح ابوالفتح ناصرالدین طاهر 121
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۶ - در وصف عمارت ممدوح 85
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷ - در مدح امیرالامرا عزالدین طغر لتگین 118
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸ - در تهنیت نوروز و مدح عمادالدین پیروزشاه 99
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۹ - در مدح علاء الدین 108
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۰ - در مدح سلطان‌الخواتین عصمةالدین مریم 117
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۱ - در مدح عمادالدین فیروز شاه امیر خراسان 98
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - در مدح صاحب ناصرالدین طاهر 89
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۳ - در مدح سلطان سلیمان شاه 85
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۴ - در مدح سلطان سنجر 84
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۵ - در تهنیت عید و مدح پیروزشاه 96
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۶ - در مدح ابوالحسن مجدالدین علی عمرانی 97
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۷ - در مدح ملک معظم پیروزشاه 90
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۸ - در تعریف قصر و عمارتی که ناصرالدین در باغ ساخته بود 131
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۹ - در مدح سلطان سنجر 130
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۰ - ایضا در مدح سلطان سنجر 105
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۱ - تقاضای تشریف از مخدوم 137
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۲ - در مدح جلال‌الوزراء احمدبن مخلص 102
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۳ - در مدح اکفی الکفات امیر ضیاء الدین احمد عصمی 117
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۴ - در مدح رکن‌الدین مفتی گفته در وقتی که حکیم با تاج عمزاد نزاع و دعوایی داشته و مایل بوده که آن مرافعه پیش او برند و تاج عمزاد به مفتی دیگر میل داشته است 97
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۵ - در مدح امیر عزالدین طوطی بک 144
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۶ - در مدح امیر علاء الدین محمد 98
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۷ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 106
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۸ - در مدح نظام‌الملک صدرالدین محمد میراب مرو 90
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۹ - در مدح یکی از فرزندان نظام‌الملک است 92
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰ - از زبان اهل خراسان به خاقان سمرقند رکن‌الدین قلج طمغاج خان پسرخواندهٔ سلطان سنجر 92
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر 99
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۲ - در مدح میرآب مرو صاحب سعید صدر الدین نظام‌الملک 117
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۳ - در صفت بغداد و مدح ملک الامرا قطب الدین مودود شاه 122
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۴ - در مدح صاحب ناصرالدین نصرة الاسلام ابو المناقب 81
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۵ - در مدح وزیر علاء الدین بوبویه 100
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۶ 119
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۷ 134
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۸ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 79
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۹ - در مدح امیرکبیر ضیاء الدین مودود احمد عصمی 106
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۰ - در مدح صدرالزمان علاء الدین محمود خراسانی 114
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۱ - در مدح صاحب سعید جلال‌الوزرا عمربن مخلص 123
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۲ - در تهنیت عید و مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر 83
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۳ - در تعریف عمارت و مدح صاحب ناصرالدین طاهر 93
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۴ - در مدح امیر ناصرالدین قتلغ شاه 141
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۵ - در مدح سلطان اعظم سنجر 118
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۶ - در مدح شمس‌الدین اغل بیک 117
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷ - (گویا در ادامهٔ قصیدهٔ دی بامداد عید که بر صدر روزگار ...) 107
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸ 135
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۹ - در مدح خاقان اعظم پیروزشاه عادل 87
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۰ - در مدح امیر اسفهسالار نصرةالدین تاج‌الملوک ابوالفوارس 88
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۱ - در مدح یکی دیگر از بزرگان 86
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۲ - در مدح دستور ناصرالدین طاهر 91
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۳ - در مدح صدر اجل ضیاء الدین منصور 80
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۴ - در مدح صاحب ناصرالملة والدین ابوالفتح طاهر 101
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۵ 81
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۶ - در مدح سلطان فیروز شاه 111
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۷ - در مدح امیر شمس‌الدین اغلبک 85
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۸ - در صفت جشن و مدح صاحب ناصرالدین طاهربن مظفر هنگام معاودت به نیشابور 94
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۹ - در مدح صدر معظم کمال‌الدین مسعود عارض 96
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۰ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر 103
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۱ - در صفت معشوق و مدح امیر ضیاء الدین مودود احمد عصمی 88
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۲ - در مدح امیر فخرالدین محمد میر آب مرو 82
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۳ - در مدح و تهنیت خدام صاحب ناصرالدین طاهربن المظفر هنگام باز آمدن از زمین غور به جانب هراة 100
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۴ - در عذر کم‌خدمتی ومدح امیر مودود احمد عصمی 92
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۵ - در مدح شمس‌الدین بهروز 117
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۶ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 98
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۷ - در مدح ناصرالدین طاهربن مظفر 91
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۸ - در مدح امام بزرگ شیخ قطب الدین ابوالمظفر العبادی 109
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۹ - در مدح صفوةالدین مریم خاتون 87
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۰ - در مدح صاحب اوحدالدین اسحق 110
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۱ - در مناجات باری تعالی 88
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۲ - در مدح امیر اسفهسالار فخرالدین اینانج بلکا خاصبک 91
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۳ - در مدح جلال‌الدین محمد 130
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۴ - در وصف کوشک صدر سعید ابوالحسن عمرانی 105
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۵ - در مدح مخدرةالکبری عصمة الدین مریم خاتون 82
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۶ - مدح شیخ امام جمال‌الاسلام 96
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۷ - در مدح ناصرالدین طاهر و وصف ربیع 78
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۸ - در مدح دستور نظام‌الملک صدرالدین محمد 79
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۹ - دشمنان از وی دروغی گفته بودند خلوص خود و عذر مخدوم را گوید 109
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۰ - در مدح کمال‌الدین ابی‌سعد مسعود بن احمدالمستوفی 101
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۱ - در مدح صدرالامم کمال‌الدین محمود 107
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۲ - در مدح ناصرالدین طاهر و تهنیت رمضان و تحویل حمل 132
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۳ - در مدح متمن الحضرة سعدالدین اسعد بن اسماعیل 81
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۴ - در مدح امیر ضیاء الدین مودود احمد عصمی و تهنیت او به تشریف سلطان 104
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۵ - در ستایش اسب صاحب ناصر الدین و تخلص به مدح او 127
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۶ - در مدح سلطان غیاث الدین ابوشجاع سلیمان شاه‌بن محمد 87
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۷ - در مدح عمادالدین پیروزشاه و خواجه جلال‌الوزرا 130
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۸ - در مدح مفخرالسادة مجدالدین ابوطالب نعمه 100
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۹ - در مدح رضیةالدین مریم 95
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۰ - در صفت افلاک و بروج و مدح ناصرالدین طاهربن المظفر 119
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۱ - در مدح ابوالمظفر ناصرالدین طاهربن مظفر 83
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۲ - در مدح صاحب نظام‌الدین محمد 102
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۳ - در مدح ضیاء الدین مودودبن احمد عصمی 81
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۴ - در صفت افلاک و بروج و مدح صاحب ناصرالدین 130
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۵ - در مدح صاحب جلال‌الدین احمدبن مخلص 120
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۶ - در تهنیت ماه رمضان و مدح مجد الدین ابوالحسن عمرانی 88
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۷ - قال فی‌التفاخر و شکایة الزمان 93
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۸ - در شکر مجلس صاحب ناصرالدین 92
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۹ - در صفت بارگاه ملک الوزرا مخلص‌الدین از زبان صفه 98
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۰ - مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 115
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۱ - مدح صدر تاج‌الدین ابراهیم 89
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۲ - در مدح ابوالفتح طاهربن مظفر وزیر 115
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح سیداجل عمادالدین ابوالفضل طورانی 103
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۴ - در مدح امیر عادل ضیاء الدین مودود احمد عصمی 133
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۵ - چون صدراعظم مجدالدین ابوالحسن عمرانی از سمرقند بازآمد و سلطان تشریفش فرمود اعدا بر او افتریها کردند در دفع آن افتریها انوری این قصیدهٔ بگفت 106
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۶ - در مدح یکی از امیران 96
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۷ - مدح یکی از اقوام پادشاه کند 113
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۸ - در مدح یکی از بزرگان 104
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۹ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 96
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح فیروزشاه گفته و التزام آنچه حضرت سلیمان داشته از مراتب جاه و نعمت نموده 111
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۱ - در مدح فخرالسادات مجدالدین ابوطالب نعمه 110
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۲ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 88
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۳ - فخرالدین خالد قطعه‌ای به مطلع زیر به انوری نوشته و او را مدح گفته انوری در جواب فخرالدین قصیدهٔ ذیل را گفته و پسر او را که طفل بوده ستوده 70
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۴ - مدح ملک‌الاسخیا ابوالمفاخر امیر فخرالدین 90
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۵ - در مدح جلال‌الوزرا مجدالدین علی 80
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۶ - در مدح ناصرالدین طاهربن مظفر 110
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۷ - در مدح ملک عضدالدین طغرل تکین 116
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۸ - در مدح امیر طغرل تکین 110
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۹ - در مدح ملک معظم عمادالدین فیروزشاه 118
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۰ - در مدح امیر اسفهسالار فخرالدین اینانج بلکا خاصبک 112
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۱ - در مدح پیروزشاه عادل 85
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۲ - در مدح ضیاء الدین مودود احمد عصمی بعد از حبس 115
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۳ - در مدح ملک‌العادل ابوالفتح ملکشاه 104
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۴ - مدح کمال‌الدین ابوالمحاسن نصر 103
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۵ - در مدح صدر کمال‌الدین محمد 103
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۶ - در مدح فیروزشاه عادل و وصف الحال رفتن به ترمد و ستایش سلطان‌السادة سید ترمد 143
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۷ - در مدح صدراعظم زین‌الدین عبد الله و شکر صحت یافتن او از بیماری 95
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۸ - در مدح امیر علاء الدین اسحاق 124
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۹ - در تهنیت عید و مدح صاحب ناصرالدین طاهر 87
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۰ - مدح سلطان سنجر 87
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۱ - در مدح سیدةالخواتین عصمة الدنیا والدین ترکان خاتون 82
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۲ - مدح خاقان‌المعظم طفقاج خان 104
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۳ - از دوستی قدری ارزن برای فاخته خواسته 87
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۴ - مدح سلطان سنجر انارالله برهانه 113
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۵ - در مدح سلطان سنجر 81
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۶ - مدح سلطان سعید سنجربن ملکشاه 87
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۷ 127
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۸ - در مدح عمادالدین فیروز شاه عادل 109
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۹ - در مدح ملک معظم فیروشاه عادل 91
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۰ - در مدح صاحب جلال الدین احمد مخلص 85
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۱ - در مدح امیر اجل فخرالدین ابوالمفاخر معروف به آبی 113
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۲ - در مدح سیدالسادات جعفر علوی 73
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۳ 91
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۴ - در صفت قصر و باغ منصوریه و مدح ناصرالدین طاهر 93
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۵ - در مدح فخرالسادة مجدالدین ابوطالب نعمه 94
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۶ - در تهنیت عید و مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 127
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۷ - مدح ابوالمفاخر امیر فخرالدین میرآب مرو معروف به آبی 99
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۸ - در مذمت شعر و شاعری و فضیلت علم و حکمت 133
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۹ - در مدح دستور جلال‌الدین عمر 122
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۰ - در مدح صدر معظم فخرالدین محمدبن ابراهیم سری 92
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۱ - در صفت بزم و مدح ملک اعظم عماد الدین فیروزشاه و دستور بزرگ 100
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۲ - مدح خاقان اعظم رکن‌الدین قلج طفغاج خان 85
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۳ - سوگندنامه‌ای که انوری در نفی هجو قبة اسلام بلخ گفته و اکابر بلخ را مدح کرده 119
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۴ - در مدح صدر اجل خواجه مجیرالدین محمد 77
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۵ - در مدح سلطان اعظم سنجربن ملکشاه 89
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۶ - در مدح ناصرالدین طوطی‌بک 104
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۷ 106
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۸ - مدح ناصرالدین طوطی‌بیک و عضدالدین کندکز 105
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۹ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی 87
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۰ - در مدح مجدالدین ابوالحسن‌العمرانی اذا شرفه السطان بالتشریف 185
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۱ - در مدح صدر کمال‌الدین عارض 113
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۲ - در عذر نارفتن عیادت و مدح صدر معظم مجدالدین ابوالحسن عمرانی 101
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۳ - در مدح عمادالدین پیروزشاه عادل 124
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۴ - در مدح عمادالدین پیروزشاه عادل 96
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۵ - در مدح سید سادات 84
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۶ - در مدح عزیزالدین طغرائی 111
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۷ - در مدح سلیمان شاه 94
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۸ 119
شمارهٔ ۱ - در تعریف علم و شان آن 104
شمارهٔ ۲ 109
شمارهٔ ۳ - موعظه در رفع امل 94
شمارهٔ ۴ - فی‌الحکمة 66
شمارهٔ ۵ - حکیم به دنبال ناصرالدین به منصوریه رفت او رابه بزم‌گاه راه ندادند این قطعه را سروده بار خواست 99
شمارهٔ ۶ - در موعظه 76
شمارهٔ ۷ - در التماس شراب 91
شمارهٔ ۸ 77
شمارهٔ ۹ - در تهدید 75
شمارهٔ ۱۰ - در معذرت صاحب 88
شمارهٔ ۱۱ - عزل خواجه شهاب را خواهد 92
شمارهٔ ۱۲ - وقتی انوری را درد پایی عارض گشته و ناصرالدین طاهر به عیادت وی رفته در شکر آن و عذرخواهی این قطعه گفته است 83
شمارهٔ ۱۳ - در شکایت زمانه 77
شمارهٔ ۱۴ - در مذمت فرمان‌برداری از زن 94
شمارهٔ ۱۵ - صاحب را به داشتن دو فرزند به نام محمود و مسعود تهنیت گوید 74
شمارهٔ ۱۶ - در هزل گوید 70
شمارهٔ ۱۷ - در مدح ملک‌الوزرا بدرالدین طوطی بک‌بن مسعودبن علی 80
شمارهٔ ۱۸ - در هجا گوید 83
شمارهٔ ۱۹ - در شکایت گوید 84
شمارهٔ ۲۰ - شراب خواهد 81
شمارهٔ ۲۱ - ایضا درخواست شراب کند 79
شمارهٔ ۲۲ - فی‌الهجا 69
شمارهٔ ۲۳ - در طلب شراب گوید 85
شمارهٔ ۲۴ - ایضا شراب خواهد 105
شمارهٔ ۲۵ - مطایبه 68
شمارهٔ ۲۶ - در شکایت زمان و حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی 96
شمارهٔ ۲۷ - در قناعت و صبر گوید 87
شمارهٔ ۲۸ - در شکر و قناعت گوید 97
شمارهٔ ۲۹ - در مطایبه گوید 78
شمارهٔ ۳۰ - در تعریف کتاب مقامات قاضی حمیدالدین 134
شمارهٔ ۳۱ - صاحب ناصرالدین را مدح گوید 88
شمارهٔ ۳۲ - در مدح مجدالدین ابوطالب نعمه 93
شمارهٔ ۳۳ - در شرح اشتیاق گوید 94
شمارهٔ ۳۴ - در هجو صفی محمد تاریخی 77
شمارهٔ ۳۵ - در شکایت دنیا 100
شمارهٔ ۳۶ - در شکایت گوید و توقع تلطف کند 92
شمارهٔ ۳۷ - در مدح گوید 97
شمارهٔ ۳۸ - در مدح موئتمن سرخسی 69
شمارهٔ ۳۹ - در محمدت صاحب ناصرالدین 69
شمارهٔ ۴۰ - فی‌الحکمة 87
شمارهٔ ۴۱ - در مدح مجدالدین ابوطالب نعمه 100
شمارهٔ ۴۲ 90
شمارهٔ ۴۳ - شراب خواهد 88
شمارهٔ ۴۴ - در هجا گوید 77
شمارهٔ ۴۵ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی و شکر نعمت او 82
شمارهٔ ۴۶ - بیگاه به حضرت رفت در عذر آن گوید 97
شمارهٔ ۴۷ - در طلب جو این قطعه فرموده 80
شمارهٔ ۴۸ 69
شمارهٔ ۴۹ - شراب خواهد 83
شمارهٔ ۵۰ - در شکایت دوری از بزم مخدوم 78
شمارهٔ ۵۱ - در آرزومندی 66
شمارهٔ ۵۲ 89
شمارهٔ ۵۳ - قطعهٔ زیر را به خواجه اسحاق پدر خواندهٔ خود فرستاده 77
شمارهٔ ۵۴ - در حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی 78
شمارهٔ ۵۵ - مطایبه 72
شمارهٔ ۵۶ - از الب ارغون فرش و اسب و زین و خیمه خواسته 76
شمارهٔ ۵۷ - اظهار اشتیاق کند 71
شمارهٔ ۵۸ - حساد او را به تهمتی منسوب کردند قسمیات در نفی تهمت و ذم شاعری و استغفار گوید 76
شمارهٔ ۵۹ 96
شمارهٔ ۶۰ - مطایبه در موفق سبعی 93
شمارهٔ ۶۱ 62
شمارهٔ ۶۲ 73
شمارهٔ ۶۳ - در مدح سلطان اعظم سنجر 110
شمارهٔ ۶۴ - در مدح اقضی‌القضاة قاضی حمیدالدین 75
شمارهٔ ۶۵ - مطایبه 127
شمارهٔ ۶۶ 80
شمارهٔ ۶۷ - در شکایت و طلب احسان از مخدوم 90
شمارهٔ ۶۸ - در هجا 71
شمارهٔ ۶۹ - در مرثیه 80
شمارهٔ ۷۰ - در نصیحت 57
شمارهٔ ۷۱ - لغزیست که در طلب خربزه گفته 84
شمارهٔ ۷۲ - شراب خواهد 75
شمارهٔ ۷۳ 73
شمارهٔ ۷۴ 82
شمارهٔ ۷۵ - در حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی 81
شمارهٔ ۷۶ - لطیفه 96
شمارهٔ ۷۷ - در حضرت مخدوم بار خواهد 73
شمارهٔ ۷۸ 70
شمارهٔ ۷۹ - مطایبه 81
شمارهٔ ۸۰ - طلب امداد مهم خود کند 88
شمارهٔ ۸۱ - در مدح منصور عامر 84
شمارهٔ ۸۲ - ستایش بزم مخدوم کند 77
شمارهٔ ۸۳ 90
شمارهٔ ۸۴ - در قناعت و آزادگی 126
شمارهٔ ۸۵ - در مدح سعدالدین و کیفیت سقطه و حسب حال خود 108
شمارهٔ ۸۶ - در مدح صاحب جمال‌الدین محمد و شکایت از روزگار 71
شمارهٔ ۸۷ 81
شمارهٔ ۸۸ - حکیم در اواخر عمر از ملازمت دربار سلاطین احتراز می‌نموده، وقتی سلطان غور او را طلبید این قطعه را بدو فرستاد 91
شمارهٔ ۸۹ - ناصرالدین طاهر را درد دندان عارض گشته انوری این قطعه هنگام عیادت او گفته و در هر بیت‌التزام لفظ دندان نموده است 73
شمارهٔ ۹۰ - امیر یوسف نام و عدهٔ عطایی کرده و وفا ننموده بود در تهدید او گفته است 88
شمارهٔ ۹۱ - در ندامت و شکایت 73
شمارهٔ ۹۲ - در مطایبه 86
شمارهٔ ۹۳ - در موعظه و شکایت دهر 102
شمارهٔ ۹۴ - لطیفه 88
شمارهٔ ۹۵ - در طلب شراب و گوشت و مزه به طریق لغز گفته 86
شمارهٔ ۹۶ - سکنجبین از کسی به طرز لغز خواسته 86
شمارهٔ ۹۷ - در قناعت 70
شمارهٔ ۹۸ - در مدح موئیدالدین مودودشاه 84
شمارهٔ ۹۹ 78
شمارهٔ ۱۰۰ 70
شمارهٔ ۱۰۱ 152
شمارهٔ ۱۰۲ - مناظرهٔ بوتهٔ کدو با درخت چنار 87
شمارهٔ ۱۰۳ - در مطایبه 75
شمارهٔ ۱۰۴ - در مذمت اصحاب دیوان 72
شمارهٔ ۱۰۵ - در فضیلت عقل و شرف انسان به خرد 99
شمارهٔ ۱۰۶ - در شکایت زمانه و مفاخرت خود 98
شمارهٔ ۱۰۷ - از یکی اکابر رنجیده بود حسب حال خود و نکوهش او گوید 79
شمارهٔ ۱۰۸ - این قطعه را فتوحی گفت و به انوری بست و مردم بلخ بر حکیم متغیر شدند سوگندنامه در نفی آن گفت 93
شمارهٔ ۱۰۹ - در طلب شراب 88
شمارهٔ ۱۱۰ 155
شمارهٔ ۱۱۱ - در مذمت سواری 83
شمارهٔ ۱۱۲ 133
شمارهٔ ۱۱۳ - در مذمت زن خواستن 85
شمارهٔ ۱۱۴ - در مدح بهاء الدین علی 73
شمارهٔ ۱۱۵ - در طلب شراب 81
شمارهٔ ۱۱۶ - مطایبه 87
شمارهٔ ۱۱۷ - در مرثیهٔ مودودشاه و بی‌وفایی جهان 81
شمارهٔ ۱۱۸ 124
شمارهٔ ۱۱۹ - در بی ثباتی جهان 77
شمارهٔ ۱۲۰ - در تاریخ فوت سلطان سنجر 108
شمارهٔ ۱۲۱ - در اشتیاق 89
شمارهٔ ۱۲۲ - مدح زین‌الدین عبدالله را گوید و حضور میزبان را خواهد 95
شمارهٔ ۱۲۳ - فی‌الحکمة والنصیحة 78
شمارهٔ ۱۲۴ - در مذمت کسی 71
شمارهٔ ۱۲۵ - در مدح 74
شمارهٔ ۱۲۶ 125
شمارهٔ ۱۲۷ - در شکر 129
شمارهٔ ۱۲۸ - در عذر مستی 82
شمارهٔ ۱۲۹ - مطایبه در عذر مستی 72
شمارهٔ ۱۳۰ - ایضاله 65
شمارهٔ ۱۳۱ - صفی‌الدین موفق هیزمی به انوری وعده کرد و حکیم غلام خود را به طلب آن فرستاد چون به وعده وفا نکرد این قطعه در هجو او گفت 77
شمارهٔ ۱۳۲ - در هجو خواجه صلاح نامی 95
شمارهٔ ۱۳۳ - در قناعت و شکایت از روزگار 100
شمارهٔ ۱۳۴ 164
شمارهٔ ۱۳۵ - در مدح قاضی حمیدالدین 99
شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح صاحب ناصرالدین طاهر 84
شمارهٔ ۱۳۷ 124
شمارهٔ ۱۳۸ - در شکایت 76
شمارهٔ ۱۳۹ - از کسی یخ خواهد 107
شمارهٔ ۱۴۰ - صاحب ناصرالدین دارو خورده بود او را تهنیت گفته 98
شمارهٔ ۱۴۱ - مخدوم حکیم را در سرای خاص جای داد در شکر آن گوید 76
شمارهٔ ۱۴۲ - در تهنیت دارو خوردن مجدالدین 94
شمارهٔ ۱۴۳ - ایضا در تهنیت دارو خوردن مجدالدین 100
شمارهٔ ۱۴۴ - در مدح ملک نصرةالدین 91
شمارهٔ ۱۴۵ - در هجا 69
شمارهٔ ۱۴۶ - در ذم طمع 89
شمارهٔ ۱۴۷ 158
شمارهٔ ۱۴۸ - عمادالدین پیروزشاه وقتی به خانهٔ حکیم به عیادت آمده بود انوری در شکر آن گفته 113
شمارهٔ ۱۴۹ - در جواب مکتوب عمادالدین پیروزشاه 88
شمارهٔ ۱۵۰ 118
شمارهٔ ۱۵۱ 137
شمارهٔ ۱۵۲ - در عذر 85
شمارهٔ ۱۵۳ - در مفارقت دوستی 61
شمارهٔ ۱۵۴ - در مذمت خزانه‌دار سلطان گفته و چون با هر گنجی ماریست تعبیر از خزانه‌دار به حیه کرده است 80
شمارهٔ ۱۵۵ - در مدح ترکان خاتون 83
شمارهٔ ۱۵۶ 123
شمارهٔ ۱۵۷ - شراب خواهد 83
شمارهٔ ۱۵۸ - در عذر تقصیر خدمت 101
شمارهٔ ۱۵۹ - در مدح نظام‌الملک بدرالدولة والدین خاصبک طوطی‌بن مسعود 67
شمارهٔ ۱۶۰ - در شکایت دهر 87
شمارهٔ ۱۶۱ - سید مجدالدین بوطالب نعمه را گوید 90
شمارهٔ ۱۶۲ - کتاب و کلاهی نزد بزرگی داشت در تقاضای آن گوید 96
شمارهٔ ۱۶۳ - خواجه شمس انوری را پوستینی وعده کرده و در فرستادن آن تاخیر نموده بود این قطعه در تهدید وی گفته 118
شمارهٔ ۱۶۴ - در تجدید لقب موئیدالدین مودودشاه 126
شمارهٔ ۱۶۵ - در هجا 85
شمارهٔ ۱۶۶ 119
شمارهٔ ۱۶۷ - در وعظ 119
شمارهٔ ۱۶۸ - در حق سنقر خاص گوید 95
شمارهٔ ۱۶۹ 123
شمارهٔ ۱۷۰ 153
شمارهٔ ۱۷۱ 115
شمارهٔ ۱۷۲ - در مدح پیروز شاه 107
شمارهٔ ۱۷۳ - در نصیحت 63
شمارهٔ ۱۷۴ - شبی در حال مستی از بامی درافتاد این قطعه را گفت 73
شمارهٔ ۱۷۵ - در هجو 67
شمارهٔ ۱۷۶ - مطایبه 71
شمارهٔ ۱۷۷ - در صفت کسب کمال ومذمت ابناء عصر 78
شمارهٔ ۱۷۸ - در مدح ملک‌الشرق علاء الدین محمد امیر کوه 82
شمارهٔ ۱۷۹ - درشکایت دهر 106
شمارهٔ ۱۸۰ 135
شمارهٔ ۱۸۱ - طبیبی را ذم کند 85
شمارهٔ ۱۸۲ - در حکمت و موعظه 89
شمارهٔ ۱۸۳ - در هجا 85
شمارهٔ ۱۸۴ 115
شمارهٔ ۱۸۵ 139
شمارهٔ ۱۸۶ 118
شمارهٔ ۱۸۷ - در حبس مجدالدین ابوالحسن 99
شمارهٔ ۱۸۸ 146
شمارهٔ ۱۸۹ 133
شمارهٔ ۱۹۰ - در طلب احسان 82
شمارهٔ ۱۹۱ - در طلب کاغذ گوید 64
شمارهٔ ۱۹۲ - در علو همت خود گوید 111
شمارهٔ ۱۹۳ - قاضی حمیدالدین از انوری سوئال کند 112
شمارهٔ ۱۹۴ - انوری در جواب قاضی گوید 74
شمارهٔ ۱۹۵ - سلطان سنجر انوری را به مجلس خود خوانده بود در شکر آن گفته 88
شمارهٔ ۱۹۶ - مدح شهاب‌الدین ابوالفتح کند و اجازهٔ دخول به مجلس او خواهد 61
شمارهٔ ۱۹۷ - در تقاضای راتبه 86
شمارهٔ ۱۹۸ - مدح قاضی حمیدالدین 80
شمارهٔ ۱۹۹ 139
شمارهٔ ۲۰۰ - شکایت از دهر 91
شمارهٔ ۲۰۱ - مطایبه 96
شمارهٔ ۲۰۲ 159
شمارهٔ ۲۰۳ - در التماس برات انعام گوید که خبر آن بدو رسید و برات نرسیده بود 90
شمارهٔ ۲۰۴ - در عارضهٔ خاتون عصمةالدین رضیةالملوک 92
شمارهٔ ۲۰۵ - در هجای بخیلی گفته 106
شمارهٔ ۲۰۶ - در تقصیر ملاقات یاران به یکدیگر گوید 104
شمارهٔ ۲۰۷ - شراب خواهد 76
شمارهٔ ۲۰۸ - لغز 110
شمارهٔ ۲۰۹ - در مدیح 74
شمارهٔ ۲۱۰ 132
شمارهٔ ۲۱۱ - شراب خواهد 64
شمارهٔ ۲۱۲ 122
شمارهٔ ۲۱۳ - در وصل سرای مجدالدین ابوالحسن 106
شمارهٔ ۲۱۴ 129
شمارهٔ ۲۱۵ - در تهنیت منصب گوید 85
شمارهٔ ۲۱۶ - در مدح 106
شمارهٔ ۲۱۷ - درخواست روشنایی کند 70
شمارهٔ ۲۱۸ - ممدوح برای حکیم خلعتی فرستاده در شکر آن گوید 79
شمارهٔ ۲۱۹ 114
شمارهٔ ۲۲۰ - شکایت از فلک و مدح صاحب 105
شمارهٔ ۲۲۱ - مخدوم به انوری جفتی موزه بخشید در شکر آن گوید 79
شمارهٔ ۲۲۲ - در هجا 97
شمارهٔ ۲۲۳ - در شکایت 87
شمارهٔ ۲۲۴ - در حبس مجدالذین ابوالحسن عمرانی 77
شمارهٔ ۲۲۵ - طلب ادرار و راتبه از مخدوم برای یک نفر از شاگردان خود کند 81
شمارهٔ ۲۲۶ - شراب خواهد 82
شمارهٔ ۲۲۷ - ایضا طلب شراب کند 110
شمارهٔ ۲۲۸ - در هجا 65
شمارهٔ ۲۲۹ 117
شمارهٔ ۲۳۰ - در تهدید و هجو قاضی هری 90
شمارهٔ ۲۳۱ - در نکوهش فلک 83
شمارهٔ ۲۳۲ 137
شمارهٔ ۲۳۳ - در مذمت زنان 67
شمارهٔ ۲۳۴ - در التماس موزه 69
شمارهٔ ۲۳۵ - در هجا 76
شمارهٔ ۲۳۶ - در نکوهش روزگار 87
شمارهٔ ۲۳۷ 133
شمارهٔ ۲۳۸ - اجازت خواهد 84
شمارهٔ ۲۳۹ 127
شمارهٔ ۲۴۰ 146
شمارهٔ ۲۴۱ - در وصف بنا و مدح میر عمید 170
شمارهٔ ۲۴۲ - از کسی درخواست پنبه کند 104
شمارهٔ ۲۴۳ - برای درآمدن به خانهٔ اکفی الکفاة بار خواهد 101
شمارهٔ ۲۴۴ - شراب خواهد 76
شمارهٔ ۲۴۵ - حضور دوستی را خواهد 85
شمارهٔ ۲۴۶ - در تقاضای انعامی که حواله شد و نیافت فرماید 69
شمارهٔ ۲۴۷ - در قضا و قدر 86
شمارهٔ ۲۴۸ - حکیم رنجور بود و دوستی او را عیادت نکرد در شکایت و طلب حضور او گوید 79
شمارهٔ ۲۴۹ - اذن دخول به مجلس صاحب خواهد 96
شمارهٔ ۲۵۰ - مخدوم به حکیم جام شرابی بخشیده در شکر آن و طلب شراب گوید 87
شمارهٔ ۲۵۱ - در هجو شخصی که به علی مهتاب مشهور بود 76
شمارهٔ ۲۵۲ - شراب خواهد 97
شمارهٔ ۲۵۳ 134
شمارهٔ ۲۵۴ - در مرثیه 76
شمارهٔ ۲۵۵ - در مفارقت 91
شمارهٔ ۲۵۶ 168
شمارهٔ ۲۵۷ - فی الاشتیاق 95
شمارهٔ ۲۵۸ - در عذر 67
شمارهٔ ۲۵۹ - در مذمت اهل سوق 101
شمارهٔ ۲۶۰ 139
شمارهٔ ۲۶۱ - اسب پیری را مذمت کند 114
شمارهٔ ۲۶۲ 126
شمارهٔ ۲۶۳ - قبا از بزرگی خواسته 66
شمارهٔ ۲۶۴ 110
شمارهٔ ۲۶۵ - مطایبه ملکشاه پدر سلطان سنجر با مرد اعرابی 86
شمارهٔ ۲۶۶ - در عذر تقصیر نرفتن پیش ممدوح 78
شمارهٔ ۲۶۷ 139
شمارهٔ ۲۶۸ - از ممدوح التماس کفش به معما کرده است 93
شمارهٔ ۲۶۹ 116
شمارهٔ ۲۷۰ 122
شمارهٔ ۲۷۱ 129
شمارهٔ ۲۷۲ - در مدح بدرالدین الغ جاندار بک اینانج بلکا سنقر 82
شمارهٔ ۲۷۳ - قاضی هری مبتلا به مرض جرب شده و حکیم به عیادت او رفته و او از خانه بیرون نیامده و این قطعه را درهجو او گفته است 119
شمارهٔ ۲۷۴ - مطایبه با باغبانی که ازو کدوی تر خواسته 92
شمارهٔ ۲۷۵ - شکایت از روزگار 84
شمارهٔ ۲۷۶ - نکتهٔ پسندیده 88
شمارهٔ ۲۷۷ - در طلب شکر و عود 169
شمارهٔ ۲۷۸ - در موعظه 73
شمارهٔ ۲۷۹ - مطایبه 92
شمارهٔ ۲۸۰ - در اشتیاق 87
شمارهٔ ۲۸۱ - در مرثیه 89
شمارهٔ ۲۸۲ 118
شمارهٔ ۲۸۳ - مطایبه 70
شمارهٔ ۲۸۴ 140
شمارهٔ ۲۸۵ 140
شمارهٔ ۲۸۶ - در هجا 119
شمارهٔ ۲۸۷ 134
شمارهٔ ۲۸۸ 122
شمارهٔ ۲۸۹ - در تقاضا 83
شمارهٔ ۲۹۰ - در مدیح 111
شمارهٔ ۲۹۱ 120
شمارهٔ ۲۹۲ - در هجو صلاح صالحی 118
شمارهٔ ۲۹۳ - در ذل سوئال 95
شمارهٔ ۲۹۴ - در نصیحت نفس 83
شمارهٔ ۲۹۵ 120
شمارهٔ ۲۹۶ - درمرثیه 66
شمارهٔ ۲۹۷ - مطایبه به محبوب کند 86
شمارهٔ ۲۹۸ 121
شمارهٔ ۲۹۹ 119
شمارهٔ ۳۰۰ 116
شمارهٔ ۳۰۱ - از نجیب‌الدین کاتب سیاهی خواهد 82
شمارهٔ ۳۰۲ - امیر شجاعی شاعر در قدح انوری گفته 94
شمارهٔ ۳۰۳ - حکیم در جواب شجاعی گوید 82
شمارهٔ ۳۰۴ - در مذمت شعرا 95
شمارهٔ ۳۰۵ - در عذر بدمستی خویش 109
شمارهٔ ۳۰۶ 143
شمارهٔ ۳۰۷ - در منع توزیع با جمال‌الدین مسعود گوید 66
شمارهٔ ۳۰۸ - در شکایت از ممدوح خویش حمیدالدین 87
شمارهٔ ۳۰۹ - طلب وظیفه کند 80
شمارهٔ ۳۱۰ - در مذمت زنان 93
شمارهٔ ۳۱۱ 115
شمارهٔ ۳۱۲ - عزالدین نامی را ستایش کند 80
شمارهٔ ۳۱۳ - در مطایبه 113
شمارهٔ ۳۱۴ - تعریف شراب کند 132
شمارهٔ ۳۱۵ - شراب خواهد 75
شمارهٔ ۳۱۶ - در هجو 80
شمارهٔ ۳۱۷ - در شکایت 77
شمارهٔ ۳۱۸ - در تمثیل 81
شمارهٔ ۳۱۹ - در شکر 131
شمارهٔ ۳۲۰ - در تعریف عمارت و مدح صاحب 110
شمارهٔ ۳۲۱ - در وصف کوشک و سرای مجدالدین ابوالحسن عمرانی 110
شمارهٔ ۳۲۲ - قسم بر بی‌گناهی 101
شمارهٔ ۳۲۳ - در مطایبه 91
شمارهٔ ۳۲۴ - سخن کمالی را ستاید 98
شمارهٔ ۳۲۵ - در مطایبه 72
شمارهٔ ۳۲۶ - در بیان حال خود 105
شمارهٔ ۳۲۷ - التماس انعام 99
شمارهٔ ۳۲۸ 109
شمارهٔ ۳۲۹ - ستایش ملک‌الشعرا ارشدالدین 79
شمارهٔ ۳۳۰ - الب ارغو یکی از ممدوحان حکیم را میل کشیدند در آن باب گفته است 84
شمارهٔ ۳۳۱ - از بزرگی درخواست کاغذ سپید کند 80
شمارهٔ ۳۳۲ - در نقدی که یکی از امرا در مرثیهٔ سیدابوطالب نعمه بدو کرده بود گوید 76
شمارهٔ ۳۳۳ - قاضی حمیدالدین در مدح حکیم گفته و بدو فرستاده 90
شمارهٔ ۳۳۴ - انوری در جواب این قطعه گفته و او را ستوده است 79
شمارهٔ ۳۳۵ - به شخصی تکلف فرماید 81
شمارهٔ ۳۳۶ - از دوستی سیم گرمابه خواهد 76
شمارهٔ ۳۳۷ - در تقاضا 68
شمارهٔ ۳۳۸ - در عذر غیبت از مجلس مخدوم 93
شمارهٔ ۳۳۹ - فی‌الاشتیاق 58
شمارهٔ ۳۴۰ 140
شمارهٔ ۳۴۱ - به مجلس صاحب بار خواهد 85
شمارهٔ ۳۴۲ 154
شمارهٔ ۳۴۳ - در اشتیاق دوستی و طلب مکاتبات ازو 99
شمارهٔ ۳۴۴ - در شکایت 65
شمارهٔ ۳۴۵ - در حسب حال و وارستگی خویش 96
شمارهٔ ۳۴۶ - در طلب صاحب 93
شمارهٔ ۳۴۷ - شکوه از روزگار 79
شمارهٔ ۳۴۸ - در مدح تاج الدین ابوالمعالی محمد المستوفی گوید و عرق نسترن خواهد 102
شمارهٔ ۳۴۹ - در بیان هنرهای خود و جهل ابناء عصر 87
شمارهٔ ۳۵۰ - در مطایبه 68
شمارهٔ ۳۵۱ - کیسه‌ای به حکیم وعده کرده‌اند آن را با کاردی طلب می‌کند 66
شمارهٔ ۳۵۲ - در شکایت 76
شمارهٔ ۳۵۳ - نکتهٔ موزون 79
شمارهٔ ۳۵۴ - در شکر تشریف 76
شمارهٔ ۳۵۵ - وله ایضا 79
شمارهٔ ۳۵۶ 120
شمارهٔ ۳۵۷ 144
شمارهٔ ۳۵۸ 116
شمارهٔ ۳۵۹ - در افلاس و رنجوری خود 79
شمارهٔ ۳۶۰ - در عذر 76
شمارهٔ ۳۶۱ 111
شمارهٔ ۳۶۲ - التماس کفش کند 93
شمارهٔ ۳۶۳ - در حسب حال 89
شمارهٔ ۳۶۴ - در نصیحت 77
شمارهٔ ۳۶۵ - در اشتیاق 83
شمارهٔ ۳۶۶ - در عزلت و قناعت و جواب سائلی که از حکیم قصهٔ شعر گفتنش پرسید گوید 112
شمارهٔ ۳۶۷ 122
شمارهٔ ۳۶۸ 128
شمارهٔ ۳۶۹ - در ریاضت خاطر 90
شمارهٔ ۳۷۰ - مذمت ممدوحی که وعدهٔ صله بدو داده و وفا نکرده 83
شمارهٔ ۳۷۱ - در مدح 69
شمارهٔ ۳۷۲ - در اشتیاق 72
شمارهٔ ۳۷۳ - از زبان پسران میرداد که یکی طوطی به یک ملقب به ناصرالدین و دیگر عضدالدین است گفته و آنها را ستایش کرده است 73
شمارهٔ ۳۷۴ - در تمثیل 66
شمارهٔ ۳۷۵ - معما 117
شمارهٔ ۳۷۶ - شراب خواهد 95
شمارهٔ ۳۷۷ - لغز به اسم سلطان سنجر و بیان آنکه عدد نام سنجر با پیغمبران مرسل یکیست 74
شمارهٔ ۳۷۸ - در طلب عفو 104
شمارهٔ ۳۷۹ - مطایبه 97
شمارهٔ ۳۸۰ - در اظهار نیک‌نفسی خود گفته است 114
شمارهٔ ۳۸۱ - در غیبت پیروزشاه از بلخ و تهنیت قدوم او 86
شمارهٔ ۳۸۲ - در شکایت اهل زمان 103
شمارهٔ ۳۸۳ - نصیحت 109
شمارهٔ ۳۸۴ 108
شمارهٔ ۳۸۵ - در مرثیه 85
شمارهٔ ۳۸۶ - در قناعت 68
شمارهٔ ۳۸۷ - در طلب شراب 81
شمارهٔ ۳۸۸ - طلب پنبه و روغن کند 74
شمارهٔ ۳۸۹ - نکتهٔ موزون 75
شمارهٔ ۳۹۰ - در علو همت و کمال نفس خود 100
شمارهٔ ۳۹۱ - پیراهن کتان سنبلی از فریدالدین کاتب خواهد 113
شمارهٔ ۳۹۲ - در شکایت 82
شمارهٔ ۳۹۳ - از بزرگی مسحی و رانین خواهد 104
شمارهٔ ۳۹۴ - در مدح 73
شمارهٔ ۳۹۵ - در مذمت دشمنان صاحب 68
شمارهٔ ۳۹۶ - فی اقتراح الذهب 98
شمارهٔ ۳۹۷ - زین‌الدین عبدالله از استر افتاده و حکیم به عیادت او نرفته بود این قطعه در عذر تقصیر خویش گفته 88
شمارهٔ ۳۹۸ - در مذمت افلاک 78
شمارهٔ ۳۹۹ - در مدح سلطان ملکشاه ثانی 88
شمارهٔ ۴۰۰ - در مدیح 99
شمارهٔ ۴۰۱ 130
شمارهٔ ۴۰۲ 124
شمارهٔ ۴۰۳ - در جواب مکتوب دوستی 89
شمارهٔ ۴۰۴ - در قناعت و خویشتن‌داری 76
شمارهٔ ۴۰۵ - مطایبه 91
شمارهٔ ۴۰۶ - در مذمت شاعری 84
شمارهٔ ۴۰۷ - سلطان سنجر را گوید 78
شمارهٔ ۴۰۸ - در ذم فتوحی شاعر 84
شمارهٔ ۴۰۹ - شراب خواسته 103
شمارهٔ ۴۱۰ 128
شمارهٔ ۴۱۱ - حضور دوستی خواهد 86
شمارهٔ ۴۱۲ - شراب خواهد 81
شمارهٔ ۴۱۳ - در طلب شراب 71
شمارهٔ ۴۱۴ 131
شمارهٔ ۴۱۵ - در مرثیهٔ مجدالدین ابوالحسن عمرانی 98
شمارهٔ ۴۱۶ - در مدح پادشاه زمان 77
شمارهٔ ۴۱۷ - در طلب هیزم 96
شمارهٔ ۴۱۸ 113
شمارهٔ ۴۱۹ - طلب قبا از مخدوم کند 82
شمارهٔ ۴۲۰ - در حسب حال خویش گوید 123
شمارهٔ ۴۲۱ - در طلب سرکه و آبکامه 101
شمارهٔ ۴۲۲ - در تهنیت تشریف 76
شمارهٔ ۴۲۳ - معما در مدح رشیدالدین 90
شمارهٔ ۴۲۴ - شراب خواهد 75
شمارهٔ ۴۲۵ - لطیفه 89
شمارهٔ ۴۲۶ - از کریم‌الدین شراب خواهد 88
شمارهٔ ۴۲۷ - در نصیحت نفس خود 79
شمارهٔ ۴۲۸ - از لالابک تقاضایی کند 96
شمارهٔ ۴۲۹ - شراب خواهد 117
شمارهٔ ۴۳۰ - در طلب حضور دوستی گوید 77
شمارهٔ ۴۳۱ - در مدح و تهنیت 77
شمارهٔ ۴۳۲ - شراب خواهد 105
شمارهٔ ۴۳۳ - در طلب جو 95
شمارهٔ ۴۳۴ - قطعهٔ زیر از حکیم شجاعی است که به انوری نوشته است 93
شمارهٔ ۴۳۵ - انوری در جواب شجاع‌الدین خالد بلخی گفته و عذر تقصیر خواسته است 85
شمارهٔ ۴۳۶ - ستایش سرای مجدالدین ابوالحسن عمرانی 80
شمارهٔ ۴۳۷ - بزرگی به خانهٔ انوری رفت در تهنیت قدوم او گوید 75
شمارهٔ ۴۳۸ 122
شمارهٔ ۴۳۹ 136
شمارهٔ ۴۴۰ 132
شمارهٔ ۴۴۱ - در قناعت 72
شمارهٔ ۴۴۲ 126
شمارهٔ ۴۴۳ - غرض از این لغز ریواس است 82
شمارهٔ ۴۴۴ - در هجو کسی گفته 76
شمارهٔ ۴۴۵ 125
شمارهٔ ۴۴۶ - در هجو قاضی ناصح 107
شمارهٔ ۴۴۷ - در وصف بزرگی و کرم صاحب ترمد 99
شمارهٔ ۴۴۸ - در مدح عصمةالدین 73
شمارهٔ ۴۴۹ - در مدح امیر فخرالدین ابوالمفاخر آبی 98
شمارهٔ ۴۵۰ 106
شمارهٔ ۴۵۱ - در نصیحت و موعظه 92
شمارهٔ ۴۵۲ 149
شمارهٔ ۴۵۳ - روزی بدمستی کرده بود در عذر آن گوید 64
شمارهٔ ۴۵۴ - فی‌الموعظة 93
شمارهٔ ۴۵۵ - در مدیح 72
شمارهٔ ۴۵۶ - در شکایت و تقاضای الطاف صاحب 99
شمارهٔ ۴۵۷ - در عذر قی کردن در مجلس شراب گفته 98
شمارهٔ ۴۵۸ - در تقاضا 55
شمارهٔ ۴۵۹ - در مذمت کسی گفته 72
شمارهٔ ۴۶۰ - حسب حال 95
رباعی شمارهٔ ۱ : گفتم که به پایان رسد این درد و عنا 92
رباعی شمارهٔ ۲ : پیوسته حدیث من به گوشت بادا 110
رباعی شمارهٔ ۳ : نه صبر به گوشه‌ای نشاند ما را 91
رباعی شمارهٔ ۴ : آورد زری عماد رازی بچه را 139
رباعی شمارهٔ ۵ : ای هجر مگر نهایتی نیست ترا 84
رباعی شمارهٔ ۶ : این دل چو شب جوانی و راحت و تاب 96
رباعی شمارهٔ ۷ : هم طبع ملول گشت از آن شعر چو آب 60
رباعی شمارهٔ ۸ : زان روی که روز وصل آن در خوشاب 78
شمارهٔ ۴۶۱ - در مدح فیروزشاه 91
شمارهٔ ۴۶۲ - در هجا 104
شمارهٔ ۴۶۳ 150
شمارهٔ ۴۶۴ - در تهنیت 63
شمارهٔ ۴۶۵ 133
شمارهٔ ۴۶۶ 156
شمارهٔ ۴۶۷ - شراب خواهد 85
شمارهٔ ۴۶۸ - در تقاضا 81
شمارهٔ ۴۶۹ - در ناخن گرفتن صاحب 60
شمارهٔ ۴۷۰ - قسمت در توبه و انابه 75
شمارهٔ ۴۷۱ - شکایت از زمانه 75
شمارهٔ ۴۷۲ - در هجو سیف‌الدین نامی گفته 78
شمارهٔ ۴۷۳ - نصیحت 63
شمارهٔ ۴۷۴ - معما 105
شمارهٔ ۴۷۵ - در حسب حال 85
شمارهٔ ۴۷۶ - در موعظه 96
شمارهٔ ۴۷۷ - این قطعه در شکایت از ملکشاه و نظام‌الملک گفت و متغیر شدند و فتوحی آنرا جواب گفت 68
شمارهٔ ۴۷۸ - فتوحی شاعر بفرمودهٔ شاه و وزیر جواب حکیم را گفت 102
شمارهٔ ۴۷۹ - در موعظه 80
شمارهٔ ۴۸۰ 156
شمارهٔ ۴۸۱ - ایضا در هجا 69
شمارهٔ ۴۸۲ - در شکایت 72
شمارهٔ ۴۸۳ - مطایبه 75
شمارهٔ ۴۸۴ - در شکایت 63
شمارهٔ ۴۸۵ - صاحب به حکیم اسبی وعده کرد در تقاضای آن این قطعه را گفته 78
شمارهٔ ۴۸۶ - مدح سدید فقیهی 72
شمارهٔ ۴۸۷ - در ستایش سخن خود 86
شمارهٔ ۴۸۸ - در حکمت و موعظه 104
شمارهٔ ۴۸۹ - در قناعت و خویشتن‌داری 87
شمارهٔ ۴۹۰ - در هجا 73
شمارهٔ ۴۹۱ - نصیحت 67
رباعی شمارهٔ ۹ : آن شد که به نزدیک من ای در خوشاب 71
رباعی شمارهٔ ۱۰ : بوطالب نعمه ای سپهرت طالب 66
رباعی شمارهٔ ۱۱ : هرچند که بر جزو بود کل غالب 72
رباعی شمارهٔ ۱۲ : ای گوهر تو بر آفرینش غالب 73
رباعی شمارهٔ ۱۳ : بس شب که به روز بردم اندر طلبت 73
رباعی شمارهٔ ۱۴ : دل باز چو بر دام غم عشق آویخت 97
رباعی شمارهٔ ۱۵ : ای گشته ضمیر چون بهشت از یادت 75
رباعی شمارهٔ ۱۶ : همواره چو بخت خود جوانی بادت 80
رباعی شمارهٔ ۱۷ : با بخل بود به غایتی پیوندت 87
رباعی شمارهٔ ۱۸ : ای سغبهٔ آنانکه نمی‌جویندت 60
رباعی شمارهٔ ۱۹ : سیاره به خدمت سپرد خاک درت 77
رباعی شمارهٔ ۲۰ : در وصل تو عزم دل من روز نخست 61
رباعی شمارهٔ ۲۱ : آتش به سفال برنهادی ز نخست 75
رباعی شمارهٔ ۲۲ : دستم که به گوهر قناعت پیوست 91
رباعی شمارهٔ ۲۳ : جدت ورق زمانه از جور بشست 79
رباعی شمارهٔ ۲۴ : هجری که به روز غم مبادا دل و دست 94
رباعی شمارهٔ ۲۵ : جانا به تن شکسته و عزم درست 102
رباعی شمارهٔ ۲۶ : ای شاه ز قدرتی که در بازوی تست 92
رباعی شمارهٔ ۲۷ : با موزه به آب در دویدی به نخست 78
رباعی شمارهٔ ۲۸ : کار تنم از دست دلم رفت ز دست 117
رباعی شمارهٔ ۲۹ : دل در خم آن زلف معنبر بنشست 72
رباعی شمارهٔ ۳۰ : بوطالب نعمه ای گشاده‌دل و دست 87
رباعی شمارهٔ ۳۱ : ای صبر ز دست دل معشوقه‌پرست 89
رباعی شمارهٔ ۳۲ : دی می‌شد و از شکوفه شاخی در دست 110
رباعی شمارهٔ ۳۳ : از حادثه‌ای که هرچه زو گویم هست 80
رباعی شمارهٔ ۳۴ : دی با تو چنان شدم به یک خاست و نشست 97
رباعی شمارهٔ ۳۵ : گفتند که شعر تو ملک داشت به دست 85
رباعی شمارهٔ ۳۶ : ای عهد تو عید کامرانی پیوست 75
رباعی شمارهٔ ۳۷ : گفتند که گل چمن به یکبار آراست 69
رباعی شمارهٔ ۳۸ : در کوی تو هیچ کار من ناشده راست 69
رباعی شمارهٔ ۳۹ : عدل تو زمانه را نگهدار بس است 56
رباعی شمارهٔ ۴۰ : دل بر سر عهد استوار خویش است 90
رباعی شمارهٔ ۴۱ : عشقی که همه عمر بماند این است 86
رباعی شمارهٔ ۴۲ : از تو طمعم یکی صراحی باده است 105
رباعی شمارهٔ ۴۳ : ای شاه جهان ملک جهان حسب تراست 87
رباعی شمارهٔ ۴۴ : در سایهٔ آن زلف مشوش که تراست 65
رباعی شمارهٔ ۴۵ : دوشینه شب ارچه جانم از رنج بکاست 111
رباعی شمارهٔ ۴۶ : کون خر ملک ریش گاو افتادست 76
رباعی شمارهٔ ۴۷ : تا حادثه قصد آل عمران کردست 89
رباعی شمارهٔ ۴۸ : زلف تو از آن دم که دلم بربودست 84
رباعی شمارهٔ ۴۹ : شاها به خدایی که ترا بگزیدست 119
رباعی شمارهٔ ۵۰ : آن چهره که هرکه وصف او بشنیدست 97
رباعی شمارهٔ ۵۱ : فرمان تو بر جهان قضای دگرست 66
رباعی شمارهٔ ۵۲ : چون حسن تو رنج من به عالم سمرست 71
رباعی شمارهٔ ۵۳ : در هر طرفی اگرچه یاری دگرست 101
رباعی شمارهٔ ۵۴ : دیدار تو در جهان جهانی دگرست 68
رباعی شمارهٔ ۵۵ : با رای تو صبح ملک بی‌گه خیزست 89
رباعی شمارهٔ ۵۶ : دل در هوس شراب گلرنگ خوشست 91
رباعی شمارهٔ ۵۷ : آن چیست که مقصود جهانی آنست 78
رباعی شمارهٔ ۵۸ : با دل گفتم چو یار بی فرمانست 93
رباعی شمارهٔ ۵۹ : با آنکه دلم در غم هجرت خونست 81
رباعی شمارهٔ ۶۰ : پایی که ز بند عالمی بیرونست 80
رباعی شمارهٔ ۶۱ : گر شرح نمی‌دهم که حالم چونست 91
رباعی شمارهٔ ۶۲ : تا دست امید ما شکستیم ز دوست 98
رباعی شمارهٔ ۶۳ : هردم ز تو گر تازه غمی باید هست 91
رباعی شمارهٔ ۶۴ : تا خرمن آز را دلت پیمانه‌ست 61
رباعی شمارهٔ ۶۵ : هجران تو دوش چون به من درنگریست 95
رباعی شمارهٔ ۶۶ : ای شاه نجیب کفشگر دانی کیست 91
رباعی شمارهٔ ۶۷ : می‌آمد و از دیدهٔ ما می‌نگریست 80
رباعی شمارهٔ ۶۸ : از وصل تو بر کناره می‌باید زیست 78
رباعی شمارهٔ ۶۹ : ای دل یارت که سر به سر کبر و منیست 84
رباعی شمارهٔ ۷۰ : بوطالب نعمه طالب نعمت نیست 70
رباعی شمارهٔ ۷۱ : پایی که نه در هوای تو در گل نیست 65
رباعی شمارهٔ ۷۲ : پای تو اگرچه در وفا محکم نیست 111
رباعی شمارهٔ ۷۳ : تا چند طلب کنم وفای تو که نیست 89
رباعی شمارهٔ ۷۴ : گر درخور قدر همتم سیمی نیست 72
رباعی شمارهٔ ۷۵ : محنت‌زده‌ای که کلبه‌ای داشت به دشت 90
رباعی شمارهٔ ۷۶ : گر بنده دو روز خدمتت را بگذاشت 85
رباعی شمارهٔ ۷۷ : اندوه تو چون دلم به شادی نگذاشت 70
رباعی شمارهٔ ۷۸ : چون آتش سودای تو جز دود نداشت 77
رباعی شمارهٔ ۷۹ : اندوه تو چون دلم به شادی انگاشت 78
رباعی شمارهٔ ۸۰ : عمری که تر و خشک من آن بود گذشت 79
رباعی شمارهٔ ۸۱ : دلبر ز وفا و مهر یکسر بگذشت 80
رباعی شمارهٔ ۸۲ : با دل گفتم که آن بتم دوش نهفت 69
رباعی شمارهٔ ۸۳ : با گل گفتم شکوفه در خاک بخفت 114
رباعی شمارهٔ ۸۴ : چشمم ز غمت به هر عقیقی که بسفت 83
رباعی شمارهٔ ۸۵ : از گردش این هفت مخالف بر هفت 156
رباعی شمارهٔ ۸۶ : سلطان که جهان جواد ازو بیش نیافت 128
رباعی شمارهٔ ۸۷ : عیشی که نمودم از جوانی همه رفت 117
رباعی شمارهٔ ۸۸ : معشوق مرا عهد من از یاد برفت 129
رباعی شمارهٔ ۸۹ : سلطان که جهان به عدل آراست برفت 90
رباعی شمارهٔ ۹۰ : دلبر چو دلم به عشوه بربود برفت 97
رباعی شمارهٔ ۹۱ : آن بت که به انصاف نکو بود برفت 157
رباعی شمارهٔ ۹۲ : حامی جهان ز جور افلاک برفت 69
رباعی شمارهٔ ۹۳ : آن بت که دلم به زلف چون شست گرفت 75
رباعی شمارهٔ ۹۴ : از شعلهٔ لاله جهان نور گرفت 74
رباعی شمارهٔ ۹۵ : چون با غم عشق تو دلم ساز گرفت 136
رباعی شمارهٔ ۹۶ : ای دل بخر آن زلف که دستت نگرفت 80
رباعی شمارهٔ ۹۷ : با یار مرا زور و ستم درنگرفت 77
رباعی شمارهٔ ۹۸ : ای روزی خصم پیش خورد حشمت 129
رباعی شمارهٔ ۹۹ : تا روز به شب چو سوسنم بی‌رویت 78
رباعی شمارهٔ ۱۰۰ : عمری بادت کزو به رشک آید نوح 97
رباعی شمارهٔ ۱۰۱ : عمری جگرم خورد ز بدخویی چرخ 112
رباعی شمارهٔ ۱۰۲ : از چرخ که کامی به مرادم ننهاد 91
رباعی شمارهٔ ۱۰۳ : دادم به امید روزگاری بر باد 84
رباعی شمارهٔ ۱۰۴ : جوهر که ز ایزدش همی نامد یاد 118
رباعی شمارهٔ ۱۰۵ : با هرکه زبان چرخ رازی بگشاد 69
رباعی شمارهٔ ۱۰۶ : با قدر تو آب آسمان ریخته باد 78
رباعی شمارهٔ ۱۰۷ : در چشمهٔ تیغ بی‌کفت آب مباد 76
رباعی شمارهٔ ۱۰۸ : هرگز دلم از وفای تو فرد مباد 93
رباعی شمارهٔ ۱۰۹ : ای شاه زمین دور زمان بی‌تو مباد 124
رباعی شمارهٔ ۱۱۰ : حسن تو مرا ز نیکوان شاهی داد 85
رباعی شمارهٔ ۱۱۱ : مریخ سلاح چاوشان تو برد 78
رباعی شمارهٔ ۱۱۲ : چون نیست یقین که شب چه خواهد آورد 104
رباعی شمارهٔ ۱۱۳ : آن نور که ملک یافت از روی تو فرد 83
رباعی شمارهٔ ۱۱۴ : عاقل چو به حاصل جهان درنگرد 83
رباعی شمارهٔ ۱۱۵ : هر تیره شبی که ره به روزی نبرد 82
رباعی شمارهٔ ۱۱۶ : بوطالب نعمه آن جهانی همه مرد 72
رباعی شمارهٔ ۱۱۷ : این عمر که سرمایهٔ ملکیست نه خرد 67
رباعی شمارهٔ ۱۱۸ : صد پرده شبی فلک ز من بردارد 80
رباعی شمارهٔ ۱۱۹ : خود عهد کسی کسی چنین بگذارد 68
رباعی شمارهٔ ۱۲۰ : گر یک شبه وصل بتم آواز آرد 95
رباعی شمارهٔ ۱۲۱ : باد سحری گذر به کویت دارد 82
رباعی شمارهٔ ۱۲۲ : گر دوست مرا به کام دشمن دارد 87
رباعی شمارهٔ ۱۲۳ : بیننده که چشم عاقبت‌بین دارد 108
رباعی شمارهٔ ۱۲۴ : نه دل ز وصال تو نشانی دارد 99
رباعی شمارهٔ ۱۲۵ : دل گرچه غمت ز جان نهان می‌دارد 77
رباعی شمارهٔ ۱۲۶ : شب رایت مشک رنگ بر کیوان برد 78
رباعی شمارهٔ ۱۲۷ : با آنکه غم عشق تو از من جان برد 91
رباعی شمارهٔ ۱۲۸ : دل در غم تو گر به مثل جان نبرد 68
رباعی شمارهٔ ۱۲۹ : موری که به چاه شست بازی گذرد 87
رباعی شمارهٔ ۱۳۰ : آن کو به من سوخته خرمن نگرد 70
رباعی شمارهٔ ۱۳۱ : سی سال درخت بخت من بار آورد 88
رباعی شمارهٔ ۱۳۲ : در عرصهٔ ملکی که کمی نپذیرد 55
رباعی شمارهٔ ۱۳۳ : روی تو که شمع لاله زو درگیرد 79
رباعی شمارهٔ ۱۳۴ : گر دست غم تو دامن من گیرد 73
رباعی شمارهٔ ۱۳۵ : روی تو به دلبری جهان می‌گیرد 72
رباعی شمارهٔ ۱۳۶ : رایت که جهان به پشت پای اندازد 86
رباعی شمارهٔ ۱۳۷ : خاک قدم تو تاج خورشید ارزد 118
رباعی شمارهٔ ۱۳۸ : جانا غم تو به هر عطایی ارزد 82
رباعی شمارهٔ ۱۳۹ : رای تو که صلح روز ملک انگیزد 120
رباعی شمارهٔ ۱۴۰ : روزی که خرد سرشک رنگین ریزد 76
رباعی شمارهٔ ۱۴۱ : تشریف هوای تو به هر جان نرسد 73
رباعی شمارهٔ ۱۴۲ : نه مشکل روزگار حل خواهد شد 77
رباعی شمارهٔ ۱۴۳ : از عشق تو درجهان سمر خواهم شد 112
رباعی شمارهٔ ۱۴۴ : رای تو به هیچ رای خرسند نشد 82
رباعی شمارهٔ ۱۴۵ : آخر دل من به وصل پیروز نشد 107
رباعی شمارهٔ ۱۴۶ : عدل تو چو سایه بر ممالک پوشد 97
رباعی شمارهٔ ۱۴۷ : با آنکه زمانه جز بدی نسگالد 88
رباعی شمارهٔ ۱۴۸ : زلف تو به فتنه باز بیرون آمد 117
رباعی شمارهٔ ۱۴۹ : رخسار تو چون سوسن آزاد آمد 105
رباعی شمارهٔ ۱۵۰ : تا رای تو از قدح به شمشیر آمد 87
رباعی شمارهٔ ۱۵۱ : آنی که کفت ضامن ارزاق آمد 118
رباعی شمارهٔ ۱۵۲ : رنجی که مرا ز هجر آن ماه آمد 73
رباعی شمارهٔ ۱۵۳ : چون سایه دویدم از پسش روزی چند 76
رباعی شمارهٔ ۱۵۴ : ای دل چه کنی به عشوه خود را خرسند 73
رباعی شمارهٔ ۱۵۵ : پست افکندم غم تو ای سرو بلند 109
رباعی شمارهٔ ۱۵۶ : آن روز که جان نامهٔ عشق تو بخواند 91
رباعی شمارهٔ ۱۵۷ : خوی تو ز دوستی چو دامن بفشاند 89
رباعی شمارهٔ ۱۵۸ : ای دل ز هزار دیده خون می‌راند 80
رباعی شمارهٔ ۱۵۹ : با آنکه همه کار جهان او راند 89
رباعی شمارهٔ ۱۶۰ : چندان که مرا دلبر من رنجاند 72
رباعی شمارهٔ ۱۶۱ : یکباره مرا بلایت از پای نشاند 76
رباعی شمارهٔ ۱۶۲ : ای دیده دل آیت بلا می‌خواند 93
رباعی شمارهٔ ۱۶۳ : چون روز علم زد به حسامت ماند 70
رباعی شمارهٔ ۱۶۴ : هم ابر به دست درفشانت ماند 92
رباعی شمارهٔ ۱۶۵ : خورشید به روشنی رایت ماند 76
رباعی شمارهٔ ۱۶۶ : با روی تو از عافیت افسانه بماند 80
رباعی شمارهٔ ۱۶۷ : مسعود سعادت جهان بود نماند 72
رباعی شمارهٔ ۱۶۸ : ما را بجز از نیاز هیچ چیز نماند 94
رباعی شمارهٔ ۱۶۹ : تا طارم نه سپهر آراسته‌اند 65
رباعی شمارهٔ ۱۷۰ : چشم و دل من که هرچه گویم هستند 85
رباعی شمارهٔ ۱۷۱ : یاران به جهان چشم چو گل بگشادند 79
رباعی شمارهٔ ۱۷۲ : زان پس که دل و دیده بر من سپرند 69
رباعی شمارهٔ ۱۷۳ : بس دور که چرخ و اختران بگذراند 81
رباعی شمارهٔ ۱۷۴ : در بزمگهی که مطربی کوس کند 123
رباعی شمارهٔ ۱۷۵ : زلف تو مصاف عنبر تر شکند 77
رباعی شمارهٔ ۱۷۶ : دلدار دل مرا ز من باز افکند 97
رباعی شمارهٔ ۱۷۷ : دلبر چو ز من قوت روان باز افکند 77
رباعی شمارهٔ ۱۷۸ : خوش خوش چو مرا دم تودر دام افکند 85
رباعی شمارهٔ ۱۷۹ : گردون به خیال سیر نانت نکند 74
رباعی شمارهٔ ۱۸۰ : شادم به تو گر فلک حزینم نکند 71
رباعی شمارهٔ ۱۸۱ : شمشیر تو با خصم تو پیمان نکند 83
رباعی شمارهٔ ۱۸۲ : سلطان غمت بنده‌نوازی نکند 86
رباعی شمارهٔ ۱۸۳ : گلها چو به باغ جلوه را ساز کنند 133
رباعی شمارهٔ ۱۸۴ : این طایفه گر مروت آیین نکنند 90
رباعی شمارهٔ ۱۸۵ : قومی که در این سفر مرا همراهند 125
رباعی شمارهٔ ۱۸۶ : گردون چو نشست و خاست تو می‌بیند 77
رباعی شمارهٔ ۱۸۷ : چشم تو در آیینه به چشم تو نمود 83
رباعی شمارهٔ ۱۸۸ : گفت آنکه مرا ره سلامت بنمود 68
رباعی شمارهٔ ۱۸۹ : دستت به سخا چون ید بیضا بنمود 102
رباعی شمارهٔ ۱۹۰ : با دل گفتم که عشق چون روی نمود 82
رباعی شمارهٔ ۱۹۱ : شبها ز غمت ستم کشم باید بود 67
رباعی شمارهٔ ۱۹۲ : گردون به وصال ما موافق زان بود 101
رباعی شمارهٔ ۱۹۳ : دوشم ز فراق تو همه شیون بود 76
رباعی شمارهٔ ۱۹۴ : یک نیم دمم از جهان به دست آمده بود 91
رباعی شمارهٔ ۱۹۵ : بر عید رخت دلم چو پیروز نبود 93
رباعی شمارهٔ ۱۹۶ : دل درخور صحبت دل‌افروز نبود 84
رباعی شمارهٔ ۱۹۷ : گل یک شبه شد هین که چو گستاخ شود 79
رباعی شمارهٔ ۱۹۸ : هر کو نه به خدمت تو خرسند شود 72
رباعی شمارهٔ ۱۹۹ : آخر غم غور از دلم دور شود 75
رباعی شمارهٔ ۲۰۰ : تسلیم چو بر حادثه پیروز شود 76
رباعی شمارهٔ ۲۰۱ : آنرا که خرد مصلحت‌آموز شود 100
رباعی شمارهٔ ۲۰۲ : با آنکه غم از دلم برون می‌نشود 80
رباعی شمارهٔ ۲۰۳ : یک شب مه گردون به رخت می‌نگرید 92
رباعی شمارهٔ ۲۰۴ : آن روز که بنده خاک خدمت بوسید 98
رباعی شمارهٔ ۲۰۵ : بیداد فلک پردهٔ رازم بدرید 76
رباعی شمارهٔ ۲۰۶ : زان پس که وصال روی در پرده کشید 92
رباعی شمارهٔ ۲۰۷ : در مستی اگر ببرد خوابم شاید 67
رباعی شمارهٔ ۲۰۸ : جان یک نفس از درد تو می‌ناساید 77
رباعی شمارهٔ ۲۰۹ : یک در فلک از امید من نگشاید 94
رباعی شمارهٔ ۲۱۰ : بس راه که پای همتم پیماید 79
رباعی شمارهٔ ۲۱۱ : دی قهر تو گفتی که اجل می‌زاید 81
رباعی شمارهٔ ۲۱۲ : زلف تو که در فتنه کنون می‌آید 93
رباعی شمارهٔ ۲۱۳ : گر بنده ز آب می‌بترسد شاید 63
رباعی شمارهٔ ۲۱۴ : تا رای تو از قدح به شمشیر آید 97
رباعی شمارهٔ ۲۱۵ : لایق به جان شاه جهانی باید 70
رباعی شمارهٔ ۲۱۶ : هم توسن چرخ زیر زین را شاید 89
رباعی شمارهٔ ۲۱۷ : وصل تو که از سنگ برون می‌آید 72
رباعی شمارهٔ ۲۱۸ : باری بنگر که چشم من چون گرید 73
رباعی شمارهٔ ۲۱۹ : با گل گفتم ابر چرا می‌گرید 192
رباعی شمارهٔ ۲۲۰ : گفتم ز فراق یاسمن می‌گرید 84
رباعی شمارهٔ ۲۲۱ : شد عمر و زمانه را جوادی نرسید 80
رباعی شمارهٔ ۲۲۲ : گویی که میفکن دبه در پای شتر 73
رباعی شمارهٔ ۲۲۳ : رای تو که آفتاب فضلست و هنر 83
رباعی شمارهٔ ۲۲۴ : ای عشق بجز غمم رفیقی دگر آر 82
رباعی شمارهٔ ۲۲۵ : دی ما و می و عیش خوش و روی نگار 78
رباعی شمارهٔ ۲۲۶ : در دست غمت دلم زبونست این بار 94
رباعی شمارهٔ ۲۲۷ : دل محنت تازه چاشنی کرد آخر 74
رباعی شمارهٔ ۲۲۸ : بر من شب هجر تو سرآید آخر 92
رباعی شمارهٔ ۲۲۹ : ما با این همه غم با که گساریم آخر 92
رباعی شمارهٔ ۲۳۰ : ای ماه تمام برنیایی آخر 82
رباعی شمارهٔ ۲۳۱ : دی گر بفزود عز دین عدل عمر 89
رباعی شمارهٔ ۲۳۲ : خورشید ز رای مقتفی دارد نور 72
رباعی شمارهٔ ۲۳۳ : ای رای تو آفتاب و ای کلک تو تیر 85
رباعی شمارهٔ ۲۳۴ : هستم شب و روز و روز و شب در تدبیر 62
رباعی شمارهٔ ۲۳۵ : منصوریه هر گزت درآمد به ضمیر 72
رباعی شمارهٔ ۲۳۶ : ای چرخ نفور از جفای تو نفیر 73
رباعی شمارهٔ ۲۳۷ : ای دل هم از ابتدا دل از جان برگیر 85
رباعی شمارهٔ ۲۳۸ : از دست تو بنده داستانی شده گیر 104
رباعی شمارهٔ ۲۳۹ : جز بنده رفیق و عاشق و یار مگیر 90
رباعی شمارهٔ ۲۴۰ : از آرزوی خیال تو روز دراز 81
رباعی شمارهٔ ۲۴۱ : ای دست تو در جفا چو زلف تو دراز 91
رباعی شمارهٔ ۲۴۲ : آن شد که من از عشق تو شبهای دراز 73
رباعی شمارهٔ ۲۴۳ : زان شب که به روز برده‌ام با تو به ناز 78
رباعی شمارهٔ ۲۴۴ : دل شادی روز وصلت ای شمع طراز 94
رباعی شمارهٔ ۲۴۵ : گر در طلب صحبتم ای شمع طراز 79
رباعی شمارهٔ ۲۴۶ : ای دل بخریدی دم آن شمع طراز 78
رباعی شمارهٔ ۲۴۷ : گرمابه به کام انوری بود امروز 80
رباعی شمارهٔ ۲۴۸ : آن دل که تو دیده‌ای فکارست هنوز 99
رباعی شمارهٔ ۲۴۹ : نایی بر من به خانه‌ای شورانگیز 63
رباعی شمارهٔ ۲۵۰ : بازار قبول گل چو شد خوش خوش تیز 116
رباعی شمارهٔ ۲۵۱ : ای ماه ز سودای تو در آتش تیز 147
رباعی شمارهٔ ۲۵۲ : پیروزشه ای خورده سپهر از تو هراس 82
رباعی شمارهٔ ۲۵۳ : ماییم درین گنبد دیرینه اساس 78
رباعی شمارهٔ ۲۵۴ : در منزل دل غم تو می‌آید و بس 83
رباعی شمارهٔ ۲۵۵ : روزی که کنم هجر ترا بر دل خوش 72
رباعی شمارهٔ ۲۵۶ : ماییم و دو شیشکک می روشن و خوش 74
رباعی شمارهٔ ۲۵۷ : چون بندگی شهت نمی‌آید خوش 79
رباعی شمارهٔ ۲۵۸ : ای دل تو برو به نزد جانان می‌باش 54
رباعی شمارهٔ ۲۵۹ : ای ماه رکاب خسرو گردون رخش 78
رباعی شمارهٔ ۲۶۰ : گفتم که گهی چند نپرسم خبرش 99
رباعی شمارهٔ ۲۶۱ : هر تیر جفا که داری اندر ترکش 86
رباعی شمارهٔ ۲۶۲ : دوش از کف وصل آن بت عشوه فروش 80
رباعی شمارهٔ ۲۶۳ : از خاک درت ساخته‌ام مفرش خویش 67
رباعی شمارهٔ ۲۶۴ : یک چند نهان از دل بی‌حاصل خویش 78
رباعی شمارهٔ ۲۶۵ : با خاک برابرم ز بی‌سنگی خویش 85
رباعی شمارهٔ ۲۶۶ : داری ز جهان زیاده از حصهٔ خویش 91
رباعی شمارهٔ ۲۶۷ : گل روز دو عرض می‌دهد مایهٔ خویش 96
رباعی شمارهٔ ۲۶۸ : تا دست طمع بشستم از عالم خاک 75
رباعی شمارهٔ ۲۶۹ : ای جاه تو چون سماک و عالم چو سمک 108
رباعی شمارهٔ ۲۷۰ : زین رنگ برآوردن بر فور فلک 69
رباعی شمارهٔ ۲۷۱ : در منزل آبگینه هنگام درنگ 78
رباعی شمارهٔ ۲۷۲ : ای مسند تو قاعدهٔ دولت گل 70
رباعی شمارهٔ ۲۷۳ : ای گوهر تو خلاصهٔ عالم گل 78
رباعی شمارهٔ ۲۷۴ : آخر شب دوش بی‌تو ای شمع چگل 103
رباعی شمارهٔ ۲۷۵ : آمیختم از بهر تو صد رنگ و حیل 77
رباعی شمارهٔ ۲۷۶ : ای چشم زمانه کرده روشن به جمال 81
رباعی شمارهٔ ۲۷۷ : زین عمر به تعجیل دوان سوی زوال 114
رباعی شمارهٔ ۲۷۸ : در هجر همی بسوزم از شرم خیال 76
رباعی شمارهٔ ۲۷۹ : منزل دوردست و روز بی‌گاه ای دل 123
رباعی شمارهٔ ۲۸۰ : ای دل طمع از وصال جانان بگسل 65
رباعی شمارهٔ ۲۸۱ : پیراهن گل دریده شد بر تن گل 70
رباعی شمارهٔ ۲۸۲ : صف زد حشم بهار پیرامن گل 107
رباعی شمارهٔ ۲۸۳ : تاب رخ یار من نداری ای گل 72
رباعی شمارهٔ ۲۸۴ : آنم که ندانم نه وجود و نه عدم 68
رباعی شمارهٔ ۲۸۵ : دردا که فرو شد لب شادی را غم 78
رباعی شمارهٔ ۲۸۶ : ای گوهر تو اصل طفیل آدم 94
رباعی شمارهٔ ۲۸۷ : چرخا زحلت نحس‌ترست یا بهرام 70
رباعی شمارهٔ ۲۸۸ : ای زیر همای همتت چرخ مدام 116
رباعی شمارهٔ ۲۸۹ : رفتم چو نبود بیش از این جای مقام 125
رباعی شمارهٔ ۲۹۰ : از مشرق دست گوهر آل نظام 80
رباعی شمارهٔ ۲۹۱ : دل فرق نمی‌کند همی دانه ز دام 152
رباعی شمارهٔ ۲۹۲ : هر مرحله‌ای که رخت برداشته‌ام 61
رباعی شمارهٔ ۲۹۳ : با یاد تو ای ریخته عشقت آبم 88
رباعی شمارهٔ ۲۹۴ : بختی نه کزو نصیب جز غم یابم 124
رباعی شمارهٔ ۲۹۵ : من غره به گفتار محال تو شدم 83
رباعی شمارهٔ ۲۹۶ : دی کرد وداع بر جناح سفرم 78
رباعی شمارهٔ ۲۹۷ : روزی که به حیلت به شب تیره برم 81
رباعی شمارهٔ ۲۹۸ : زلف تو دلم برد و به جان در خطرم 79
رباعی شمارهٔ ۲۹۹ : سودای تو بیرون شده یکسر ز سرم 102
رباعی شمارهٔ ۳۰۰ : چون روی ندارم که به رویت نگرم 114
رباعی شمارهٔ ۳۰۱ : ای دل ز فلک چرا نیوشی آزرم 72
رباعی شمارهٔ ۳۰۲ : آخر ز تو چون روی به خون تر دارم 108
رباعی شمارهٔ ۳۰۳ : از غم صدف دو دیده پر در دارم 64
رباعی شمارهٔ ۳۰۴ : در کوی غمت هزار منزل دارم 75
رباعی شمارهٔ ۳۰۵ : راز تو ز بیم خصم پنهان دارم 77
رباعی شمارهٔ ۳۰۶ : نه در غم عشق یار یاری دارم 93
رباعی شمارهٔ ۳۰۷ : ای دل ز وصال تو نشانی دارم 68
رباعی شمارهٔ ۳۰۸ : من با تو که عشق جاودانی دارم 108
رباعی شمارهٔ ۳۰۹ : نام تو نویسم ار قلم بردارم 83
رباعی شمارهٔ ۳۱۰ : در کار تو هر روز گرفتارترم 73
رباعی شمارهٔ ۳۱۱ : بفروختمت سزد به جان باز خرم 86
رباعی شمارهٔ ۳۱۲ : من بنده که کمتر سگ کویت باشم 81
رباعی شمارهٔ ۳۱۳ : بینم دل خویش گر دهانت اندیشم 73
رباعی شمارهٔ ۳۱۴ : خوار و خجلم خوار و خجل باد دلم 114
رباعی شمارهٔ ۳۱۵ : بر چرخ رسید از تو دم سرد دلم 80
رباعی شمارهٔ ۳۱۶ : ای خورده به واجبی چو مردان غم علم 94
رباعی شمارهٔ ۳۱۷ : پر شد ز شراب عشق جانا جامم 80
رباعی شمارهٔ ۳۱۸ : در خدمت تست عقل و هوش و جانم 98
رباعی شمارهٔ ۳۱۹ : ای دل چو به غمهای جهان درمانم 81
رباعی شمارهٔ ۳۲۰ : شبها چو ز روز وصل او یاد کنم 81
رباعی شمارهٔ ۳۲۱ : بازیچهٔ دور آسمانم چه کنم 80
رباعی شمارهٔ ۳۲۲ : چون حرب کنم هیج محابا نکنم 80
رباعی شمارهٔ ۳۲۳ : می نوش کنم ولیک مستی نکنم 276
رباعی شمارهٔ ۳۲۴ : کس نیست غم اندوخته‌تر زین که منم 74
رباعی شمارهٔ ۳۲۵ : بر آتش هجر عمری ار بنشینم 85
رباعی شمارهٔ ۳۲۶ : آن دیده ندارم که به خوابت بینم 87
رباعی شمارهٔ ۳۲۷ : من دل به کسی جز از تو آسان ندهم 100
رباعی شمارهٔ ۳۲۸ : ای سایهٔ آنک ملک او هست قدیم 79
رباعی شمارهٔ ۳۲۹ : شکر ایزد را که خسرو هفت اقلیم 85
رباعی شمارهٔ ۳۳۰ : در موج خطر مرفهی همچو کلیم 92
رباعی شمارهٔ ۳۳۱ : چون پای همی تحفه برد هر جایم 87
رباعی شمارهٔ ۳۳۲ : ای عشق در آفاق بسی تاختیم 69
رباعی شمارهٔ ۳۳۳ : دی یک دو قدح شراب صافی خوردیم 77
رباعی شمارهٔ ۳۳۴ : سبحان‌الله غمی به پایان نبریم 59
رباعی شمارهٔ ۳۳۵ : با گل گفتم چون به چمن برگذریم 68
رباعی شمارهٔ ۳۳۶ : اندیشهٔ انتقام چون جزم کنیم 84
رباعی شمارهٔ ۳۳۷ : ای دل چو غم نوت دهد چرخ کهن 98
رباعی شمارهٔ ۳۳۸ : ماییم و صراحی و شراب روشن 69
رباعی شمارهٔ ۳۳۹ : باغیست چو نوبهار از رنگ خزان 86
رباعی شمارهٔ ۳۴۰ : ای دل مگذار عمر چون بی‌خبران 77
رباعی شمارهٔ ۳۴۱ : شخصی دارم زنده به جان دگران 96
رباعی شمارهٔ ۳۴۲ : ای ساخته گشته از تو کار دگران 88
رباعی شمارهٔ ۳۴۳ : زلفت به رسنهاش برآورد کشان 72
رباعی شمارهٔ ۳۴۴ : چون روی حیل نبود پایاب جهان 101
رباعی شمارهٔ ۳۴۵ : آیا گهر وصل تو یارم سفتن 102
رباعی شمارهٔ ۳۴۶ : ای دل چو نمی‌نهد سپهرت گردن 80
رباعی شمارهٔ ۳۴۷ : زرق است جهان تو زرق کن از هر فن 77
رباعی شمارهٔ ۳۴۸ : زین جور اگر گذر توان کرد بکن 65
رباعی شمارهٔ ۳۴۹ : هرچ از چو تویی نزیبد ای دوست مکن 61
رباعی شمارهٔ ۳۵۰ : ای دل ز سر نهاد پرواز مکن 123
رباعی شمارهٔ ۳۵۱ : جانا لبم از شراب غم خشک مکن 114
رباعی شمارهٔ ۳۵۲ : هستم ز تو دلشکسته‌ای عهد شکن 72
رباعی شمارهٔ ۳۵۳ : می‌سوز تو خرمن شکیبایی من 80
رباعی شمارهٔ ۳۵۴ : در دام غم تو بسته‌ای هست چو من 68
رباعی شمارهٔ ۳۵۵ : ای گنده دهان چو شیر و چون گرگ حرون 84
رباعی شمارهٔ ۳۵۶ : چشمم ز همه جهان فرازست اکنون 77
رباعی شمارهٔ ۳۵۷ : بوطالب نعمت ای همه دولت و دین 88
رباعی شمارهٔ ۳۵۸ : شاها ز خزانهٔ تو ریحان و سمین 77
رباعی شمارهٔ ۳۵۹ : شاهان ممالک تو مودود و معین 101
رباعی شمارهٔ ۳۶۰ : گفتی چه شود کار فراقت یک‌سو 84
رباعی شمارهٔ ۳۶۱ : آن ماه که ماه نو سزد یارهٔ او 71
رباعی شمارهٔ ۳۶۲ : ای راحت آن نفس که جان زد با تو 113
رباعی شمارهٔ ۳۶۳ : رفتم چو نماند هیچ آبم بر تو 79
رباعی شمارهٔ ۳۶۴ : دستی نه که گستاخ بکوبد در تو 78
رباعی شمارهٔ ۳۶۵ : گر هیچ سعادتم رساند بر تو 92
رباعی شمارهٔ ۳۶۶ : دل هرچه ز بد دید پسندید از تو 67
رباعی شمارهٔ ۳۶۷ : آن صبر که حامی منست از غم تو 110
رباعی شمارهٔ ۳۶۸ : دورم ز قرار و خواب از دوری تو 93
رباعی شمارهٔ ۳۶۹ : جان درد تو یادگار دارد بی‌تو 65
رباعی شمارهٔ ۳۷۰ : دست تو که جود در سجود آید ازو 82
رباعی شمارهٔ ۳۷۱ : آن دل که نشان نیست مرا در بر ازو 84
رباعی شمارهٔ ۳۷۲ : آن بت که به دست غم گرفتارم ازو 95
رباعی شمارهٔ ۳۷۳ : کسری که کمان عدل او کرد به زه 84
رباعی شمارهٔ ۳۷۴ : چون باز کنی ز زلف پرتاب گره 84
رباعی شمارهٔ ۳۷۵ : ای نحس چو مریخ و زحل بی‌گه و گاه 85
رباعی شمارهٔ ۳۷۶ : با روز رخ تو گرچه ای روت چو ماه 81
رباعی شمارهٔ ۳۷۷ : از بهر هلال عید آن مه ناگاه 149
رباعی شمارهٔ ۳۷۸ : با من به سخن درآمد امروز پگاه 77
رباعی شمارهٔ ۳۷۹ : بر من در محنت و بلا باز مخواه 64
رباعی شمارهٔ ۳۸۰ : ای امر تو ملک را عنان بگرفته 114
رباعی شمارهٔ ۳۸۱ : ای لشکر تو روی زمین بگرفته 87
رباعی شمارهٔ ۳۸۲ : دی طوف چمن کرده سه چاری خورده 101
رباعی شمارهٔ ۳۸۳ : آیا که مرا تو دست گیری یا نه 93
رباعی شمارهٔ ۳۸۴ : در راه فرید کاتب فرزانه 67
رباعی شمارهٔ ۳۸۵ : ای فتنهٔ روزگار شب‌پوش منه 139
رباعی شمارهٔ ۳۸۶ : مریخ به خنجر تو جوید فتوی 93
رباعی شمارهٔ ۳۸۷ : پایی که مرا نزد تو بد راهنمای 81
رباعی شمارهٔ ۳۸۸ : در مرتبه از سپهر پیش آمده‌ای 83
رباعی شمارهٔ ۳۸۹ : بر چرخ همیشه هم‌عنان رانده‌ای 90
رباعی شمارهٔ ۳۹۰ : زان شب که نشستیم به هم با طربی 78
رباعی شمارهٔ ۳۹۱ : عمزاد و عمزاد خریدند بری 100
رباعی شمارهٔ ۳۹۲ : دوش ارنه وقارت به زمین پیوستی 95
رباعی شمارهٔ ۳۹۳ : دوش از سر درد نیستی در مستی 100
رباعی شمارهٔ ۳۹۴ : گر دل پی یار گیردی نیکستی 70
رباعی شمارهٔ ۳۹۵ : گر شعر در مراد می‌بگشادی 65
رباعی شمارهٔ ۳۹۶ : ای دل تو بسی که از غمش خون خوردی 104
رباعی شمارهٔ ۳۹۷ : با دل گفتم گرد بلا می‌گردی 107
رباعی شمارهٔ ۳۹۸ : در کفر گریزم ار تو ایمان گردی 78
رباعی شمارهٔ ۳۹۹ : دی در چمن آن زمان که طوفی کردی 90
رباعی شمارهٔ ۴۰۰ : جانا بر نور شمع دود آوردی 106
رباعی شمارهٔ ۴۰۱ : دیروز که در سرای عالی بودی 87
رباعی شمارهٔ ۴۰۲ : گر همت من دل به جهان برنهدی 88
رباعی شمارهٔ ۴۰۳ : هر شب بت من به وقت باد سحری 73
رباعی شمارهٔ ۴۰۴ : کویی که درو مست و بهش درگذری 165
رباعی شمارهٔ ۴۰۵ : ای شب چو ز نالهای من بی‌خبری 94
رباعی شمارهٔ ۴۰۶ : دل سیر نگرددت ز بیدادگری 100
رباعی شمارهٔ ۴۰۷ : با دلبرم از زبان باد سحری 87
رباعی شمارهٔ ۴۰۸ : ای دل بنشین به عافیت کو داری 98
رباعی شمارهٔ ۴۰۹ : مسعود قزل مست نه‌ای هشیاری 83
رباعی شمارهٔ ۴۱۰ : گفتی که به هر قطعه مرا هر باری 90
رباعی شمارهٔ ۴۱۱ : ای دل به غم عشق بدین دشواری 83
رباعی شمارهٔ ۴۱۲ : بر سنگ قناعت ار عیاری داری 68
رباعی شمارهٔ ۴۱۳ : در بنده به دیدهٔ دگر می‌نگری 78
رباعی شمارهٔ ۴۱۴ : چون چنگ خودم به عمری ار بنوازی 110
رباعی شمارهٔ ۴۱۵ : چون صبح درآمد به جهان‌افروزی 91
رباعی شمارهٔ ۴۱۶ : بر جان منت نیست دمی دلسوزی 121
رباعی شمارهٔ ۴۱۷ : هرکو به مواظبت بخواند چیزی 62
رباعی شمارهٔ ۴۱۸ : ای نوبت تو گذشته از چرخ بسی 85
رباعی شمارهٔ ۴۱۹ : دی درویشی به راز با همنفسی 74
رباعی شمارهٔ ۴۲۰ : با دل گفتم که‌ای همه قلاشی 95
رباعی شمارهٔ ۴۲۱ : تا چند ز جان مستمند اندیشی 107
رباعی شمارهٔ ۴۲۲ : ای پیش کفت جود فلک زراقی 85
رباعی شمارهٔ ۴۲۳ : ای نسبت تو هم به نبی هم به علی 80
رباعی شمارهٔ ۴۲۴ : کو آنکه ز غم دست به جایی زدمی 66
رباعی شمارهٔ ۴۲۵ : گر من ز فلک شکایت کنمی 99
رباعی شمارهٔ ۴۲۶ : گر عقل عزیز را به فرمان شومی 91
رباعی شمارهٔ ۴۲۷ : صدرا چو تو چشم آسمان بیند نی 84
رباعی شمارهٔ ۴۲۸ : شاها چو تو مادر زمان زاید نی 74
رباعی شمارهٔ ۴۲۹ : ای چرخ جز آیت بلا خوانی نی 104
رباعی شمارهٔ ۴۳۰ : در ملک چنین که وسعتش می‌دانی 94
رباعی شمارهٔ ۴۳۱ : ای دل طمعم زان همه سرگردانی 79
رباعی شمارهٔ ۴۳۲ : ای شاه گر آنچه می‌توانی نکنی 104
رباعی شمارهٔ ۴۳۳ : ای گل گهر ژاله چو در گوش کنی 83
رباعی شمارهٔ ۴۳۴ : گر در همه عمر یک نکویی بکنی 102
رباعی شمارهٔ ۴۳۵ : با بوعلی اب ارب هم بنشینی 99
رباعی شمارهٔ ۴۳۶ : رو رو که تو یار چو منی کم بینی 157
رباعی شمارهٔ ۴۳۷ : هر روز به نویی ای بت سلسله‌موی 89
رباعی شمارهٔ ۴۳۸ : شب نیست دلا که از غمش خون نشوی 95
رباعی شمارهٔ ۴۳۹ : گفتم که نثار جان کنم گر آیی 86
رباعی شمارهٔ ۴۴۰ : چون دیده فرو ریخت به رخ بینایی 90
رباعی شمارهٔ ۴۴۱ : ای محنت هجر بر دلم سرنایی 93
رباعی شمارهٔ ۴۴۲ : با دل گفتم گرد بلا می‌پویی 115
رباعی شمارهٔ ۴۴۳ : صورت‌گر فطرت ننگارد چو تویی 86
رباعی شمارهٔ ۴۴۴ : ای نامتحرک حیوانی که تویی 96